رئیس جمهور در نشست اخیر خود با استانداران اظهار داشتند:
تصمیم گیری برای صلح در مواردی سخت تر از جنگ است. امام حسن علیه السلام صلح را انتخاب کردند و ما نیز باید راه همان امام همام را پیش بگیریم ... امام حسن علیه السلام به ما یاد دادند که باید به «مصلحت ملت» و «خواست مردم» توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت!
اظهارات فوق را بعد از کشف شغل جدید و عجیب «پوزر عروس» اینک و به تاسی از برنامه «ماه عسل» می توان بنوعی تلاش رئیس جمهور جهت نشستن یا نشان دادن خود در «پوزیشن» امام حسن (ع) و بمنظور معرفی «پوزر بودن» خود در چنان جایگاه و بزنگاهی معنایابی کرد! با این تفاوت که راه طی شده «از امام حسن تا شیخ حسن» برخوردار از یک گسست معرفت شناختی است.
چنین اظهاراتی از جانب رئیس جمهور را در خوشبینانه ترین حالت تنها می توان به بی التفاتی و عدم شناخت ایشان از مبانی مُلکداری در هرم معرفتی اسلام مُحول کرد.
آقای روحانی ظاهراً علی رغم کسوت مذهبی و معرفت حقوقدانی متوجه این صراحت نیستند که:
تفاوت دمکراسی دینی با دمکراسی عُرفی تفاوت در «صلاح سالاری» با «مردم سالاری» است. بدین معنا که در دمکراسی دینی مردم انتخاب می کنند تا چه کس یا کسانی تشخیص دهنده و تامین کننده «صلاح» ایشان باشند؛ در حالی که در دمکراسی عرفی مردم انتخاب می کنند تا چه کس یا کسانی تامین کننده «خواست» ایشان باشد.
بدین اعتبار قرار دادن دو مفهوم «مصلحت ملت» و «خواست ملت» در ردیف و مرادف یکدیگر توسط رئیس جمهور مغلطه ای است که می تواند موید نآشنائی آقای روحانی با ترمینولوژی لغات و مفاهیم در الفبای مُلکداری اسلامی باشد.
گذشته از آنکه نشستن بر مقام تمجید صلح امام حسن و القای این همانی کردن بین فضای آن صلح با فضای فعلی ایران در مذاکرات اتمی نیز حجتی دیگر از همان بی التفاتی مسبوق الذکر است.
ظاهراً جناب روحانی بدین معانی بی توجه اند که:
اولاً مطابق اظهارات قابل وثوق سال 66 آیت الله خامنه ای در کسوت ریاست جمهوری ذیل سخنرانی در سازمان ملل متحد: صلح متاعی است گرانقدر اما عدالت از آن مهم تر است. بدین معنا فرمایش آقای روحانی مسموع نیست و اینجا محل مناقشه بین اولویت یا ارجحیت جنگ و صلح نیست و محل دعوا مطالبه «عدالت» حال چه از طریق جنگ و چه از طریق صلح است.
ثانیاً ایجاد رابطه این همانی بین صلح امام حسن (ع) با موقعیت فعلی ایران در مذاکرات اتمی اگر جاهلانه نباشد؛ قطعاً غافلانه است.
اهتمام امام حسن در صلح با معاویه حفظ حداقل ها از سر معذوریت ها بود.
به تعبیر رسای ایشان:
«من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام. آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند»
بدین معنا این کمال کم لطفی است که آقای روحانی بدون توجه به موقعیت تاریخی، واقعیت های فعلی را با نشستن ناصواب در «پوزیشن امام حسن» مبتلا به «این همانی» می کنند!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقاله مرتبط: مشق اقتدار
۱ نظر:
چه لزومی داره که هر لغتی رو که میشنوید توی مطالبتون قرار بدید؟ مثل "حقنه" یا "فکت شیت!"
فقط خوندنش سخت میشه.
ارسال یک نظر