۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

بوی پیراهن مادر


همانطور که در پست قبلی نوشتم برای یک سفر غیر مترقبه بعد از ده سال به ایران عزیمت کردم و دو روز پیش بازگشتم
سفر خوشآیندی نبود
انگیزه سفر عیادت مادرم بدلیل کسالت بود که متاسفانه اجل مهلت نداد و من و دیگر دوستدارانش را تنها گذاشت و رفت
فقط آنقدر معرفت داشت که منتظر من ماند و بعد از خداحافظی با من رفت
خدا نگهدارش
همه سهم من از ایشان در این سفر تنها پیراهنی از وی و توفیق استشمام عطر بدنش بود و هست
از همه دوستان عزیزی که در این سفر و این مصیبت من را تسلی داده و هم دردی کردند کمال امتنان را دارم

۹ نظر:

rfn گفت...

تسلیت عرض میشو. خدایش بیامرزاد.

امید معصومی گفت...

سلام علیکم
خدا رحمتشون کنه

اگر مرگ داد است بیداد چیست ؟
ز داد این همه بانگ و فریاد چیست ؟

از این راز جان تو آگاه نیست
بدین پردا اندر تو را راه نیست

چنان دان که داد است و بیداد نیست
چو داد آمدش جای فریاد نیست

فردوسی طوسی

ناشناس گفت...

داریوش جان بسیار متأسفم به شما تسلیت عرض میکنم خدا روح ایشان را شاد کنه و به شما صبر بده
ارادتمند
افشین والی نژاد
توکیو

داریوش سجّادی گفت...

افشین جان
از لطف و ابراز هم دردی ات کمال امتنان را دارم
استمالت دوستان عزیزی مانند شما تسلی دهنده ای است پر قوت
مواظب خودن باش و به امید دیدار

پرويز پدرام گفت...

تسليت مي‌گويم. روحش شاد و قرين رحمت

داریوش سجّادی گفت...

از لطف و ابراز هم دردی همه دوستان بزرگوار کمال امتنان را دارم
بزرگید که بزرگواری می کنید

ناشناس گفت...

خیلی غمگین شدم
خداوند ایشان را رحمت کند و بیامرزد
و سایه شما را هم از سر فرزندان و همسر محترمتان کم ننماید.

برقرار باشید
ارادتمند
باربد عسگری

ناشناس گفت...

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

تسلیت عرض می کنم خدمت شما و آرزوی رحمت و مغفرت برای ایشان را از خداوند منان خواستارم

ناشناس گفت...

عمر بازماندگان دراز و سلامت.....