۱۳۹۲ دی ۱۵, یکشنبه

چرخ بازیگر!



از مهر ماه سال 90 که کاخ سفید در یک همآوائی و هماهنگی کامل با دولت ریاض پروژه مبتذل و ساده لوحانه «مهدی ارباب سیار» مبنی بر قصد ایران جهت ترور سفیر عربستان در واشنگتن توسط یک دلال خرده پای خرید و فروش خودرو را کلید زد تنها دو سال زمان لازم بود تا در یک تغییر فاز یکصد و هشتاد درجه ای اکنون ریاض در همان دامی بیفتند که پیشتر برای ایران کنده بود.
بدون تردید افشای عاملیت ریاض در حمله تروریستی به سفارتخانه ایران در لبنان با محوریت «ماجد الماجد» فرمانده سعودی گروه «عبدالله عزام» و آشکار شدن نقش مافیائی شاهزاده بندر در تجهیز مالی این سازمان تکفیری وابسته به القاعده در کنار مشخص شدن نقش آمریکا در یابش و مساعدت به دولت لبنان جهت دستگیری «ماجد الماجد» و نهایتاً «مرده شدن» قابل توقع و «بموقع» (!) وی در بیمارستان را مجموعاً می توان با «خون نوشت» قائم مقام فراهانی تفهیم ومفهوم کرد که:
روزگار است؛ آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد!
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد!

همه شواهد موید آنست که کاخ های شنی عربستان در آستانه زوال و فروپاشی است. ریاض در موقعیتی تاریخی در همان جائی قرار گرفته که سلطنت محمدرضا پهلوی در دهه 70 قرار گرفته بود. موقعیتی که اکنون به واشنگتن این فرصت را می دهد تا همان طور که با فاصله گرفتن از پهلوی به بهانه نقض حقوق بشر خواسته یا ناخواسته نقش کاتالیزور را در سقوط پهلوی ها عهده داری کرد! اینک نیز با برآورد جمیع محاسبات و ثمرات اقتصادی بتواند از زیر بار نزدیکی با حکام ریاض به بهانه کانون ترویج تروریسم بین المللی شانه خالی کند.
این بمعنای بر سر عقل آمدن کاپیتالیسم نیست بلکه بدین معناست که دولتمردان واشنگتن از ریاض بوی مستی بخش و اغواگر پولی عظیم و حجیم را شنیده اند!
علی رغم وضوح تغییر فاز و تغییر عمق استراتژیک آمریکا در منطقه و بویژه در عربستان شواهد موید بی حسی و بی خبری سیاستگذاران در ایران است.
دولتمردان تهران متوجه نیستند اکنون ایران در نسبت خود با ریاض و آمریکا در آرمانی ترین موقعیت قابل تصور قرار گرفته است. تنها دُزی از درایت و حزم اندیشی و درست و بموقع بازی کردن می تواند بستر ساز نابودی دشمن سنتی ایران در جنوب خلیج فارس شود.

(پیشتر و تفصیلاً موقعیت جدید اقتصادی عربستان در «مثلث نفت» به تصویر کشیده شده بود)
اکنون دولتمردان ایران چنانچه اهتمام خود را متوجه همان کاری کنند که «ولادیمیر پوتین» نشان داد هم بموقع فهمیده و هم بموقع واکنش لازم را نشان داده (درخواست قرار دادن عربستان سعودی در لیست کشورهای حامی تروریست) آنگاه می تواند با کمترین هزینه به تماشای همان چیزی بنشیند که در جریان حمله آمریکا به عراق و افغانستان با آن مواجه شد:
«سقوط دو دشمن سنتی ایران در غرب و شرق کشور توسط آمریکا»!
دولتمردان جمهوری اسلامی متوجه نیستند جمیع دولتمردان آمریکائی بدون آنکه شعار «من حقوق دانم» را بدهند واقعاً «حقوقدان اند» و بخوبی معنای پول را می شناسند و همین شامه قوی در کنار شم حقوقی شان به ایشان سیگنال کافی را داده تا چنانچه بتوانند پیکان مبارزه با تروریسم را به سوی عربستان بچرخانند این امر بدین معناست که از خانواده های قربانیان عملیات تروریستی 11 سپتامبر به بعد می توان از طریق قانون «اخذ خسارت از دولت های حامی تروریسم» رقمی نجومی را وارد ماشین اقتصاد آمریکا کرد که باورش در مخیله هیچکس نمی گنجد!
هر چند همه شواهد موید آنست که شمارش معکوس برای پایان ماه عسل ریاض ـ واشنگتن آغاز شده اما همان شواهد هم موید آنست که دولتمردان ایران در فصل شکار مبتلا به خواب زمستانی شده اند و از جانبی دیگر و ناباورانه توسط جناحی معلوم الحال و با نیتی آشکار مُدام بر طبل بهبود مناسبات بین تهران و ریاض از طریق اعزام رفسنجانی به عربستان زده می شود!
در سیاست میوه را باید بموقع چید! نه زودتر از پختگی و نه در آستانه ترشیدگی! فرصت شناسی و واقعیات اقتصادی و سیاسی نشان از رسیدن میوه در عربستان دارد!

هیچ نظری موجود نیست: