tag:blogger.com,1999:blog-4958721563949203696.post3275493952438590697..comments2024-01-04T04:04:04.341-08:00Comments on سُخن: پیروز اصلی انتخابات در تهران کیست!؟داریوش سجّادیhttp://www.blogger.com/profile/15515605918782051251noreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-4958721563949203696.post-76284064245121466552016-03-02T13:23:13.692-08:002016-03-02T13:23:13.692-08:00جناب نويد
اينكه شما از وضعيت مملكت خودتون ناراحتين...جناب نويد<br />اينكه شما از وضعيت مملكت خودتون ناراحتين بعد گوش به فرمان رسانه ملكه ميشين مثل اين ميمونه كه با باباتون دعواتون بشه بريد همراه همسايتون بشيد كه ميخواد نه سر به تن شما باشه نه باباتون!<br />البته اينكه تلاش ميكنيد توجيه كنيد خودش غنيمت هست و نشون ميده كه وجدان و وطنپرستي داريد هنوز.<br />ولي بدتر از همه اينها زماني بود كه با وجودي كه همتون ميدونستين كار غلطي هست براي انتقامگيري از همون ديكتاتوري كه تو ذهنتون ساختين (حالا يا با كمك شرايط يا به همت بي بي سي و يا هر دو با هم) رضايت دادين سيمان بريزن تو دستاوردهاي اين مملكت و شما هم بريزين تو خيابون كف بزنين!<br />ولي گذر زمان نشان خواهد داد كه در هر دو مورد اشتباه كرديد!<br />يادم مياد يه جايي خوندم بعد از فروپاشي شوروي برخي از روزنامه نگارا از گورباچوف عذرخواهي كردند و گفتند اگر ميدونستيم اثر حرفهايي كه ميزديم اين ميشه شايد هيچوقت اينجور نمي نوشتيم!<br />حالا جناب ملكه عاشق چشم و ابروي شماست يا من! اينكه جوون مملكت به هر دليلي نشسته و از تحليلهاي بي بي سي در مخالفت با سرزمين مادريش كيف ميكنه يعني ما خيلي بدبخت شديم!<br />اين ننگي هست كه نشست بر پيشوني جماعتي متاسفانه!<br />به هر حال نبش قبر هم بي فايده است و اينكه من چهارتا درشت بار شما بكنم چه فايده داره غير از اينكه عصباني بشي!<br />فقط گفتم شايد براي شما كه از سر ناراحتي (شايد) نوشتي (نميدونم شايد هم مثل عده اي افتخار ميكني!) يادمون باشه از اين ماجراها بازم در پيش خواهد بود. هميشه بوده و خواهد بود.<br />Anonymoushttps://www.blogger.com/profile/01278409628062174784noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4958721563949203696.post-42302882540817391262016-02-29T13:39:15.708-08:002016-02-29T13:39:15.708-08:00آقای سجادی در بند آخر مقاله برای کمرنگ کردن موفقیت...آقای سجادی در بند آخر مقاله برای کمرنگ کردن موفقیت اصلاح طلبان در تهران ، دموکراسی عرفی جهان را پیش کشده اید که حرکت مردم در رای به لیست امید تطابقی با این دموکراسی عرفی ندارد. شما که اساسا این دموکراسی را قبول ندارید.<br />از طرف دیگر وقتی می توان انتظار یک انتخاب مبتنی بر دلیل را از شهروندان داشت که زمینه های انتخاب به درستی فراهم باشد. شما که داعی تیزبینی و نکته سنی و پیش بینی در امور سیاسی هستید کاش نقدی بر حذف گسترده داوطلبان می نوشتید که لااقل برای خودتان روشن می شد که رای اعتراضی و ترجیح بطحایی بر ابطحی غیرواقعی تنها چاره مردم بوده است. انتظار داشتید که چون کاندیدا های لیست امید را نمی شناختند به آقای زاکانی و کوچک زاده که با تجربه هستند رای بدهند؟ این گونه استاندارد های لازم رعایت می شد؟<br />اگر نقدی هست بر مسبب فضای کنونی هست نه بر مردم نویدnoreply@blogger.com