۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه

شان خبر و مخاطب خبر

در تلویزیون فارسی بی بی سی چه خبره؟ روز پنج شنبه چهارم فروردین ماه سال نود در یکی از بخش های خبری این TV گزارشی بدون ربط و توجیه از فعالیت دو سال پیش سه نوجوان مُرفه مقیم تهران پخش کرد که با «توهم هنر» شطحیاتی را در قالب «ویدئو ـ موزیک» تهیه و مخفیانه در ایران عرضه می کنند با عنوان «سوسن خانم»!!! تهیه کننده این «برنامه» جوان نامتعارف و از حیث جثه تنومند اما به اعتبار «تولیداتش از حیث محتوا» ریپرتر بغایت نحیف و ضعیف البنیه ای است بنام «علی همدانی» که پیش از این نیز با گزارش «اینجا لندن است» قلت بضاعت خود در تهیه گزارش های تاریخی را نشان داده بود. ظاهراً مدیریت BBC متوجه نیست چنین گزارش هائی: اولاً ـ عنوانش «رپرتاژ آگهی» است و نه گزارش خبری. ثانیاً ـ پخش چنین «رپرتاژ آگهی» هائی آن هم بنفع سه نفر از «دوستان تهیه کننده آن برنامه» نوعی خاصه خرجی و به خدمت گرفتن امکانات یک رسانه دولتی بنفع رفیق و رفیق بازی های اعضا آن رسانه معنا می شود. ثالثاً ـ پخش چنین «رپرتاژ آگهی های» بلاموضوع و تاریخ گذشته و ضعیفی آن هم در میانه یک بخش خبری جدی، توهین به شعور مخاطب است। طبعاً BBC در عدم رعایت و حفظ شان خود مختار است اما حق ندارد با چنین«خودزنی هائی» به شان و حُرمت مخاطب نیز دهان کجی کند.

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

اصلا شوکه شدم همچین گزار مسخره و بی ربطی رو وسط اخبار دیدم!
خونوادم هم مسخره ام کردن که بیا اینم بی بی سی فارسی تون!!
مهدی

م.م.ب گفت...

روی این پست شما، توی گودر نت زدم. احتمالاً گودری نیستید، باشید هم من را نمی‌خوانید. گفتم نت و کامنت رو این‌جا نقل کنم.
البته من صرفا فید وبلاگتون رو می‌خونم؛ اگه اینجا جواب بدید، بعیده بخونم

همین چند دقیقه پیش حامد قدوسی وبلاگش را به‌روز کرده بود، درباره یک رذیلت اخلاقی. با خواندن آن پست، یاد نویسنده این وبلاگ محترم افتادم. البته می‌دانم حق ندارم مطلب کسی را مصادره کنم؛ اما برایم این تقارن جالب بود که داریوش سجادی دقیقا یکی از «آن» پست‌هایش را نوشت.‏

داریوش سجادی، تبعه ایران است، ظاهراً در ایران نیست، منتقد جدی جنبش سبز است. هم‌او که به سبزها گفت چرا انگل تظاهرات‌های حکومتی هستید و اعتقاد داشت 25 بهمن یک شوخی بزرگ است (قرار هم بود چراییش را 26 بهمن بگوید و من هنوز منتظرم)

آقای سجادی در چند ماه اخیر که وبلاگشان را می‌خوانم چندین و چندبار بی‌بی‌سی فارسی را نقد کرده و یک بار هم از مدیریتش تشکر کرده است. آقای سجادی پس از خواندن دردنامه عبدالکریم سروش، در چند خط ابراز تاسف کرده و بعد طی یک پست مفصل گفته که آقای سروش این نتیجه همان تئوری خشم مقدس شما درباره جنبش سبز است. گو این که مباشرین و آمرین آزار داماد سروش، تقصیری نداشتند. به هر حال می‌دانید که عمار را هم فئه باغیه کشت. برای من جالب است که چرا آقای سجادی یک بار درباره تلویزیون ایران اظهار نظر نمی‌کند؟ چرا آقای سجادی یک بار در مورد زندانی شدن اصلاح‌طلبان، بسته شدن مطبوعات اصلاح‌طلب، اظهارات غیرقانونی کدخدایی مبنی بر رد صلاحیت حامیان موسوی در انتخابات مجلس آینده، بسته شدن فضای سیاست‌ورزی و نقد در ایران، بازداشت فله‌ای بیش از 2000 نفر در روز 25 بهمن ماه و... اظهار نظر نمی‌کند؟ روشنفکری بی‌خطر؟ روشنفکری بدون نقد قدرت؟ روشنفکری دور همی؟ من اساسن از این روشن‌فکری متنفرم


کامنت: علی اشرف فتحی، پیش از انتخابات 88 بارها و بارها نقدهای تندی به اصلاح‌طلبان ‌می نوشت، ازش پرسیدم چرا این نقدها رو بعد انتخابات ادامه ندادی؛ گفت الان نامردیه. یعنی آخوند ما روش نقد و اخلاق نقد و مخاطب نقد رو می‌فهمه؛ اما روشن‌فکرمون با این سن و سال هنوز نفهمیده

داریوش سجّادی گفت...

جناب م م ب
من مطابق وعده ام «شوخی بودن تظاهرات 25 بهمن» را در تاریخ مقرر در لینک زیر نوشتم
http://sokhand.blogspot.com/2011/02/blog-post_14.html
ظاهراً جنابعالی کمتر توجه کرده اید

ناشناس گفت...

آقای سجادی
از زحمات شما متشکرم
اگر ممکن است یک مطلب هم درباره ویژه برنامه های ایران من که توسط صادق صبا تهیه شده و در بی بی سی در حال پخش است بنویسید
این بنده خدا ظاهراً از سال قحطی در رفته و در تمام مراحل سفرش در این گزارش از شمال تا جنوب از رشت تا شیراز و اصفهان همش در حال بخووریم بخوریمه
همه فهم و سواد و شناختش هم از فرهنگ ایران ظاهراً خلاصه شده در باقالا قاتق و شلغم پلو چه می دونم شله زرد پلوهه!!!
واقعاً تاثر آوره بی بی سی کسی را برای تهیه چنین گزارشی به ایران اعزام کرده که از کل تاریخ پر افتخار فرهنگ و هنر و ادب ایران فقط با سورچرونی های شکمش آشنا بوده
نه به اون گزارش های مستند بی بی سی جهانی که بدلیل قابلیت بالای علمی و استنادی قابل ارائه در ترم های دانشگاهیه و نه به این بخور بخور نامه ایران من که فقط به درد شکم باره هائی مثله صبا می خوره

داریوش سجّادی گفت...

دوست ناشناس
چنانچه در این وبلاگ کمی جستجو فرمائید قبلاً در مورد گزارش های جناب صبا مطلب نوشته ام
در حال حاضر حضور ذهن ندارم اما بمجرد کسب فرصت مغتنم لینک مطلب را یافته و در اختیارتان خواهم گذاشت
با تشکر

ناشناس گفت...

you are right "barobax"s are not worth attention
اصل آهنگ "بابا تو کی هستی " گروه بروبکس که از یک گروه آلمانی - رومانیایی بنام
شانتل سرقت شده.
بی بی سی در ۲۰۰۶ به این گروه جایزه داده و کاملا براشون شناخته شدست
http://www.youtube.com/watch?v=4yVebsKnwyg

shiva گفت...

واقعا باعث تأسفه که اینطور فکر می‌کنید.علی‌ همدانی یکی‌ از بهترین مجری‌ها بوده و هست این اصلا درست نیست که بخاطر یک گزارش از یکی‌ از گروه‌های موسیقی ایران که معروف شده اینقدر کارشو که واقعا عالیه زیر سوال ببرید

سید جواد گفت...

این به اصطلاح آقا یا بهتر است بگم آغا دستی هم در ترویج مسایل جنسی و تابو شکنی های سکسی دارند. برای مثال این گزارشش را که قبلا از رادیو صدای بی بی سی پخش کرده است را گوش کنید... در ترغیب جوان ها به خود ارضایی جنسی
http://soundcloud.com/zigali/taknavazi
بی بی سی باید کلاهش را بالا تر بگذارد.

ناشناس گفت...

گزارشش جالب بود... خود علی همدانی هم جوان جذابیه.. به هر حال بینندگان بی بی سی فقط یک عده پیرمرد کت و شلوار پوش نیستن و بنظر من این کار از زرنگیشونه که برای هر گروه سنی و مخاطبی برنامه تهیه میکنند. این گروه هم در ایران کم معروف نیستن و نیازی به این نوع تیلیغ ندارن... تنوع در ظاهر و شگل و گزارشها خودش باعث میشه بینندگان خسته نشن

امید گفت...

علی همدانی اتفاقا همیشه فراتر از محدودۀ فکری معمول ایرانیها کار میکنه و به نظر من بسیار در کارش حرفه ای هست.