سگالشی مذموم که مسئولیت اش قبل از ایشان بر عهده مهتران ایشان است که با فراخوان ملکوک خود در انتخابات پارلمان موجبات زوال و تنازل ثقل نمایندگی در پارلمان ایران را فراهم آوردند.
وقتی در فردای اعلام نتایج منتخبین تهران برای ورود به پارلمان دهم به استناد پروپاگاندای رسانه تحت امر وزارت خارجه انگلستان (BBC) فهرست ۳۰ نفره مطمح نظر رسانه مزبور توفیق ورود به پارلمان ایران را یافت ! شخصاً بر این شگفتی شگرف انگشت تنبُه گذاشتم که برای نخستین بار در تاریخ تحولات سیاسی جهان مواجه با این تحـّـیُر شده ایم که یک کشور خارجی بصورت رسمی در پارلمان کشوری دیگر برخوردار از فراکسیون شده است! (**)
شماتتی که مواجه با اعتراض جماعتی شد که با داعیه «مگه میشه؟ مگه داریم؟» از اساس منکر لیست انگلیسی شدند در حالی که رهبری نظام با صراحت و وضوح در کسوت بالاترین مقام مذهبی و سیاسی و حکومتی در ۲۹ بهمن ۹۴ با اشاره به حمایت مشهود و مذموم BBC از لیست مزبور از تهرانیان و حتی مخالفان خود و مخالفان نظام درخواست کرد تا ضمن شرکت در انتخابات برخلاف خواست رسانه اجنبی عمل نمایند و علی رغم آن «تهرانیان مزبور» در رفتاری معنادار و با علم داری مردی که «دو بار تکرار کرد» نهایتاً فهرست مزبور را وارد پارلمان ایران کردند!
(توضیحات بیشتر را در مقاله «جارچیان پسر مرجانه» بخوانید)
علی ایحال «فراکسیون مزبور» با استسفاریه اخیر خود (چرائی مجوز نوژه) در نخستین گام، کارنامه خود را آغشته به شائبه ای کرد که به صفت «خاستگاه شان» چنان شائبه ای را می توان محتمل و قابل انتظار محسوب کرد!
بدین منوال که:
ـ گیریم که فراکسیون مزبور را به صفت آکبندی و ناآشنائی با وظایف نمایندگی بتوان عذرشان را موجه دانست که نمی دانسته اند به اعتبار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مدیریت عالیه قوای مسلحه زیر فرمان رهبری نظام است و صدور مجوز تردد سوخوهای روسی از پایگاه همدان قطعاْ با صلاحدید قانونی رهبری بلااشکال و محقق گشته!
ـ گیریم بتوان باور کرد فراکسیون مزبور و عقبه لجستیک و سیاهی لشکر بیرون از مجلس ایشان نمی دانسته اند که بیش از ۵ سال است قوای نظامی ایران در بحران سوریه در یک پیوند نظامی و استراتژیک شانه به شانه روس ها و سوری ها و قوای حزب الله در حال مبارزه نظامی با تروریست های تحت امر ریاض ـ تل آویو ـ آمریکا در شامات اند!
ـ گیریم بتوان باور کرد فراکسیون مزبور به صفت نوباوگی سیاسی فاقد فهم و شناختی صحیح از اصل ۱۴۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده و به همین لحاظ نتوانسته اند بین «دادن امتیاز پایگاه نظامی تحت امر» با مجوز «پرواز بمنظور عملیات در جبهه مشترک» تفاوتی را پیدا نمایند!
من حیث المجموع و وفق همه موارد بالا ماجراهای ۸۸ را می توان کجای دلمان گذاشت!؟
اگر فراکسیون مزبور و عقبه لجستیک و بدنه سرباز صفر ایشان فراموش کرده یا مبتلا به نسیانی مصلحتی شده اند! حافظه تاریخ که نمی تواند فراموش کند همین منظومه و مجموعه بودند که علی رغم تظاهر امروزین به دغدغه استقلال کشور، در عمق شهرآشوبی ۸۸ و از کف خیابان های تهران در بی شرمانه ترین شکل ممکن با شعار «اوباما ـ یا با اونا یا با ما» بی آزرمانه متقاضی دخالت دولت اجنبی در امور داخلی ایران بمنظور حمایت از خود و جنبش شان شدند! آن هم حمایت پلیدترین دولتی که کارنامه اش سرشار از جنایت و خیانت در حق ایرانیان طی ۱۰۰ سال گذشته بوده و هست!
علی الظاهر جنبش سبز و بقیه السلف آن در مجلس کنونی ایران به اعتبار مواضع شاذ و کارنامه پر اعوجاج شان توانسته اند سقف و رکورد و آستانه فکاهی را در ایران بکفایت ارتقا دهند!
دغدغه استقلال خواهی امروز ایشان به بهانه شائبه مخدوش شدن استقلال کشور از ناحیه نقض اصل ۱۴۶ قانون اساسی (!) در کنار شعار دیروز «اوباما ـ یا با اونا یا با مای ایشان» مصداقی از این فکاهی توام با تلخند است که می تواند اسباب مسرت و عبرت را هم زمان و توامان برای ایرانیان فراهم آورد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر