۱۳۹۳ اسفند ۲۳, شنبه

دیوار بلند حاشا!


حجت الاسلام علی یونسی بعد از ابراز اظهارات گستاخانه اش (هژمونی ایران در عراق و منطقه) در سمینار ایران و متعاقب بازتاب و تبعات منفی آن اظهارات، اینک و بعد از اعتراض مقامات عراقی در مصاحبه با تسنیم و در مقام توجیه آن مواضع شاذ گفته:
«متأسفانه مسئولان عراقی قبل از اینکه صحبت‌های من را ببینند خبر را از دشمنان عراق و شبکه‌های تبلیغاتی مثل الجزیره و العربیه شنیدند ... آنهائی که همیشه مخالف وحدت و امنیت عراق و ایران بوده‌اند و همیشه دنبال این بوده‌اند که بین کشورهای منطقه اختلاف ایجاد شود با جعل و تحریف خبر، جوسازی کردند و متأسفانه بعضی از دوستان (عراقی) ما هم قبل از اینکه از اینجا بپرسند از حرف آنها موضع گرفتند.»

مزید اطلاع جناب آقای یونسی باید معروض داشت:
اولاً نخستین خبر و واکنش منفی از اظهارات شاذ جنابعالی، قبل از دشمنان تعلق به یکی از دوستان تان داشت (جناب آقای محمد علی ابطحی) که دست بر قضا در آن سمینار هم حاضر بود و بلافاصله نیز در صفحه فیس بوک شان نوشتند:
«دیروز در سمینار ایران پای سخنان دوست عزیزم آقای یونسی بودم ... از سخنان ایشان خیلی تعجب کردم. از بازتاب هایش بیشتر نگران بودم. روی ریل ایران دوستی، چنان سرعت گرفته بود که می گفت باید ایران با کشورهای تحت نفوذش اتحادیه تشکیل دهد. و یا اینکه ایران و عراق چنان درهم آمیخته اند که یا باید باهم بجنگند و یا اینکه یکی باشند. می دانم نمی خواست مرزهای جغرافیایی را نادیده بگیرد، اما الان که کشورهای عربی منطقه از ترس ایران با اسرائیل به وحدت نسبی رسیده اند، این حرف ها از جنس حرف های تهدید آمیز احمدی نژادی تلقی می شد که می تواند بهانه خوبی برای بزرگ کردن خطر ایران باشد. جدای از دولت ها، مردم هر کشوری هم نسبت به سرزمین شان حساسیت دارند.این حرف ها احساسات مردم را هم بر می انگیزاند. به دکتر سیدجواد طباطبایی که کنارش بودم، گفتم خدا کند این سخنان منتشر نشود. اما چون دیدم منتشر شده، گفتم نقدم را اینجا علنی بگویم»
ثانیاً می دانیم یکی از سخت ترین و چندش آورترین و جانکاه ترین کارها نزد مسئولین در ایران ابراز ندامت و بیان یک کلمه «ببخشید» است و هم چنان که یکی از شیرین ترین و لذت بخش ترین و شعفناک ترین لذائذ نزد کثیری از اعاظم در ایران، نشستن بر کرسی قدرت و صدارت و وزارت و مسئولیت است و بالتبع ترک چنان کرسی برای چنان کرسی دارانی بغایت تعب و تلخ و دردناک است! علی ایحال وقتی به تجربه مشخص می شود عزیزی علی رغم دلبستگی به «پست» شایستگی و بایستگی لازم برای مسئولیت محوله را ندارد شایسته تر آن است بدون بالا رفتن از دیوار حاشا و تلاش مذبوحانه برای استتار بی کفایتی خود و ضمن احترام به شعور مخاطب فقط یک کلام بگویند «ببخشید» و کرسی خود را واگذار به کسی کند که انشاالله شایستگی و بایستگی دارد یا لااقل هزینه افزائی ندارد!

هیچ نظری موجود نیست: