همه شواهد و قرائن حاکی از آن است که مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 تدریجاً و در فاز نهائی به یک «بازی جوجه» Chicken Game بین ایران و آمریکا مُبدل شده.
بازی جوجه در «تئوری بازیها» و دنیای سیاست کنایه از ماراتنی است که طی آن دو راننده در یک مسیر متقابل با سرعتی بالا بسمت یکدیگر حرکت می کنند و بازنده کسی است که در آخرین لحظه خودروی خود را از مسیر تصادم و تقابل کنار بکشد. (بازی جوجه) قدر مسلم آن است که در این بازی بدترین حالت، وضعیتی است که در آن هر دو طرف برای بدست آوردن بهترین نتیجه برای «خود» باعث بدترین نتیجه برای «همه» شوند! (عکس ضمیمه)
مذاکرات وین نیز ظاهرا اکنون محل تقابل بین دو طرف اصلی (ایران ـ آمریکا) شده که طی آن «ظریف» بنمایندگی از ایران و «کری» از جانب ایالات متحده با به اتمام رساندن همه حرف های خود اینک در منتهی الیه یک پیست «جوجه بازی» قرار گرفته و بسرعت در حال نزدیک شدن به یکدیگر بمنظور مضنه زدن عزم و شهامت و پایمردی یکدیگر بر مواضع اعلام شده خود، می باشند!
فی الواقع می توان صورت مسئله را چنین ترسیم کرد که همه مباحث دو سال گذشته اتلاف وقت بود و طرفین نیز بخوبی می دانستند در این مذاکرات تعداد سانتریفوژ و درصد غنی سازی و فردو و نطنز و اراک و PMD جملگی بهانه ای بیش نبود تا اینک به «نقطه اصلی» برسند.
نقطه اصلی نیز چیزی نیست جز رسیدن طرفین به بزنگاه پذیرش یا عدم پذیرش اقتدار یکدیگر است!
صورت مسئله از طرف غرب تن دادن ایران به این گزاره است که:
پذیرش هژمونی آمریکا |
هم چنانکه ایران نیز می کوشد تا به طرف مقابل گزاره خود را القاء نماید:
برسمیت شناختن اقتدار ایران |
بازی حساسی که احتمالا بزودی پرده آخر آن بنمایش گذاشته خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مقاله «موزعین آفتابه» بتفصیل در این مورد خواهم نوشت. بزودی!
۳ نظر:
آقای سجادی،
با سلام
اگر به چند سال گذشته نگاه کنیم، میبینیم که هم ایران و هم امریکا در طول این چند سال از مواضع خود کوتاه آمده اند. چند سال قبل در زمان بوش، امریکا مکرر میگفت ایران بدنبال سلاح اتمی است و باید برنامه اتمی اش بطور کامل برچیده شود. از طرف دیگر ایران نیز مشغول گسترش برنامه اتمی اش بود و بسیاری از درخواستهای نظارت آژانس را رد میکرد و برنامه ای مانند فردو را بدون اطلاع آژانس ادامه میداد.
در حالیکه در حال حاضر از یکطرف امریکا پذیرفته ایران برنامه صلح امیز هسته ای داشته باشد و الان پذیرفته که اگر ایران تصمیم گرفت به سمت سلاح اتمی برود این برنامه فقط یکسال به عقب بیفتد، درحالیکه قبلا از برچیده شدن کامل برنامه اتمی ایران سخن میگفت. حتی ظاهرا امریکا در مورد تحریم تسلیحات غیر اتمی نیز کوتاه امده است.
از طرف دیگر ایران نیز پذیرفته که برنامه اش را محدود کند و بازرسی های آژانس را طبق پروتکل الحاقی اجازه بدهد.
معنای چرخش مواضع دو طرف یعنی اینکه هر طرف تا حدودی از مواضع قبلی اش کوتاه بیاید و این همان بازی برد برد است که ظاهرا امثال شما به آن اعتقادی ندارید و اصرار دارید القا کنید که بازی فقط باخت برد است و یکطرف در این تصادم خورد خواهد شد.
در ادامه کامنت قبلی:
چندسالی است که مقالات شما را بطور نسبی دنبال میکنم، برای من سوال مهمی در مورد شما مطرح است و قابل هضم نیست.
شما که اینقدر دم از شکست هژمونی امریکا و رسالت انقلاب اسلامی برای شکست این هژمونی میزنید، چرا با زندگی کردن در امریکا، خودتان را کاملا تحت این هژمونی قرار داده اید و مجبورید کاملا تسلیم تمام قوانین و اصول زندگی کنید؟
لطفا اشتباه نشود. کاملا پذیرفته است که یک انسان مسلمان بخواهد در هر جای دنیا منجمله امریکا زندگی کند و اصول دینی خود را نیز حفظ کند.
شما میتوانید در ایران باشید، سختی های تحریم را برای خود و خانواده محترم بپذیرید و دم از شکست هژمونی استکبار بزنید، ولی کسیکه در مورد شکست هژمونی امریکا داد سخن سر میدهد و خودش را تسلیم این هژمونی کرده است، بنظرم در صداقتش باید تردید کرد.
سخنان شما در مورد شکست هژمونی امریکا و ادامه راه انقلاب اسلامی در حالیکه در آریزونای امریکا نشسته اید و اجباری هم ندارید بمانید، مانند کسانی هست که در زمان جنگ ایران و عراق در خانه نشسته بودند و مشغول سخنرانی و تشویق برای حضور در جبهه ها بودند و برخی از ایشان الان هم ادعا میکنند که به امام جام زهر خورانده شد در حالیکه در زمان جنگ مسیر عافیت طلبی را برگزیده بودند.
علی
خطاب به ناشناس
1-در مسئله فردو ایران هیچ کار مغایر با قوانین بین الملل نکرد چراکه طبق قوانین هر کشوری می تواند شش ماه قبل راه اندازی یک سایت اژانس را باخبر کند که ایران نیز همین کار را کرد.
2- در اسفند سال91 "جيمز کلپر" رييس اداره اطلاعات ملي آمريکا (NIE)که هماهنگ کننده فعاليت هاي 16 نهاد اطلاعاتي اين کشور است در گزارش سالانه خود به کنگره آمريکا می گوید: ايران هنوز تصميم به توليد سلاح هسته اي نگرفته است. وي با بيان اينکه "ايران نمي تواند مواد هسته اي خود را به سمت ديگري ببرد بدون اين که کسي متوجه شود تاکيد کرد:ايران نخواهد توانست به طور مخفيانه و بدون مطلع شدن ديگران به اندازه کافي اورانيوم غني شده با درصد بالا براي ساخت سلاح توليد کند."
پس براحتی می توان گفت امریکا هیچ وقت دغدغه ساخت سلاح اتمی از جانب ایران را نداشته و همه این ها دستاویزی برای مدتی بازی دراوردن علیه ایران از جانب امریکا بوده است که قطعا طول مدت این بازی بیشتر از این نمی توانست و نباید به درازا بکشد.
3-همه می دانند چه کسانی در زمان جنگ مسیر عافیت طلبی را برگذیده بودند و زیر کولر داشنتند جنگ را اداره میکردند و مجمع عقلا تشکیل داده بودند و بعد جنگ هم به خانه های چند میلیاردی ولنجک رفتند با انکه لباس روحانیت به تن داشتند و همه افتخار امروزشان دکترای حقوق اسلامی از دهات های اسکاتلند یا نمی دونم کدوم جهنم دره ای .مثل اینکه یک کشیش بیاد دانشگاه پیام نور بجنورد مدرک تاریخ و اهیات مسیحی بگره!!!!!!1
ارسال یک نظر