۱۳۹۴ تیر ۲۲, دوشنبه

شد آنچه شد!


به صفت تاریخی ایرانیان در مذاکرات بین المللی در جهان معاصر فاقد استعداد و تبحر اند.
از کارنامه غیر قابل دفاع میرزا ابولحسن خان ایلچی در مذاکرات منجر به عهدنامه گلستان تا بی کفایتی آصف الدوله در عقد قرارداد ننگین ترکمانچای تا ناموفقی علی اکبر داور در ماجرای قرارداد دارسی و تجدید ننگ آور آن قرارداد بعد از تهور نمائی تصنعی و نمایشی و ابلهانه رضاخان در آتش زدن قرارداد اولیه دارسی تا عهدنامه 1981 الجزایر جهت بستن پرونده اشغال سفارت آمریکا تا مذاکرات بی فروغ تیم مذاکره کننده ایران در قطعنامه 598 شورای امنیت ، جملگی این موارد دال بر حضور اصم و گنگ طرف ایرانی و موید آن است که شاخص و یگانه هنر ایرانیان در مذاکراتی از این دست برخورد پکیجی با مسئله است و از آنکه بتوانند مذاکرات را بر مبنای «بده ـ بستان» و در بستر استراتژی «گام به گام» مدیریت کنند؛ عاجزند.
قطعاً امیرکبیر در این میان یک استثناء بود که در مذاکرات منجر به عهدنامه «ارز روم» به قوت درخشید و کارنامه ای قابل دفاع از خود در حافظه ملی ایرانیان بجا گذاشت. هر چند سعید جلیلی نیز در دوره خود متوسل به سیاست گام به گام شد که طبعاً با بیرون راندن وی از مذاکرات این پروژه نیز در میانه راه ناتمام ماند!
علی ایحال در مذاکرات هسته ای در حال انجام نیز «بیرون از جو زدگی عوام» همین بی تدبیری و فقد تبحر در اردوی تیم مذاکره کننده ایران قابل رویت است و بیم آن می رود تا در صورت بی مبالاتی طرف ایرانی تجربه تلخ «دارسی» بار دیگر تکرار شود.
(پیش تر در «تلواسه ظریف» با ذکر این ظرائف توصیه کردم که ظریف را باید از مذاکرات بیرون کشید. ظریف با حسن نیت کامل همه زحمتش را کشید اما واقعیت آن است که این همه بضاعت ظریف بود و سقف پرواز ظریف در لوزان به پایان رسید)

برخلاف ایران تیم مذاکره کننده آمریکا تاکنون نشان داده بسیار حاذقانه مذاکرات را هم در سطح تیم ظریف و هم در سطح افکار عمومی ایران مدیریت عاطفی و مدبرانه کرده اند.
حذقی که نشان از آن دارد تیم ایرانی در اسارت تور آمریکائی و در زمین تمهید شده آمریکائی بصورت ناخواسته و غیر محسوس در حال ایفای مسئولیت اند.
این حذق مدیون حضور با تبحر و با برنامه طرف آمریکائی است!
شواهد موید آنست که تیم آمریکائی کاملاً منسجم عمل می کنند و مشخصاً از ابتدا با برنامه ای محاسبه شده و تفکیک مسئولیت شده به مذاکرات ورود پیدا کرده اند.
از نقش و حضور فعال «آلن ایر» در عرصه دیپلماسی عمومی جهت تاثیر گذاری بر افکار عمومی ایرانیان فعال در فضای سایبری با توسل به القای دختر خالگی ـ پسر خالگی بین آمریکائیان و ایرانیان و القای وجد اجتماعی نزد آن جو زدگان تا سیسمونی پارتی وزیر انرژی آمریکا در ژنو بمناسبت صاحب نوه شدن دکتر صالحی و ایضاً استمالت «کری» از حسین فریدون در خلال حضورش در جلسه ختم مادر رئیس جمهور ایران و متعاقباً پیاده روی نامتعارفش با ظریف جملگی نشان دهنده نشستن ایشان بر رگ خواب «عاطفی مسلکی» ایرانیان است.



رویکردی که از آن طریق به ایشان این امکان را می دهد و داده تا از آن طریق مذاکرات اتمی و مذاکره کنندگان اتمی و ایضاً عوام و افکار عمومی عوام در ایران را «چه مذاکرات به انجام برسد یا شکست بخورد» بصوت نامحسوس مدیریت کنند!

آمریکا از این طریق توانسته با القای خوشبینی به افکار عمومی ایرانیان یک شوق ملی و خوشبینی مفرط و غیر واقعی را در ایران دامن بزند. شوقی که حتی تا آن درجه تب ملی را در ایران بالا آورده که هاشمی رفسنجانی را نیز تا آن جا به وجد آورد که نوید گشایش سفارت واشنگتن در تهران را نیز به گاردین بدهد!
شوقی که در فردای «توافق نامحتمل» در مذاکرات می تواند از طریق افزایش توقعات فزاینده و توهم «حالا دیگه زندگی شیرین می شود» دولت حسن روحانی را در تنگنای بی عملی زمینگیر کرده و عملا موجبات شکستن کمر دولت از طریق ناتوانی در محقق کردن توقعات فزاینده و دامن زده شده مردم را در ایران فراهم آورد.
(بگذریم که روحانی نیز با گره زدن همه مصائب کشور به مذاکرات به کفایت و به سهم بالای خود بر این شعله نفت افشانی کرده)
هم چنان که در فردای «شکست محتمل» مذاکرات نیز باز این آمریکا خواهد بود که زیرکانه می تواند با صیادی از تبدیل این «شـُوق ملی» دامن زده شده به «بُغضی ملی» ماهی مراد خود را از این دامچاله صید کرده و بستر سیاسی ـ اجتماعی در ایران را بصورت طبیعی به سمت سرخوردگی و دلزدگی و یاس ملی هدایت و از آن طریق در بزنگاه لازم این بغض ملی را مانند ماجرای 88 بنفع خود نقد کند!
امید به آنکه در فرصت باقی مانده زُعمای قوم تدبیری بیاندیشند تا در آینده مانند «تقی زاده» در فردای تجدید قرارداد ننگین دارسی نامسئولانه نفرمایند:
شد آنچه شد!


۱ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام

علی الحساب به خاطر پیش بینی اشتباه خود از نتیجه ی مذاکرات، حرفه ی وبلاگ نویسی تان را کنار بگذارید و به کار دیگری مشغول شوید. مردم خودشان به موقع به حساب آمریکا و دیگر خائنان خواهند رسید.