۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

فرجام تلخ تنگ نظری!

من سال هفتاد و هشت از ایران خارج شدم و ابتدا مدت بالغ بر ده ماه در شهر بوستون واقع در ایالت ماساچوست در ایالات متحده اقامت داشتم در همین دوران بود که در ایران شاهد توقیف فله ای مطبوعات و دستگیری جمعی از روزنامه نگاران از جمله ماشاالله شمس الواعظین بودم.
در خلال بازجوئی تا محاکمه شمس الواعظین روزی از بوستون تلفنی با ایشان تماس گرفته و جویای روند بازجوئی و محاکمه اش شدم
شمس الواعظین در آن مکالمه به نکته ای اشاره کرد که پیش و بعد از آن هم بارها در موضعگیری هایش مطرح کرده بود وآن اینکه به قاضی محکمه گفتم:
«شما نباید ما را بگیرید و حبس کنید و روزنامه های ما را تعطیل کنید چرا که علی رغم همه اختلاف نظرهائی که با ما دارید اما به هر حال ما قوانین جمهوری اسلامی را برسمیت شناخته و در چارچوب منافع ملی ایران روزنامه نگاری و خبر رسانی می کنیم و چنانچه تا همین حد هم ما را تحمل نکنید با بستن نشریات ما مرجعیت خبر رسانی از داخل کشور به خارج کشور منتقل می شود آن هم نزد کسانی که کمترین تقیدی به قوانین و منافع ملی ایران ندارند» نقل به مضمون
بعد از گذشتن ده سال از آن تاریخ طی سفری که ماه گذشته به ایران داشتم با شفاف ترین شکل ممکن تحقق پیش بینی قابل تصور شمس الواعظین را به عینه دیدم.
طی این سفر و در خلال مصاحبت ها و مجالست هائی که با طیف های گوناگون اعم از عامی تا خواص داشتم بوضوح می دیدم که جملگی در تبیین و تحلیل داده ها و اخبار سیاسی و اقتصادی لغت به لغت و ضبط صوت وار دقیقاً هر آنچه که رسانه های برون مرزی اعم از ماهواره ها و رادیو و تلویزیون و وب سایت ها و نشریات برون مرزی به ایشان پمپ می کنند به مثابه حجت و بلکه آیه قرآن و بدون کمترین امکان یا احتمال مناقشه در آن داده ها و اخبار و تحلیل ها بصورتی کاملاً طوطی وار تحویل اینجانب می دادند.
پمپاژی که مملو از غلو و دروغ و افسانه پردازی با دُز پائینی از واقعیت است.
مهم آن است که ایشان با بی اعتمادی از رسانه های تحت اختیار حکومت اعتمادی صد در صدی به آن رسانه ها پیدا کرده اند و بشدت نیز از دریافت های ولو مسموم آن رسانه ها لذت و حظ ذهنی برده و خود را در خلسه و توهم دانائی و آگاهی تصور می کنند.
قابل توجه آقایانی که کماکان بر طبل انحصارطلبی و تنگ نظری رسانه ای می کوبند

هیچ نظری موجود نیست: