دکتر صادق زیباکلام با توجه سنت مالوف و تعمد آشکارش در «شاذ گوئی» در عرصه سیاسی ایران بمثابه «یهودی سرگردانی» شده که علی رغم پُختگی و انسجام فکر و ثبات سیاسی متوقع از یک ملبس به خلعت استادی علوم سیاسی در دانشگاه تهران، خواسته یا ناخواسته خود را به ضمیر اشاره «هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد» مبدل کرده است!
جدیدترین دسته گل ایشان ناظر بر آن بخش از اظهارات مشارالیه در مناظره با حجت الاسلام رسایی است که با بیت الغزل همیشگی «آمریکا ستیزی و دشمن باوری از آمریکا توهم است» ابراز داشته اند:
«بعید میدانم آمریکاییها و سعودیها دشمن ایران باشند و اگر امروز یک چهارپایه وسط دانشگاه تهران بگذارید و بر روی آن بالا بروید و از آمریکاستیزی صحبت کنید، هیچکس به جز مشتی دانشجوی ارگانی به صحبتهای شما اهمیت نمیدهد»
(اینجا)
این در حالی است که در جریان همین مذاکرات مختوم به برجام در پرونده هسته ای ایران:
« سرسختترین و آشتیناپذیرترین دشمنان جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی، علیه توافق هستهای وارد میدان شده بودند. از نتانیاهو ... تا جمهوریخواهان تندرو و نئوکانهای آمریکا را که با هیچ قرائتی نمیتوان دشمن ایران اسلامی ندانست. در کنار اینها، برخی رهبران کشورهای منطقه آشکارا دشمنی خود را با ایران نشان دادهاند. در واقع و در یک کلام، تمامی کسانی که به چیزی کمتر از اضمحلال و حداقل زمینگیرکردن کامل ایران اسلامی رضایت نمیدهند، در برابر تفاهم هستهای ایران و غرب ایستاده بودند»
(روزنامه شرق دوشنبه 13 مهر 94 نوشته ««دکتر صادق زیبــــاکلام»» !!!)
(اینجا)
خوش انصاف علی رغم آنکه در همین «مناظره با رسائی» آن قدر صداقت داشته تا اعتراف کند دو روز بعد از اشغال سفارت آمریکا مقالهای تحت عنوان «بعد از شاه نوبت آمریکاست» را نوشته اما با گذشت «36 سال» اکنون متوجه شده که اشتباه می کرده اما از فاصله انتشار سرمقاله شرق تا مناظره با رسائی لامروت این بار در کمتر از «یک ماه» مبتلا به تجدید نظر شده اند!
دکتر با چنین سرعتی که در فقدان ثبات شخصیت مبتلا به تجدید نظر و مواضع شاذ و متناقض می شوند خواسته یا ناخواسته خود را قرینه آن «داعشی» کرده که شب دوم بعد از ازدواج اش همسر خود را کُشت! و وقتی قاضی علت این جنایت را از قاتل پرسید داعشی مزبور از موضعی حق به جانب پاسخ داد:
آقای قاضی ـ آخه باکره نبود!
وقتی هم قاضی با حیرت پرسید: خوب چرا همان شب اول همسرت را نکُشتی!؟
داعشی گفت: آقای قاضی ـ آخه شب اول بود!!!
...
۲ نظر:
کسی که در طول سی و شش سال تغییر عقیده ندهد حیوانی بیش نیست
آنوقت آنکس که در عرض یه ماه اینگونه تغییر عقیده می دهد چیست؟
ارسال یک نظر