۱۳۹۴ بهمن ۷, چهارشنبه

شکار خرس!




با اعلام تائید صلاحیت «اکبر هاشمی رفسنجانی» جهت شرکت در انتخابات خبرگان پنجم مشخص شد قوه عاقله نظام ترجیح داد تا بجای تن دادن به یک جراحی پرهزینه با حربه «رد صلاحیت هاشمی» از رویکرد «ایزولاسیون» بهره برده تا بدین منوال با هزینه ای کمتر بتوانند «مومنتوم هاشمی» در خبرگان پنجم را مدیریت و بصورتی بهداشتی مهار و تخلیه و خنثی کنند.
شیوه متخذه در مهار مومنتوم هاشمی را می توان با شگرد علی (ع) در مصاف با «عمر ابن عبدود» در نبرد خندق قرینه سازی کرد.
عمر ابن عبدود از مشاهیر جنگآور عرب بود که مزیت نسبی اش در مصاف با رقیبان اتکای بر قامت رشید و بلند ایشان داشت که این فرصت را می داد تا ایشان در نبرد با رقیب برخوردار از تفوق باشد. امری که بر علی ابن ابیطالب نیز پوشیده نبود و آن حضرت بمنظور محروم کردن ایشان از چنان مزیتی ابتدا و به ضرب قدرتمند شمشیرش پاهای بلند «عمر» را از زانو قطع و بعد از آنکه توانست عمر را هم قد خود کند آنگاه و با موفقیت و از موضع تفوق و قدرت «فرزند عبدود» را مهزوم نبرد با خود کرد!
در ماجرای خبرگان پنجم نیز شواهد موید آن است که قوه عاقله نظام کوشیده تا بجای آنکه بصورت مستقیم با هاشمی درگیر شود از طریق زدن دست و پاهای ایشان و عقبه ای که ایشان بمنظور تشکیل فراکسیون حواریون خود در خبرگان پنجم تمهید و ارگانایز کرده بود، اهتمام خود را صرف کوچک کردن هاشمی و بالتبع تنها کردن و خنثی کردن هاشمی در خبرگان نماید.
رد صلاحیت ژنرال هائی که هاشمی برای خود و فراکسیون خود در خبرگان زیر سر گذاشته بود (افراد و مشاهیری از قبیل موسوی بجنوردی و منتجب نیا و امجد و غرویان و حسن خمینی و مجید انصاری) حاکی از آن است که شورای نگهبان به این صرافت افتاده که یک «هاشمی تنها» در خبرگان یک «هاشمی خنثی» است و یک «هاشمی تنها» فشل تر از آن است تا بتوان از وی ترسید!
امری که عاری از واقعیت هم نیست؛هر چند هاشمی پیش تر و در فردای ناکامی اش در تصاحب کرسی ریاست خبرگان در زمستان 93 اظهار داشته بود: «در لحظه حساس حتما لازم نیست رئیس باشم»! اما جنس این ادعا را باید صرفاً چیزی در حد «رَجَز» محسوب کرد و واقعیت آن است هاشمی دهه 90 دیگر آن هاشمی دهه 60 و 70 نیست که یکه سالارانه می توانست نقش یک بالانسر قدرتمند را در هرم سیاسی قدرت در ایران عهده داری کند.
برزیلی ها ضرب المثلی دارند بدین مضمون که «برای شکار خرس باید او را از بیشه بیرون و به دشت کشید»!
«هاشمی تنها» در خبرگان نیز مصداقی از این ضرب المثل است که محروم نگاه داشتن ایشان از حواریون اش در خبرگان مصداق بیرون کشیدن ایشان از «بیشه یاران» و ضربه پذیر کردن ایشان در «دشت تنهائی» است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقاله مرتبط: پایان هاشمی

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
امجد چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مرده شهادتم گفت...

سلام برای راس تون ارزش قایل نیستید چرا یک تنه به جنگ اکبر شاه وعمالش رفتید برادرم وی امپراتور ی بود برای خودش

ناشناس گفت...

تا جایی که یاد دارم شما قبلاً می گفتید عالی جناب سرخ پوش چه شد که الان میگید امپراتور!