۱۳۹۳ دی ۱۵, دوشنبه

والله قسم می دانستیم «نمیشه»!


اظهارات حسن روحانی در «کنفرانس اقتصاد» بلاتردید فاقد معنا و مفهوم بود.
ایشان در بخشی از سخنان خود ابراز داشتند:
«نمیشه در کشور بگیم از لحاظ اقتصادی می خواهیم توسعه پیدا کنیم اما از لحاظ سیاست خارجی برنامه ما کاملا منقبض باشه. نمیشه والله بالله نمیشه! تجربه زندگی سیاسی ما می‌گوید که کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد. این هم معنایش این نیست که ما دست از آرمان و اصول‌مان برداریم. در مذاکره مگر کسی بحث از آرمان و اصول می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند. سر میز مذاکرات راجع به آرمان و اصول بحث نمی‌کنند. آنها هم نمی‌خواهند راجع به آرمان و اصول بحث کنند. در دنیای امروز، بحث منافع است، هر کشوری دنبال منافع خودش است. تهدیدها، فرصت‌ها و منافع مشترک یا منافع اختصاصی، اینها اساس بحث سیاست خارجی است»
دکتر روحانی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشتند:
«خوب است بعد از 36 سال یک بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همه‌پرسی بگذاریم»
هر چند روحانی به ضمیر اشاره خود جهت موضوع همه پرسی اشاره ای نکرد اما با توجه به ظرف کلام شان که معطوف به سیاست خارجی و امر توسعه کشور بود می توان مظروف را بر همین سیاق گمانه زنی کرد.
اما در این میان یک نکته قابل تامل است و آن این که گلایه دکتر روحانی در بخش نخست اظهارات شان از کیست یا چیست؟
می فرمایند والله بالله نمیشه با سیاست خارجی منقبض به توسعه اقتصادی رسید!
بسیار خوب . قبول ـ نمیشه!
اما این چه ربطی به همه پرسی از مردم دارد!؟
آقای روحانی!
ـ شما سال گذشته با اکثریت آرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری شدید و بر کرسی تلاش جهت تحقق وعده های خود نشستید.
ـ با نشستن بر کرسی ریاست جمهوری فرمودید «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» و ما کار بلدان آمدیم و باید با دنیا تعامل کنیم و سیاست خارجی بلدی می خواهد که آن هم کار ماست!
ـ آقای ظریف با بشارت «آنکس که می گفت هولکاست افسانه است رفته» آمد و ملتی را شیفته و چشم انتظار تبحر دیپلماتیک خود جهت تعامل جهانی و برون رفت از انزوا کرد.
ـ رهبری نظام نیز تمام قد از رویکرد و مواضع شما در سیاست خارجی با لوگوی «نرمش قهرمانانه» حمایت کردند و خودتان نیز فرمودید در مذاکرات هسته ای برخوردار از اختیار تام هستید.
ـ دوستان تان هم فرمودند «مذاکره بیانیه سیاسی خواندن نیست» حالا بنشینید و از تیم ما یاد بگیرید! 
اکنون چه اتفاقی افتاده که به شکوه «والله قسم بالله قسم نمیشه» افتاده اید!؟
اگر علی رغم همه حسن نیت ها و مساعی جمیله تان در تعامل با دنیا و کدخدایش، ناکام از تعامل برد ـ برد با ایشان شده اید چرا چوب آن را بر تن ملت می زنید!؟
اگر برخلاف تصورتان، نتیجه یک سال و نیم مذاکرات با ادبیات فاخر و دیپلماسی لبخند با «کدخدا» منجر به هیچ گشایشی نشده. حالا می خواهید با رفراندوم از مردم ایران به چه گشایشی برسید!؟
با خارجی نتوانستید به توافق برسید، در داخل مردم با رفراندوم باید پاسخگوی تان شوند!؟
اساساً در چنان رفراندوم مفروضی مایلید چه چیزی را به همه پرسی بگذارید!؟
این که:
ملت عزیز ایران ـ علی رغم تلاش صادقانه ما در تعامل با دنیا (کدخدا) و برخورداری از حمایت رهبر و اختیار تام داشتن، لیکن طرف غربی با ما راه نیآمد و نمی آید لذا اکنون شما بفرمائید به ایشان باج بدهیم تا والله قسم بالله قسم «بشه»!؟
جناب روحانی اگر «والله قسم بالله قسم نمیشه!» دلیل این «نشدن» در طرح غلط صورت مسئله است.
از ابتدا ساده اندیشانه و غیر واقع بینانه به مسئله ورود کردید.
پیش تر و به سهم و بضاعت مزجات خود آن ورود ساده اندیشانه را در مقام یک شهروند عادی خدمت تان معروض داشته بودم (مشیت موریانه) اما ظاهراً مایل نیستید واقعیات دنیای سیاست را برسمیت بشناسید.


۲ نظر:

Zagros Aryan گفت...

مشکل اصلی روحانی-ظریف در این است که آنها از تغییرات پایه ای و تحولات ریشه ای که هم اکنون در دنیا در حال رخ دادن است، شناخت درستی ندارند. البته این بدین معنی نیست که آنها به انبوهی از "داده های" مهم دسترسی ندارند، بلکه مشکل در این است که آنها توانایی این را ندارند که این داده ها را به اطلاعات تبدیل کنند و آن را در تصمیم گیری هایشان دخالت دهند. مهمترین دلیل آن هم این است که آنها سیاست خارجی را بر پایه پیروزی بر حریف داخلی تنظیم کرده اند. این که می بینید پس از گذشت بیش از یک سال، د پاسخ به نابسامانی ها انگشت اتهام را به سوی احمدی نژاد دراز می کنند، در همین راستا است.
افزون بر آن، آقایان، بویژه جواد ظریف احساساتی هستند و هنوز پختگی لازم برای چنین پستی (آن هم برای کشوری مانند ایران، آن هم در شرایطی همچون شرایط بسیار حساس کنونی دنیا و منطقه) را ندارند.
احمدی نژاد دستکم می دانست چه می خواهد و چگونه می خواهد به آن برسد!

ناشناس گفت...

احتمالا" منظور دکتر حسن روحانی از رفراندوم ، نظر سنجی و مشارکت مردم در امور کشور است که خود پایه واساس دمکراسی است . درست برخلاف امثال شما که همیشه سیاست را امری کاملا" تخصصی فرض میکنید و مردم را گله ای از بره و گوسفند در دستان دولت مردان و حاکمان ! خودتان اکنون چه تصور میکنید ؟ مردم شکم سیر میخواهند یا شعار مرگ بر آمریکا ؟! در مورد سیاست خارجی هم نیازی به باج دادن نیست . کافیست به دنبال صدور انقلاب و محو کردن اسرائیل از صفحه روزگار نباشیم . تعامل با دنیا امکانپذیر میشود . بعد از 36 سال انقلاب با آنهمه امکانات مادی و معنوی و استعدادهای فراوان بخاطر سوء مدیریت و ستیزه جوئی با دنیای خارج ، بجای داشتن یک اقتصاد تهاجمی صاحب یک اقتصاد مقاومتی شده ایم !!!