مطابق اخبار منتشره «مصطفی فقیهی» مسئول سایت «انتخاب» طی حکمی از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی به سمت مشاور فرهنگی و رسانه ای «آیت الله» منصوب شد.
آبان ماه سال گذشته بود که طی مجادله ای که ایشان با بنده بر سر مقتدایشان (آیت الله هاشمی رفسنجانی) به راه انداختند این بشارت را به ایشان دادم که صرف نظر از انتقادات به معظم له نکته مهم آنست که سفره نعمت در آن اردو است و امروز با خبر انتصاب آن جوان به سمت مزبور بار دیگر ثابت شد خاکساری جواب می دهد و خوشبختانه جوان مزبور نیز «عاقبت بخیر» شد!
نگاه کنید به این دو مقاله (1) و (2)
اما جای یک تذکر به «حضرت استوانه انقلاب» باقی است و آن اینکه بر مُعمر صاحب تجربه ای مانند «هاشمی» فرض است تا پس از سالها استخوان خرد کردن در دنیای سیاست لااقل در توزیع اشرفی و اعطای صله و تخصیص مسند به چاکران و جان نثاران دوزی از شانیت را نیز برای آن خوش اقبالان در کسب نظر لطف و تقفد معظم له، لحاظ فرمایند.
نگاه کنید به این دو مقاله (1) و (2)
اما جای یک تذکر به «حضرت استوانه انقلاب» باقی است و آن اینکه بر مُعمر صاحب تجربه ای مانند «هاشمی» فرض است تا پس از سالها استخوان خرد کردن در دنیای سیاست لااقل در توزیع اشرفی و اعطای صله و تخصیص مسند به چاکران و جان نثاران دوزی از شانیت را نیز برای آن خوش اقبالان در کسب نظر لطف و تقفد معظم له، لحاظ فرمایند.
مرداد 94 ذیل دو مرقومه (نادان دوست و خاکسارنامه) تبعات چنین دوستان نادانی را خدمت «آیت الله» گوشزد کردم. اما ظاهرا حضرت آیت الله در سنت بنده نوازی و اعطای صله اخیر خود به این «عزیز السلطان» توجهی به شایستگی ها و بایستگی های مشارالیه نداشته که همین امر می تواند در آینده برای آیت الله هزینه افزا باشد.
مشارالیه در حالی مفتخر به خلعت مشاورت رسانه ای معظم له شده اند که همین چند ماه پیش در دفاع از «آیت الله» از ناحیه ناآشنائی اش با لوازم و لواحق دنیای رسانه با بولد کردن آن بخش از اظهارات «آیت الله» بر روی جلد هفته نامه «طلوع صبح» مبنی بر «دیروز در کوچه روستایشان می گشتند؛ امروز انقلابی شده اند» ناخواسته اسباب تخفیف آیت الله و دادن گزک به مخالفان ایشان شدند!
طبعاً اگر فرضاً هفته نامه 9 دی که مخالفت با «آیت الله» را طلایه داری می کند آن جمله آیت الله را تیتر می زد چنین امری حرفه ای گری و تبحر و تقید و آشنائی با الزامات جهان رسانه و روزنامه نگاری معنا می شد. اما وقتی آن «عزیز السلطان ثانی» از موضع جان نثاری و آستان بوسی جمله مزبور را در «طلوع صبح» که اشتهار به «هاشمی نامه» دارد؛ تیتر می کند. بدون آنکه متوجه باشد این تیتر برای «آیت الله» بازخورد منفی نزد مخاطب دارد. چنین امری یعنی اشتباهی بُـر خوردن مشارالیه در خانواده مطبوعات! یعنی ناآشنائی و نابلدی و بی اطلاعی از مختصات ژورنالیسم!
سالوسی و آستان بوسی نیز برای خود آدابی دارد. لاقیدی بدان آداب بمثابه «دوستی خاله خرسه» خواسته یا ناخواسته اسباب خُسران خسروان خواهد شد!
۱ نظر:
سلام و عاقبت بخیر شی . واقعانویسندگانی مانند نویسندگان انتخاب و عصر ایران و... اوج سقوط شرف انسانیند.
ارسال یک نظر