۱۳۹۴ مهر ۲۱, سه‌شنبه

دیپلماسی بوسه بر گردن!



بنا به ادعای «نوذر شفیعی» سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ، دکتر ظریف در خصوص دست دادنش با رئیس جمهور آمریکا روز سه شنبه در جلسه کمیسیون امنیت ملی اظهار داشته:
«به نظر می‌رسد اوباما نه برای دست دادن با من بلکه برای دست دادن با رییس جمهور روحانی برنامه‌ریزی کرده بود. پس دست دادن من با رییس جمهور آمریکا اتفاقی بود اما آن‌ها برای روبرو شدن با رییس جمهور ایران برنامه داشتند که البته میسر نشد.»
بنا بر صدق ادعای دکتر ظریف اکنون جای این پرسش خواهد بود که اساساً دولتمردان آمریکا و بخصوص رئیس جمهور اوباما چه تعمد و اصراری در دست دادن با مقامات عالی رتبه ایران آن هم به بهای تنظیم و «دکوپاژ» و «میزان سن» صحنه و نشستن در کمین مصافحه با پایوران ایران را دارند!؟
گیریم بجای دکتر ظریف، رئیس جمهور آمریکا موفق به دست دادن با رئیس جمهور ایران می شد. آیا چنین امری تا آن درجه برای دولتمردان واشنگتن حائز وجد و اهمیت است تا بخواهند بمنظور توفیق چنین افتخاری دست به صحنه آرائی تصادفی بزنند!؟
جز آنکه آمریکائیان بخوبی به این نکته واقفند که هر گونه مصافحه و ابراز مودت با هر شخصیت سیاسی عالی رتبه ایرانی بمعنای گذاشتن «رد بوسه بر گردن» ایشان است تا از آن طریق ضمن تحریک و دامن زدن به امواج مخالفت با چنین اقدامی نزد رقیب، به سنت مالوف و همیشگی شان موجبات دامن زدن و عمق بخشیدن به اختلافات داخلی در ایران را لجستیک کنند!؟
بقول مرحوم امام: اسرائیل آنقدر نجس هست که اگر به دریا هم دست بزند دریا را نجس می کند. بر همین منوال نیز آمریکا ضمن التفات بر میزان اثرگذاری نجاست منتقله اش در قرابت با پایوران ایران بی رغبت نیست تا از این طریق فضای داخلی ایران را آلوده با ناپاکی خود کند.


هیچ نظری موجود نیست: