۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

عروس تعریفی برجام!



پدیده های اجتماعی واقعیاتی اند که موجودیت و شأن و وزن و ذات خود را مستقلاً حمل کرده و برای ابراز این تمامیت معطل یا محتاج مترجم یا مُعرف یا مبلغ بیرونی نیستند.
در مقام تمثیل به قصد تقریب می توان به بزرگ نمائی های بیرون از قاعده محمود احمدی نژاد از اسفندیار رحیم مشائی در ایام منتهی به ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری 92 استناد کرد که شخصاً و در همان مقطع خطاب به آقای مشائی گوشزد کردم:
جناب احمدی نژاد حق دارد تا بنا به هر دلیل موجه یا ناموجه ای شخصاً شیفته و واله و سرگشته آقای مشائی باشند اما به هر حال «بزرگی» نیز ابزارمند است و تعریف و ویژگی و مشخصات دارد! و نمی توان بی بینه آن را به دیگری «ابلاغ» کرد و متقابلاً از مردم نیز تکریم برای آن بزرگی مجعول طلبید! مصداقا و در مقام تمثیل جامعه دانشگاهی و فکری و سیاسی ایران در میانه خود فردی را دارد بنام «دکتر عبدالکریم سروش» که صرف نظر از مواضع فکری و درستی یا نادرستی آن مواضع فکری در مجموع دوست و دشمن و موافق و مخالف ایشان نمی توانند منکر بضاعت بالای دانش و سخنوری و کتابت ایشان شوند.
سروش «اقبال» شود یا «ادبار» اما در دوسیه خود ده ها جلد کتاب نوشته شده و تالیفات متعدد و سخنرانی های گوناگون فلسفی و سیاسی و اسلام شناسانه و تدریس در معتبرترین دانشگاه های دنیا را یدک می کشد که هیچ کس نمی تواند منکر آن شود. لذا هم دست موافقانش در دفاع از ایشان باز است و هم مخالفانش به راحتی می توانند در نفی و نقد ایشان دریائی از مستندات و کتب و متون و سوابقش را مرجع قرار دهند. اما آن مسند رفیع و منیع از فضل و دانش و عرفان و کمال و اخلاقیاتی که آقای احمدی نژاد طی این سالها متناوباً مشائی را متخلق به آن معرفی کرده و مکرراً پـُزش را به شهروندان داده و می دهد! بالاخره نباید یک بازتاب بیرونی یا مستند عینی داشته باشد؟
وقتی مشائی نه یک جلد کتاب نوشته شده دارد و نه سابقه ای از اندیشه های مشعشع یا بیان مطنطن از ایشان در دسترس است و نه مدیریتی برجسته و اقدام مهمی از وی دیده شده و سابقه مبارزاتی روشنی هم از مشارالیه موجود نیست ... بر این اساس اجازه هست تا به جناب احمدی نژاد گوشزد شود:
این که خاله سوسکه مدام قربان دست و پای بلوری فرزندش می رود لزوماً بمعنای آن نیست که بتواند در «فقد بینه» همان را از دیگران توقع کند! (*)

اکنون برجام هسته ای ایران نیز نوعاً فرجامی مشابه یافته و مشاهده می شود جناب آقای روحانی نیز مُدام و وقت و بی وقت از هر فرصتی بهره می برند تا به افکار عمومی گوشزد کنند «برجام» آفتاب تابان و فروغ جاویدان و فتح الفتوح و بزرگ ترین پیروزی در تاریخ ایران بود علی رغم آنکه رهبری آن را متضمن هزینه های سنگین به کشور اعلام می کند و فرمانده سپاه نیز محلی از نازیدن برای برجام قائل نمی شوند و بتناوب کارشناسان و سیاستمدارنی بیرون از حلقه دولت دست بر نقاط ضعف برجام می گذارند!
خیر جناب روحانی!
برجام اگر حامل فخر و فتح و گشایشی باشد در آن صورت بی نیاز از رپرتاژ آگهی راه خود را در جامعه باز می کند و در آن صورت افکار عمومی نیز به اندازه کافی برخوردار از شعور هستند تا دو زرده بودن تخم برجام را فهم و اقبال کنند!
خیر جناب روحانی
مصدق وقتی صنعت نفت را ملی کرد پشت بندش راه نیفتاد تا در هر محفل و از هر تریبونی قسم حضرت عباس بخورد که به مرتضی علی ملی کردن صنعت نفت فتح الفتوح بود و جلوتر از مصدق، ایرانیان ملی شدن صنعت نفت ایران را با جان و دل فهم و اقبال کرده بودند و با گذشت بالغ بر 60 سال از آن تاریخ موافقان و مخالفان مصدق ارزنی در ماهیت ظفرمندانه ماجرای 29 اسفند تردید یا شبهه نکرده اند.
جناب روحانی ـ شما نیز اجازه دهید برجام تان خود ببوید نه آنکه عطار بگوید!
مطمئن باشید اگر برجام حامل تحفه ای باشد سیاسیون بجای گذاشتن انگشت اشاره بر نقاط ضعف آن بر سر رُبایش آن و سند زدن آن بنام خود با یکدیگر می جنگیدند!
جناب روحانی ـ برجام را در اندازه خودش برسمیت بشناسید و منطبق با واقعیت «آن» تمشیت مُلکداری کنید. در غیر این صورت برجام تان حکم عروس تعریفی را پیدا می کند که مع الاسف شلخته از کار در آمده!
ـــــــــــــــــــــــــــــــ


۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
شما از درک اين معني عاجزيد که کار سياسي بايد با بوق کرنا همراه شود و چه بسيار مزايا و توفيق ها براي اين دولت خواهد داشت. حداقل اين که تبليغات منفي در مورد برجام را خنث مي کند. شما که در مورد مطالب پيش پا افتاده تحليل هاي عميق ارايه مي کنيد دور از توقع است که مطلب به اين واضحي را متوجه نشده باشيد.

ناشناس گفت...

برای ما که بدنبال رفاه هستیم، همه چیز برجام خوب است. اصلا نباید اجازه دهیم کسی‌ تبلیغ منفی‌ در مورد برجام کند. من که حاضرم تمام انرژی اتمی‌ را بدم, نفت را هم روش تا بتونم اون هواپیما قشنگه فرانسوی که اومده بود تو فرودگاهمون را داشته باشیم.