۱۳۹۳ آبان ۱۳, سه‌شنبه

لکه های ننگ!



رضا خان میرپنج زمانی که فرمانده دیویزیون قزاق بود عوام فریبانه و بمنظور سوار شدن بر موج اعتماد بدنه مذهبی جامعه جهت رسیدن به سردار سپه ای و پادشاهی خود را پشت مفاهیم و شعائر مذهبی پنهان می کرد از جمله آنکه در دهه محرم قزاق های تحت امرش را بسیج می کرد و با راه انداختن «دسته عزادارن قزاق» در تهران بالاتفاق این نوحه را سر می دادند:
اگر در کربلا قزاق بودی
حسین بی یاور و تنها نبودی
علی ایحال همین «میرپنج» وقتی خیارش کونه کرد و توانست با لطائف الحیل پادشاه ایران شود دمار از روزگار مذهب در آورد و تسمه از گرده مذهبیون کشید.
طنز تلخ تاریخ آنجاست همین رضا خان که عمری فخر ارتش ملی و دیویزیون قزاق را به صغیر و کبیر فروخت با اشغال ایران و نقض بی طرفی تهران در جنگ جهانی، همان ارتش پر شوکت و عظمت که عمری با مالیات رعیت پروار شد و به رخ همان مردم کشیده شد و بر سر همان مردم هم می کوبید در مقابل متفقین مانند برف در برابر آفتاب آب شد و دریغ از یک گلوله که توسط قوای ارتشی ایران و بنفع حراست از تمامیت ارضی ایران شلیک شود تا ایرانیان حسرت به دل نمانند که ارتش اعلی حضرت شان لااقل یک گلوله در راه دفاع کشور شلیک کرد و تلخ تر آنکه فرمانده قدر قدرت این ارتشی که زمانی حسرت بودن در کربلا و رویاروئی با سپاه «یزید ابن معاویه» را می خورد دزدانه از تهران گریخت و در بندر عباس و با جواهرات مسروقه سلطنتی توسط انگلیسی ها بازداشت شد! و ملتی را خاک بر سر کرد که جواهرات سلطنتی اش توسط پادشاهش سرقت شود و شوربختانه این انگلیسی ها باید باشند تا کاشف و عودت دهنده آن جواهرات به خزانه مملکت شوند!
ظرافت ماجرا آنجاست که همین پادشاه قدر قدرت تا کبک اش خروس می خواند و جیک جیک مستانش بود با سرکوفت «مفت خور بودن آخوندا» و «انگل بودن مذهبی ها» سیاست های دین زدائی و دین ستیزی خود را توجیه و تعقیب کرد اما تنها 30 سال بعد یک پیرمرد آخوند از میانه همان آخوندهای به زعم رضا خان «مفت خور» به استعداد قاطبه ملت ایران دودمان سلطنت پهلوی ها را به باد داد و با اتکای بر همان مذهبی های به زعم رضا خان «انگل» 8 سال در جنگی نابرابر با ارتش تحت حمایت همه قدرت های شریر جهان از تمامیت ارضی و دین و ناموس کشور دفاعی جانانه کردند و بدون آنکه پـُز «ارتش ملی» را بدهند و با حداقل تسلیحات برای جامعه ایرانی در تاریخ آبرو خریدند.
مصیبت آنکه همان برادران سلطنت طلب و وطن پرست و ملی گرا در کانون آن مجاهدت و مقاومت 8 ساله در برابر دشمن بعثی، تشریف برده بودند گل بچینند!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

"مصیبت آنکه همان برادران سلطنت طلب و وطن دوست و ملی گرا در کانون آن مجاهدت و مقاومت ٨ ساله در برابر دشمن بعثی , تشریف برده بودند گل بچینند "
و حالا بعد از برگشتن از گلچینی در لندن در دانشکده های علوم سیاسی بچه های سر به راه ایرونی رو مینشونند تا به آنها "بدون روتوش " درس مدرن بودن رضا شاه بدهند و به آنها آیات " تمدن " فوت کنند . چقدر صادقانه !!!و زیباکلمانه !!!جلالخالق !

ناشناس گفت...

eyyyyyyyy KHAKEH 2 ALAM bar sareh vatan fooroosh-ha
va salam o doorood br yaraneh emam HOSIN ke esmeshan ta donya donyast dr deleh PAKANEH roozgar sabt ast yadehshan gerame bad ,

سروش گفت...

ای رضا قلدر، آسوده بخواب که نوه ات پول های مردم را برد و دارد حالشان را می برد! ربع پهلوی فقط در اسم با پدربزرگش مشترک نیست، در سطح سواد هم هست.