۱۳۹۴ خرداد ۵, سه‌شنبه

اسب تروای رستم آباد!



علی اکبر ولایتی یکی از نامزدهای منسوب به اصول گرایان در انتخابات 92 بود که بعد از انتخابات و بخصوص بعد از انتشار نامه مرحوم آیت الله مهدوی کنی به ایشان و روشن شدن متن آن نامه (عکس ضمیمه) مشخص شد قبل از اصولگرائی، عهده دار نقش پیش کشی «اسب تروا» در انتخابات 92 بود.
هر چند چنین نقشی در همان ایام بویژه بعد از جهتگیری وی علیه جلیلی در مناظره انتخاباتی 8 نامزد، بوضوح روشن شد.
ولایتی در آن مناظره و بمنظور تخطئه جلیلی ، شیوه مذاکراه وی در 1+5 را زیر سوال بُرد و بعد از پیروزی روحانی و محول شدن مذاکرات به تیم ظریف، باز این ولایتی بود که خود شیرینانه به میانه میدان آمد و ضمن تائید تیم ظریف و تشبیه ایشان به «کاربلدان تربیت یافته زیر دست خود» ایرانیان را وعده نصرتی داد با این مضمون که:
اکنون کار به کاردان سپرده شد و ببینید این تیم قدر قدرت و قوی شوکت برخلاف تیم جلیلی چگونه و لامحاله «کن فیکون» کرده و زبَردستانه و ظفرمندانه طرف غربی را مقهور و مفتون و مغلوب فراست و کیاست خود خواهد نمود!
و اکنون همین ولایتی در ملاقات با طرف چینی می فرمایند:
جمهوری اسلامی ایران استفاده صلح امیز از انرژی هسته ای را به عنوان حق ملت خود قلمداد می کند و بر این اساس از مذاکرات استقبال کرده اما برخی از کشورهای غربی با بهانه های مختلف به دنبال به بن بست کشاندن این مذاکرات هستند و جمهوری اسلامی ایران در برابر زیاده خواهی ها ایستادگی خواهد کرد.
یک نفر به ایشان بفرمایند:
برادر بزرگوار! ـ مگر مجبور بودید در انجام ماموریت محوله در 92 شعری بخوانید که اینک در ملودی سجع و ردیف و قافیه آن گیر کرده و برخلاف لحیه آن دوران به صرافت شرارت طبع طرف غربی افتاده و معترف نااهلی این نارفیقان شوید!
مگر ذات طرف غربی طی دو سال گذشته تغییر یافته که ناکامی جلیلی در مذاکرات با این مجموعه را محتوم به شکست می دانستید و ظریف را نه!؟
مگر قرار نبود دکتر ظریف به استعداد ظرفیت های مکشوفه جنابعالی از ایشان با همین تیم غربی کاری کند کارستون!؟
بالع بر 25 سال پیش دلسوزانه خدمت تان معروض داشتم:
اگر نمی توانید آنی شوید که دوست دارید شوید! لااقل بکوشید آنی شوید که می توانید شوید!
اندرزی که ظاهراً مقبول ایشان نیفتاد و از پذیرش آن احتراز فرمودند!

۱ نظر:

محمد حسین گفت...

فکر میکنم اظهر من الشمس بود اسب تروا بودن ولایتی در آن مناظره کذایی ! فقط تعجب من از حداد عادل و قالیباف هست که چه طور در این بازی افتادن