۱۳۹۶ تیر ۱۴, چهارشنبه

کارنامه رهبری از امام تا آقا!



قدمت رهبری آیت الله خامنه ای بعد از خرداد ماه گذشته از ۲۸ سال گذشت و اکنون با بالغ بر سه دهه حضور ایشان در خلعت و کسوت رهبری نظام و انقلاب اسلامی بهتر می توان کیفیت عملکرد و مدیریت ایشان را مظنه زد.

چندی پیش با یکی از سبزهای رادیکال مجالستی حاصل شد و مشارالیه در مقام تخفیف «آیت الله» چنین ادعا می کرد که ایشان از نظر شخصیتی فرد ضعیفی اند و به همین اعتبار ثابت شده در مقابل قدرت و فشار بیرونی عقب نشینی می کنند!

ادعائی که بیشتر حاکی از رویاها و علائق مدعی می توانست باشد. کمااین که سبزینه مذکور در مقابل این ادله بی پاسخ ماندند که:

اگر رهبری فشار پذیرند و در مقابل زور و ارعاب باج می دهند، چگونه بود که در فردای عملیات تروریستی یازده سپتامبر و در اوج مبارزه طلبی جورج بوش پسر در اعلام نبرد نظامی اش با تروریسم بین الملل وقتی آن بلاهت افسار گسیخته از موضع قدرت و گلوله و تفنگ دنیا را خطاب توام با عتاب قرار داد که «یا با مائید یا با تروریست ها» و در موقعیتی که جمیع رهبران جهان از این لات بازی عنیفانه مبتلا به لکنت زبان شده بودند این تنها آیت الله خامنه ای بود که بدون تعلل گوش آن جوانک را بدانگونه پیچاند که «نه با شمائیم و نه با تروریست ها»؟

هم چنانکه شما سبزها چگونه می توانید مدعی تسلیم پذیری رهبری شوید وقتی در ۸۸ کف خیابان در انحصار شما بود علی رغم این رهبری در نماز جمعه محکم مقابل تان ایستاد و اذعان داشت: امام باج نداد و من هم باج نمی دهم.

من حیث المجموع کارنامه آیت الله خامنه ای را می توان برخوردار از موفقیت تلقی کرد خصوصا در موقعیت فعلی که تمامیت غرب آسیا و اروپا و آمریکا در آتش ناامنی و ترور و جنگ و خشونت می سوزد و این تنها جمهوری اسلامی ایران است که در این میانه همچون جزیره ثبات و امنیت دلربائی می کند.

گذشته از آنکه کیفیت رهبری آیت الله خامنه ای را در مقام مقایسه با کیفیت و سابقه رهبری بنیان گذار جمهوری اسلامی نیز می توان برخوردار از برتری دانست.

قدر مسلم آن است که آیت الله خامنه ای از حیث شاخصه های استعلائی برخوردار از فاصله ای عقب تر از امام خمینی بودند علی رغم این نمی توان منکر این شد که رهبری امام متکی بر کاریزمای قدرتمند و نافذ ایشان بود تا جائی که معظم له تنها خم ابرویش می توانست بحرانی را بخواباند یا امواجی و افواجی را بیآفریند. علی رغم این آیت الله خامنه ای در فقدان چنین کاریزمائی توانست در میان جنگلی از رقابت های سیاسی شخصیت ها و جناح های سیاسی در داخل کشور ثبات و اقتدار و امنیت کشور را تضمین و تقویت کند.

نمونه برجسته در تفاوت و مزیت مدیریت آیت الله خامنه ای با امامی که بدون تردید کماکان در افقی بالاتر از همه شخصیت های انقلاب برای حاملان انقلاب محبوب و مقبول اند جنس مدیریت بحران این دو در دو پدیده بالنسبه مشابه بود که دلالت بر صلابت توام با ذکاوت آیت الله خامنه ای دارد.

ماجرای آیت الله منتظری و آیت الله هاشمی رفسنجانی شاخص برجسته ای را از تفاوت عملکرد قابل وثوق رهبری نخست و رهبری دوم انقلاب را نشانه گذاری می کند.

گریزی از این واقعیت نمی توان داشت که امام علی رغم همه اقتدار و کاریزما و فراست و هوشمندی اش لاکن در ماجرای آیت الله منتظری نهایتا مجبور شدند آن ناصوابی را با هزینه ای سنگین «جراحی» کنند.

این در حالی است که آیت الله خامنه ای در مواجهه شان با آیت الله هاشمی که از ابتدای ریاست جمهوری تا پایان عمر هر گربه ای که خواستند بمنظور تحصیل منویات خود در حیات خلوت نظام رقصاندند علی رغم این «آیت الله» به فراست هاشمی را مدیریت کردند و از سوئی با نشاندن ایشان در جوار خود مانع از آن شدند همچون منتظری مبدل به اپوزیسیون نظام شوند و هم زمان جمیع ترفندها و آفندها زیر پوستی هاشمی را تا انتها و با هنرمندی مدیریت کرده و در مجموع با حفظ و رعایت احترام هاشمی، مشارالیه را تا روز آخر در جوار نظام مهار و تا منزل ابدی بدرقه کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از هزاران تن يکي تن صوفيند
ما بقي در سايه ي او ميزيند

از کتاب : مرد نامتناهی: علی‌بن ابیطالب(ع)