۱۳۹۳ دی ۲۱, یکشنبه

پهن چانگان!


روان شناسان چهره بر این باورند که «تهور در قامت کله شقی» و «غرور در فــُرمت یکدندگی» از ویژگی های اخلاقی «پهن چانگان» است. امری که ظواهر آن را می توان در عملکرد علی آقای مطهری بوضوح نشانه گذاری کرد.
بیرون از روائی یا ناروائی «دواعی روان شناسان چهره» یک واقعیت عریان در رفتارهای علی مطهری را نمی توان نادیده انگاشت و آن این که معرکه گردانی وقت و بی وقت ایشان در ماجرای حصر موید این واقعیت است که ایشان یا پخمه اند یا خود را به پخمگی زده اند یا مفروض شان پخمگی مخاطب است!
مصداقاً این که علی مطهری در نُهم دی ماه جاری در گفتگو با روزنامه «مردم امروز» اظهار داشتند:
«به نظر من رئیس‌جمهور و قوه قضائیه با هم می‌توانند این موضوع را (حصر) حل کنند و نباید مسئله را به رهبری حواله داد. ورود ولی‌فقیه باید فقط در مسائل حیاتی برای اسلام باشد»
و در حالی که همین علی آقای مطهری شخصاً و در ملاقات حضوری و علنی با رهبری (تیر 93 ملاقات با فراکسیون شاهد) متقاضی حل مسئله حصر توسط رهبری شدند. علی رغم آنکه رهبری در همان جلسه به صراحت به ایشان گوشزد کردند:
«من قبلا درباره بصیرت صحبت کرده‌ام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام بودند شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود»
حال با توجه به ابرام و کوبیدن وقت و بی وقت و ناحاذقانه «علی آقا» بر طبل رفع حصر، چنین ابرامی را باید دال بر تمرد ایشان از حکم حکومتی تلقی کرد یا اصرار نچندان پنهان ایشان بر ابراز باورشان بر سقط عدالت در رهبری!؟
فرای از برداشتن یا تداوم حصر، شکل ورود مطهری به این ماجرا قبل از اثبات حسن نیت مشارالیه می تواند ناظر بر شق سومی باشد که همانآ موید قهرمان بازی توجه طلبانه و قابل فهم «پهن چانگان» در دواعی روان شناسان چهره است.


۴ نظر:

Mohammad گفت...

با درود به داریوش سجادی عزیز
ایا بهتر نیست به جای پخمه خطاب کردن ایشان نقدی بر نادرستی مدعای ایشان راجع به عدم مبنای قانونی برای حصر مینوشتید؟ در چند متنی که راجع به ایشان منتشر کرده اید بیشتر بر عدم تیزهوشی سیاسی، زاویه گرفتن ایشان با رهبری یا نپذیرفتن حکم حکومتی (که فکر میکنم ان هم در قانون نیست) تمرکز کرده اید.
اگر بر مبنای اینکه ببین حرف چیست نه گوینده کیست (اگر اشتباه نکنم از امام علی) به این موضوع بپردازید هم ممنون میشوم.
راجع به قهرمان بازی توجه طلبانه هم فکر میکنم اگر ایشان چنین قصدی داشت مواضع خود در موارد فرهنگی را عوض میکرد.
راجع به استدلال مقام رهبری هم فکر میکنم استدلال قوی نیست. اگر جرمشان سنگین است خوب باید محاکمه شوند !! اگر هم تصمیم به رافت گرفته شده دیگر نمیتوان گفت تصمیم عادلانه است. قاضی یا عادل است وخاطی را به میزان جرم مرتکب شده جریمه میکند یا بخشش میکند. هر دو یک جا جمع نمیشود.
پاینده باشید

داریوش سجّادی گفت...

با تشکر از توجه تان
اگر جناب مطهری گوشی برای شنیدن داشت قبلا در دو نوشته «آداب میخانه» و نفثة المصدور» به بضاعت خود با ایشان محاجه کرده اما ظاهرا ایشان تصمیم خود را گرفته اند
http://sokhand.blogspot.com/2014/11/blog-post_9.html

http://sokhand.blogspot.com/2014/12/blog-post_6.html

Mohammad گفت...

داریوش عزیز
مجددا مقالات را خواندم و در مورد اینکه عده ای بر انند تا با توسل به این موضوع در پی باجگیری از نظام باشند با شما موافق هستم. ممنوم میشوم اگر با توجه با اشناییتان با سازوکار های نظام فرجام های محتمل در این موضوع را بیان کنید؟ به نظر شما عاقبت چه خواهد شد؟

داریوش سجّادی گفت...

گریزی از یک راه حل مرضی الطرفین با کوتاه آمدن و پذیرش اشتباه از جانب محصورین در کنار رفع حصر نمی بینم