مقایسه تحولات ناشی از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ایران بویژه از فردای مناظره محمود احمدی نژاد با میرحسین موسوی و اسائه ادب «محمود» به مقام عظمای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن مناظره با فضای تبلیغات و رقابت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برای آن دسته از ایرانیان مسبوق به سابقه که همواره در زمین «لیبرال دمکراسی غرب» غش کرده و عقل و دل و جسم و جان و روح و روان شان برای دمکراسی آمریکائی غنج می زند می تواند مایه عبرت و اسباب ملامت باشد.
این روزها و در جوار رقابت های انتخاباتی در آمریکا بوضوح می بینیم که آن نامزد محترمه معظمه مکرمه در کنار دیگر نامزدان محترم و معظم و مکرم در هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه چگونه تـُنبان مبارک یکدیگر را با رکیک ترین و مبتذل ترین و سخیف ترین الفاظ ناشایست بادبان کشتی رقابت های انتخاباتی خود می کنند و آب هم از آب تکان نمی خورد.
نه سقف آسمان پاره می شود و نه زمین زیر پای شهروندان آمریکا به لرزه می افتد. اما به ایران که می رسد و زبانم لال از سوی محمود احمدی نژاد اسائه ادبی در حد «فرزندان آقای هاشمی در این مملکت چه می کنند؟» صادر و ساطع می شود ناگهان 14 کنگره ایوان مدائن مجدد فرو می ریزد و آتشکده آذرگشسب بار دیگر خاموش می شود! دریاچه ساوه می خشکد و قبله عالم نامه بی سلام ـ والسلام به رهبری می نویسند و تهدید آتشفشانهائی مغذی از سینه هائی سوزان می کند و همسر بانوی محترمه شان فرمان جهاد و خیابان نوردی می دهند و اره و اوره و شمسی کوره ، گیس و گیس کشی و لشکر و لشکرکشی و قمه و قمه کشی راه انداخته و 8 ماه مملکت را به آشوب کشانده و 4 سال به استعداد جمیع عَمله و اَکـَره و عقبه سیاسی و لجستیک رسانه ای و سعایت «مهدی بابا» نزد بلاد راقیه برای تحریم اقتصادی کشور، ملت را به فلاکت معیشت انداخته تا هم آن «محمود» را به زانو درآورند تا دیگر جرات نکند به اسب پادشاه بگوید «یابو» و هم از «آنی» که بر خلاف توقع «حضرت استوانه» دست به حمایت تمام قد از ایشان در خطبه نماز جمعه خرداد 88 نزد، انتقام کشی کنند!
همین جا اجازه دهید داخل پرانتز سه مرتبه بگویم «مرگ بر احمدی نژاد» (!) تا برای نویسنده که نه در 84 و نه در 88 به «محمود» رای نداد و مقالات انتقادی اش از محمود جملگی در دسترس است زبانم لال شائبه یا انگ احمدی نژاد بودن از این عریضه مستفاد نشود اما علی رغم این سر بنده را از تن جدا هم کنند زیر بار حرف زور نخواهم رفت!
باز همین جا اجازه دهید این نکته را نیز گوشزد کنم که دادن رفرنس از شیوه رقابت های غیر اخلاقی نزد نامزدهای انتخابات در آمریکا بمعنای صحه گذاشتن بر این سنت سیئه و بی اخلاقانه نیست اما همین بی اخلاقی هم عامل آن نیست تا طرفین در آمریکا زمین و زمان را بابت اسائه ادب و تهمت و توهین و افترا به یکدیگر«کن فیکون» کنند!
حال با این توضیحات اصلاً گیریم محمود خان خیلی غلط کرد به ساحت کبریائی «قبله عالم» اسائه ادب فرمود اما اکنون بالغ بر سه سال است که آن مردی که می گفت «پسران آقای هاشمی در این مملکت چه کار می کنند!؟» رفته و جناب آقای روحانی به اهتمام «جناب استوانه» رئیس جمهور شده و علی رغم این «حضرت آیت الله» ول کن معامله نیست و یک خط در میان همه رَپ و روپ و زیر و زبر و جد و آباد احمدی نژاد را در تک به تک نشست ها و سخنرانی ها و نزول اجلال های شان به توپ بسته و هَتک و مَتک «محمود» را به توبره کشیده و ول کن هم نیست و آن «زبان بسته» هم برخلاف هاشمی 88 صدائی هم متبادر نمی کند و نامه بی سلام و السلامی هم نمی نویسد و خبر از آتشفشان سینه ها نیز نمی دهد و هیچ اتفاقی هم نمی افتد و نباید هم بیفتد! اما بالاخره اگه کاری بد است لابد باید برای همه بد باشد نه آنکه وقتی نوبت به قبله عالم می رسد صغیر و کبیر و یسار و یمین موظف باشند هشدار «دور شین ـ کور شین» بدهند تا مبادآ خدائی ناکرده بر دامن کبریائی حضرت استوانه جسارتاً غباری بنشیند و رعیت بر خلاف سنت مرسوم دست از دعاگوئی در حق آن سلطان معدلت گستر و پاک طویت و فلک مرتبت و رستم صولت و سازندگی خصلت بردارد!
۲ نظر:
آقای سجادی خواهش میکنم در تلگرام کانال بزنید یا اگر کانال دارید آدرسشو برای مای ما بفرستید.تشکر
آدرس کانال تلگرام بنده
https://telegram.me/dariushsajjadi44
ارسال یک نظر