۱۳۹۴ فروردین ۲۱, جمعه

وقتی روشنفکری «اُور ـ دوز» می کند!


ماجرای شنیع تعرض جنسی به دو نوجوان ایرانی در بازگشت از حج عمره توسط ماموران امنیتی فرودگاه جده را هر چند بصورت طبیعی نباید و نمی توان از «دولت تعامل سازنده با جهان» و «کوشنده برای اعاده اعتبار پاسپورت ایرانی» متوقع برخورد یا واکنشی در خور و بایسته بود اما معلوم نیست روشنفکر بازی جماعتی بی غیرت را باید چه نامید!؟
برادر بزرگواری در سایت انصاف نیوز با اشاره به موارد متعددی از تعرضات جنسی در گذشته و در ایران ضمن همسان سازی آن موارد با مورد جده افاضه فضل فرموده اند که:
مورد اخیر را نیز مانند موارد گذشته باید زیر سبیلی رد کرده و بجای «الم شنگه» کردن در این مورد(!) منطق و صلح دوستی و ایمان را جایگزین هیجان های ملتهب و کینه ورزی بنمائیم! (اینجا)
حکایت آن بی غیرتی است که در واکنش به گریستن همسرش بابت متلک لات محله، خونش بجوش آمد بر سر آن شرور فریاد زد:
ناموس نداری اگه نری ببوسیش و از دلش درنیآری!!!
نویسنده متوجه نیست تمامی مواردی را که مثال زده اولا مسئله ای داخلی بود و ثانیاً و نهایتاً منجر به با تادیب و برخورد قانونی با مرتکبین شد.
اما چیزی که ایشان و امثال ایشان از دیدن آن غفلت ورزیده یا خود را به غفلت زده اند (!) سناریو بودن ماجرای فرودگاه جده است.
آیا برای فهم این مسئله لزوماً باید برخوردار از آی کیوئی بالا بود که در بحبوحة بحران یمن و اولدوروم و بُلدوروم حکام ریاض علیه ایران و عصبانیت شان بابت موفقیت های شیعیان در یمن و ایستادگی و پایمردی ایران در کنار انقلابیون حوثی و مضافاً وحشت شان از احتمال مفاهمه ایران و غرب در ماجرای اتمی اکنون متوسل به چنین شناعتی بمنظور تحقیر و تخفیف ایرانیان نزد افکار عمومی ملت خود شده اند!؟
آیا چنان روشنفکرانی نمی توانند تصور کنند در حال حاضر و از کنار چنین شناعتی اکنون چه گفتمان و ادبیات و سخافت های کلامی نزد عامه شهروندان سعودی نسبت به ایرانیان ظهور کرده!؟
آیا چنان روشنفکرانی ناتوان از فهم این واقعیت اند که حکام کثیف و جنایتکار سعودی می کوشند از این طریق ناتوانی و استیصال خود در برابر ایران را تلافی کرده و برای خود و عوام کالانعام در عربستان و دیگر جوامع عرب با توسل به چنین اعمال شنیعی دست به لطیفه سازی جنسی علیه ایرانیان بزنند!؟
وقتی دو مامور امنیتی هر دو بصورت هم زمان و در یک شیفت کاری و در روز روشن بالاتفاق «هورنی» شوند (!) و هم زمان هوس دو نوجوان ایرانی کنند و در همان محل و با علم به این که این ماجرا به اعتبار الزامات موجود در محل قطعاً خبری خواهد شد دست به چنان خباثتی بزنند در آن صورت آیا فهم این مسئله خیلی دشوار است که چنین سیاه کاری چیزی نیست جز «بفرموده»!؟
علی ایحال شخصاً قبل از آنکه از چنین روشنفکر نمایان و چنان اولترا روشنفکر بازی هائی متعجب باشم همه حیرتم از ملت عربستان در داخل و خارج از این کشور است!
آیا در میان شهروندان سعودی حتی یک فاضل و فرزانه وجود ندارد تا لب به اعتراض بابت چنین شناعتی بگشاید و فریادش را بر سر حکام خود بلند کند که چرا با آبروی اعراب بازی می کنید!؟
چرا حرمت میهمان را شکسته و اعتبار میزبانی ما را مخدوش می کنید!؟
چرا با توسل به چنین اعمال کثیفی اسباب سرافکندگی و شرمساری قاطبه شهروندان عرب شبه جزیره را در مقام ملتی بدوی و حیوان صفت و فاسد و منحرف فراهم می کنید!؟
اعراب ضرب المثلی دارند مبنی بر آنکه:
دستی را که نمی توانی گاز بگیری، ببوس!
کاش دولت تدبیر و امید لااقل بصورت تعامل سازنده به دولتمردان ریاض تفهیم می کرد:
دستی که شایسته بوسیدن است را نباید گاز گرفت!

۲ نظر:

سروش گفت...

ما عموما از ظن خود یار حوادث می شویم. کسانی که در خانواده درس غیرت و حمیت آموخته اند و از پدرانشان رشادت در دفاع از حریم و ناموس دیده اند اغلب همان آیین و روش نصب العین گفتار و رفتارشان می شود. در مقابل کسانی که فروش ناموس برای رسیدن به متاع سخیف دنیوی مطلوبشان است ننگ و عار را تئوریزه می کنند و امر به صبر و سکوت در مواجهه با تعرض بیگانه به عرض و ناموس!
روشنفکرانی از این دست چون خودشان متمایل به عرضه تن و شرف برای یک مشت دلار یا سفر خارج هستند از غیرت ورزی دیگران عصبی شده و جفتک می پرانند. مرام ایشان تسلیم و رضا در برخورد با چنین وقایعی و نفی خشونت است. و عجیب نیست که همین ها در زمان تهاجم نظامی یا ناموسی به جای دفاع از خود و خاک و قتال با دشمگ متجاوز امر به حفظ آرامش و آماده کردن کشور و احیانا بدن برای پذیرش ارتش یا شی خارجی می نمایند!

ناشناس گفت...

به نظرمن همانطوری که فرعون دستور کشتن نوزادان بنی اسرائیل را داد تا به خیال خود بتواند موسی را از میان بردارد . رژیم آل سعود هم به فکر سرکوب شیعیان یمن و ایران افتاده تا بدینوسیله بتواند جلوی حمله یمانی و خراسانی را بگیرد !!!