۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۱, جمعه

راز آشکار!


اظهارات اخیر «حسن روحانی» مبنی بر آنکه «وظیفه پلیس فقط اجرای قانون است؛ نه اجرای اسلام» بمثابه گلی بود که با «شاذگوئی بمنظور اصلاح» علی یونسی به سبزه نیز آراسته شد!
یونسی در تکمیل اظهارات رئیس جمهور طی سخنرانیش در شهرستان «گراش» ابراز داشته:
شاید عبارت «پلیس مجری قانون است نه مجری اسلام» برای بعضی‌ها سنگین باشد و سوءتفاهم ایجاد کند؛ اما توضیح این جمله رئیس‌جمهور این است که وظایف در کشور تقسیم شده و خود رئیس‌جمهور به عنوان رئیس‌جمهور و نه به عنوان یک روحانی، مجری اسلام نیست، بلکه مجری قانون اساسی است.
گوهر کلام مزبور چه در بیان رئیس جمهور و چه در ایضاح دستیار ویژه ایشان ناظر بر یک واقعیت ساده است مبنی بر:
«عقب راندن دین و محوریت دین از بطن مناسبات مُلکداری و مُنفعل و مُنعزل کردن آن از طریق ایزوله شدن در تنگنای نهادینگی!»
عصاره بدون رُتوش این ادعا در ساده ترین بیان ممکن تصریح بر سکولاریسمی است که طی آن نهاد دین از نهاد حکومت منفک و مبدل به زائده ای مخنث در جوار دیگر نهادهای اجتماعی شده که صرفا برخوردار از دستور کار تبشیری و بدون ضمانت اجرائی است.
امری که پیش از این نیز رئیس جمهور با مغلطه «بی تکلیفی حکومت در بُردن زوری شهروندان به بهشت» تقیدش به چنین سکولاریسمی را شهادت داده بود!
سکولاریسمی که طی آن حکومت با ابراز بی طرفی نسبت به اخلاقیات در جامعه، شان و صلاحیت و رسالت خود را منحصراً و صرفاً تا دو گانه «امنیت و معیشت» شهروندان تقلیل می دهد.
حصول به یک بی تکلفی، علی رغم تکلف «سیاست ما عین دیانت ماست»!
نگاه کنید به دو مقاله «مغلطه بهشت زوری» و« بهشت زوری است»
فروردین 93 دو ماه بعد از آنکه مقاله «سکولاریسم نقابدار» را منتشر کردم ذیل مصاحبه با روزنامه جوان بر این باور ابرام کردم که:
دیگر نمی‌شود قطب‌بندی سیاسی در ایران را حول دوقطبی اصولگرا و اصلاح‌طلب معنا كرد ... این دوگانه كارایی خود را از دست داده و جایگزین آن را باید در قطب بندی نوینی برسمیت شناخت که پایورانش اینک در حد فاصل دو گانه «مذهبی ـ سکولار» همآوردی می کنند.
علی ایحال همان طور که در «سکولاریسم نقابدار» تصریح داشتم:
سکولاریسم موجود در ایران ورژنی از «شـُـل دینی» متجانس با «جنبش مرجئه» قرن اول هجری است.
یک شعوبیگری مدرن بر علیه گوهر دین! کاریکاتوری از سکولاریسم غربی. سکولاریسمی هم طراز با اصحاب مرجئه که قائل به موخر بودن عمل از ایمانند. نوعی اباحه گری و تئوریزه کردن «زیست دلبخواهانه و هرهری مسلکانه» بمنظور فرار از مسئولیت های فردی و اجتماعی ناشی از احکام و فرائض زیست دین ورزانه!
(توضیحات بیشتر را در «سکولاریسم نقابدار» ببینید)
هر چند رئیس جمهور و اصحاب رئیس جمهور می کوشند چنین سکولاریسم نقابداری را به صفت ظاهر برنتابند اما ایشان را گریزی از این واقعیت نیست که:
رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تکمله:
ظاهراً رئیس جمهور و حلقه هم فکران رئیس جمهور به این نکته بی توجه اند که پلیس هر کشوری جمیع مسئولیت های محوله اش را با نگاه کلان از منظر حراست و حفاظت از هویت ملی و فرهنگی و عقیدتی کشورشان عملیاتی می کند.
بر این منوال اگر پلیس دانمارک وقعی به آمیزش جنسی و علنی عشاق در پارک های کپنهاک نمی گذارد(!) این بی وقعی به اعتبار مسئولیت آن پلیس در صیانت از همان هم خوابگی علنی در سپهر عمومی است که جزئی از ذهئیت و هویت و باور و عرف و اخلاق آن جامعه است و اگر پلیس ایران برخلاف پلیس دانمارک در مواجهه با عمل مشابه در دانمارک نه تنها بی وقع نیست بلکه برخورد کننده با آن هم هست این نیز ناشی از صلاحیت ذاتی پلیس ایران در صیانت از هویت و اخلاق و باور و اعتقادات ملی و مذهبی شهروندان ذیل حکومت اسلامی در ایران ، متعین شده.

هیچ نظری موجود نیست: