در میانه تظاهرات اعتراضی چند روز گذشته (دی ماه ۹۶) دیده شد عده ای نیز شعار می دادند:
چه اشتباهی کردیم، که انقلاب کردیم!
محتوای این شعار طعنه به وضعیت اقتصادی دارد و شعار دهندگان از این طریق می کوشیدند با القای کنتراست بین وضعیت معیشتی خود در دوران قبل و بعد از انقلاب، تخطئه و ناکامی جمهوری اسلامی در مدیریت اقتصاد کشور را مراد کنند.
هر چند نمی توان منکر بحران معیشت در وضعیت فعلی شهروندان ایرانی شد اما صرف نظر از چیستی و چرائی این بحران و راه های چگونگی حل این بحران اما شعار مزبور نیز موید کمال بی درکی این بخش از شعار دهنگان نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی ایران است.
قطعا تامین حوائج مادی و امنیت اقتصادی و سلامت معیشت شهروندان یکی از مسئولیت های بدیهی هر حکومتی اعم از حکومت های استبدادی یا دمکراتیک یا ایدئولوژیک محسوب می شود اما این کمال بی درکی است که ریشه های انقلاب اسلامی ایران را با معیارهای اقتصاد محور مارکسیستی سونداژ کنیم.
قدر مسلم نمی توان منکر وضعیت نامطلوب معیشتی بخش های زیادی از اقشار حاشیه نشین ایران در دوران پهلوی شد اما من حیث المجموع وضعیت شهروندان در دوران پهلوی تا آن درجه آغشته به فلاکت نبود تا بتواند نقش چاشنی را برای عملیاتی شدن انقلاب اسلامی ایران،عهده داری کند.
ریشه های انقلاب اسلامی برخوردار از عمق معرفتی بود و بدین اعتبار قبل از «بحران معیشت» این انقلاب در بستر «بحران هویت» نطفه اش منعقد شد و زعامت انقلاب فرای دغدغه های اقتصادی نقش و جایگاه بایسته و شایسته «انسان در تراز اسلام» را دلالت می کرد.
همین کمالگرائی بود (پرفکشنیزم ـ Perfectionism) که در ۵۸ وقتی سخنگوی دولت موقت بی مبالاتی کرد و در مقام تببین راهبرد انقلاب اسلامی وعده آب و برق و مسکن مجانی را به شهروندان داد با این بخش از اظهارات رهبری انقلاب مواجه شد که:
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها (پهلوی) شما را منحط کردند؛ اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را.
قدر مسلم جمهوری اسلامی طی ۳۸ سال گذشته بدلائل مختلف داخلی و خارجی اعم از بی کفایتی دولتمردان تا تحریم ها و تهدیدهای اقتصادی غربی ها توفیق چندانی در تامین اقتصادی بهینه برای شهروندانش نداشته اما نباید این واقعیت را نیز کتمان کرد که در جمهوری اسلامی برخلاف نگرش مارکسیستی «اقتصاد زیر بنا نیست» و همان طور که «خمینی انقلاب» به صراحت بر آن انگشت تاکید گذاشتند کمالگرائی و ارتقاء معنوی انسان هدف اصلی و آرمانی در اندیشه دینی و انقلاب خمینی است.
بر همین اساس آنانکه شعار «ما انقلاب کردیم ـ چه اشتباهی کردیم» سر می دهند در خوش بینانه ترین حالت «تجاهل العارف» می کنند و عامدانه یا غافلانه چشم خود را بر روی این واقعیت می بندند که پهلوی ها بنمایندگی از سنت منحط سکولاریسم تمامی هژمونی و اعتبار و اقتدار فرهنگی و هویتی و معرفتی و تمدنی ایرانیان را نابود کرده و عملا مبدل مان کردند به مشتی «کره خر» که تنها موظف به کشیدن ارابه تمدن غربی است و آنگاه و بی آزرمانه «سیمین بانوی شان نیز در مقام طعنه می سرایند:
دوباره می سازمت وطن ـ اگر چه با خشت جان خویش!
پسندیده است آنانکه از موضع ندامت و با گویش شماتت اشعار می دارند «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم» پاسخگوی این نغز نزدیک به طنز نیز باشند که روشنفکری سکولار طی بالغ بر ۵۰ سال حکومت پهلوی ها اساسا کی ساختند و چه چیزی ساختند که اینک بتوانند دوباره سازی اش کنند.
همه هویت و معرفت و شرافت ایرانی را به سخاوت در پیشگاه دایره تمدنی غرب قربانی حقارت شخصیت و صغارت اندیشه خود کردند و جمهوری اسلامی اگر در همه حوزه های اقتصاد هم به دلائلی قابل فهم شکست هم خورده باشد علی رغم این وقتی برون دادش امثال «محسن حُججی» ها است این یعنی تحقق وعده «امام انقلاب» که فرمود «ما معنویات و روحیات شما را عظمت می دهیم».
حُججی حجت ماندگاری و توانمندی و موفقیت «انقلاب خمینی» و «خمینی انقلاب» است.
حُججی حجت موفقیت جمهوری اسلامی در عرصه مُلکداری شد!
جی ان پی ایران حُججی است نه رشد تولید و درآمد سرانه ملی!
حُججی شاخص خط تولید انسان برتر در کارخانه انسان سازی اسلام و جمهوری اسلامی است.
یک انقلاب را اگر هم بخواهند داوری کنند چاره ای ندارند تا داوری خود را به مبانی معرفت شناختی آن انقلاب مستظهر کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاه کنید به مقاله شیر بچه شیعه
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
۵ نظر:
آقای نابغه!
جناب دانشمند!
اینقدر حججی حججی نکن و از خون گلگون و معطر آن عزیز دلاور که خاک پوتینش تاج سرانسانیت و شرافت و شجاعت است، مردابی متعفن از سفسطه نساز. تو اگر شهدای دلاوری که در این حکومت رشد یافته اند را نشانه موفقیت و پیروزی و برد بزرگ و نهایی این حکومت میدانی، پس صدها هزار دلاور و جانباز و شهید 8 سال دفاع مقدس پرورده آن رژیم را چه میگویی؟ آن که برای شاه ایران، موفقیتی بس بزرگتر است. تو اگر فهم و شعور مردم 57 را به رخ بی شعوری و دنیا پرستی من و مردمان امروز ایران میکشی، اینکه نشانه ی توفیق بزرگتر آن رژیم است احمق! که دیروز خمینی به اشارتی انها را بیدار کرد وامروز خامنه ای با صد گردان و سردار و مزدور از قبیل تو توان بیداری حداقلی فرزندان حکومتش را هم ندارد. لااقل می توان گفت آن حکومت اگر خودش ذلیل بود(که هرگز نبود) لکن مردمانش که آزاده بودند و ایران اگر کشوری صد در صد آباد نبود امیدش به آبادانی که بسیار بود و این را هیچ احدی هم نمیتواند کتمان کند که بسیاری از اشخاص و سیاست هایشان شرف داشتند به روحانیت طماع و بی عرضه ای که ایران را به این دره تاریک فرو کشانده اند. تو از کدام شایستگی دفاع میکنی. این مملکت اگر سر پاست از رنج و طاقت و نجابت مردمانش است نه از رهبری بی کفایت و کله خشکی امثال شماها!
جناب از خود متشکر جان! یا نمیفهمی یا اینقدر لجباز و یکدنده ای که برای اثبات لاطائلاتت به هر علف و حشیشی چنگ میزنی. اینها هیچکدام دلیل حقانیت یک حکومت نیست. نه ملیونها دلاور دست پرورده ی پهلوی و نه هزاران شهید دست پرورده حکومت ولایی.
آنچه دلاوری و میهن پرستی، خدا پرستی، امید و نشاط را بارور میکند عدالت است، عدم تبعیض است، احترام است، محبت حاکمان بر مردم است و اعتماد دو سویه حاکمیت و مردم که الحق و الانصاف خامنه ای در تخریب این اعتماد سنگ تمام گذارد. جمهوری اسلامی و رهبرانش خصوصا رهبر فعلی و نوچه هایش که شما مشتی از خروار خروار آن هستید، بویی از انصاف و معرفت و دانش ومهربانی نبرده اید. موجوداتی خودپسند و از خود متشکر که به زعم اشان دنیا بر نوک دماغشان میگردد و اگر نباشند دنیا را گند بر میدارد.
نخیر!
اتفاقا حضور شما و رهبر محبوبتان مایه درد سر برای زندگی شرافتمندانه این سرزمین شده است. انقلابی گری های احمقانه و اهداف موهومی که معلوم نیست راه به کجا میبرند. اینقدر نمفهمید که نمیدانید اول باید مردمان خود را آباد کنید بعد دنیا را در خیال خودتان فتح کنید.
جناب کثافت(بر گرفته از ادبیات خودتان)!
شما هیچ نیستیتد و تفکر شما چیزی جز کینه و خشم و دشمنی نیافریده است. دنیا را به جان ما، و مارا به جان هم انداختیه اید.
خاموش کنید آن ذهن نجاست زده اتان را و ببندید آن گند چال دهانتان را که حضورتان خیانت است به حججی و هزاران شهید نازنین!
ببندید آن کثافت کده را قبل از آنکه مشت آهنین مردم از دستکش مخملی نجابت اشان بیرون آید و دهانتان را برای همیشه خورد خمیر کند و وجود مضر و بی ثمرتان را به زباله دان جنایت کاران و بی عرضگان پرتاب کند.
خاک بر سرتان! خاک...
متأسفانه، این آقای سجادی، بمثابه دلقکی است که در منتها علیه حقیقت، ناروا را روا جلوه میدهد!
ظاهرأ، آدمیست بذله گو که سعی در خندان ما دارد، اما فقط لج آدمیان را در میآورد!
جوکهایشان را چونان در رکاب رهبری بنگارش در می آورند که انگاری، در زیر خاک پای ایشانند!
اما زهی خیال خام که ایشان در هوای مطبوع و بهاری فینیکس، در پورچ خود نشسته و از گرمای ۲۴-۲۳ درجه شهرشان در آریزونا، لذت میبرند!
درود بر شما و قلمتان آقای سجّادی.
همینکه افراد فوق به شما فحاشی میکنند یعنی حق می‌گویید.
دورد وهزارن دورد بر شما سرباز وطن حقا که از حق دفا کردن شهامت میخواد که شما عزیز داری.مثل اینکه خوشبختانه با قلم زیبایتان به هدف زدی .آاخه بعضها خییییلی دردشان آمده(...)
خدائ بزگ و همرزم هائ عزیزتان از شما راضی باشند حق یارتان ااالله نگهدارتان .
چند بار این دروغ که وعده آب و برف مجانی را سخنگوی دولت موقت داده نه خمینی رو تکرار میکنید؟؟ با تکرار دروغ، چیزی عوض نمیشه. خمینی شما حداقل سه بار اشاره کرد که آب و برق مجانی به مستضعفین داده بشه که دوبار در قم این حرف رو زد. دلخوری مرحوم بازرگان هم از همین بود که خمینی بدون هماهنگی حرفی زده و باعث ورشکستگی اداره برق بعضی شهر ها شده... لطفا کمی شرافت حرفه ای داشته باشید.
ارسال یک نظر