در نگاه پدیدارشناختی «ادموند هوسرل» ریشه عموم مشکلات بشر ناشی از نوع پرسشگری انسان نسبت به وقایع و مشکلات مبتلابه ایشان است.
از سوی دیگر ریاضیدانها بر این باورند که تعریف درست «صورت قضیه» بهترین راه برای یابش «راهحل قضیه» است.
بر این منوال پرسشی که با «چرا» آغاز میشود پاسخی در گذشته دارد و چنین پرسشگرانی، گذشته گرایان و فریز شدگان در تاریخاند.
پرسشهائی از این دست که:
چرا پهلوی سقوط کرد؟ یا چرا من فقیرم؟ که جملگی دلالتیاند بر گذشته.
اما انسان تاثیرگذار انسانی است که بجای «چرا» با «چگونه» پرسشگری میکند.
چگونه دیکتاتوری پهلوی را شکست دهیم؟ یا چگونه بر فقر خود فائق شویم؟
پرسشهای «چرا محور» تقدیرگرا، سترون و انگیزهیابند در حالی که پرسشهای «چگونه محور» برنامه سالار، راهکاریاب و آینده نگرند.
پاسخ به پرسشهای «چگونه محور» بمراتب سختتر از پرسشهای «چرا محور» است بر همین اساس «چرا محوران» کاهلانه ترجیح میدهند در گذشته مانده و بوتیمارانه «گذشته نالی» کرده و از این طریق نازائی اندیشه و ناتوانی خود در یابش راهکارهای بهبودخواهانه و «چگونه محور» را از طریق «ناله درمانی» و «لابه سرائی» مستوره فرمائی کنند.
.............................
#داریوش_سجادی
#ادموند_هوسرل
#پهلوی
#فقر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر