۱۳۹۴ خرداد ۱۱, دوشنبه

راز مانائی خمینی!



تجمع 600 نفره روز یکشنبه ۳۱ ماه می جمعی از فارسی زبانان (!) مقیم کانادا در مخالفت و عدم تحمل برگزاری مراسم بزرگداشت رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران که با مدیریت و میزبانی جامعه اسلامی منطقه یورک برگزار شد (اینجا) یادآور سروده معروف «شفیعی کدکنی» در بزرگداشت «حسین منصور حلاج» است که به زیبائی بر این واقعیت اذعان می داشت که:


تو در نماز عشق چه خواندی؟
که سالهاست بالای دار رفتی و این «شحنه های پیر» از مرده ات هنوز پرهیز می کنند!
...
مستان نیم شب به ترنم، آوازهای سرخ تو را «باز» ترجیع وار، زمزمه کردند.
نامت هنوز ورد زبانهاست!

قدر مسلم منشا اثر بودن و برخورداری توامان از دشمنانی غیاظ و دوستانی وفادار، در منتهی الیه «سیب زمینی صفتی» آنات آنانی قرار دارد که شرف انسانیت را فدیه محبوب القلوبی و نشستن بر تارک اقبال دوست و دشمن معنا کرده اند!
مثل ایشان و گـُسل ایشان با پدیده هائی مانند «خمینی» مثل آن روایتی است که:
جماعتی از مغولان به «غزنی» وارد شدند و شیخ شهر بگرفتند و گفتند:
یا با تو «وطی» کنیم یا هلاکت سازیم!
شیخ زندگی برگزید و پس از آن سالها به نیک نامی بزیست!

هیچ نظری موجود نیست: