۱۳۹۷ شهریور ۳۰, جمعه

انقلاب کردن، یا انقلاب ساختن!؟ مسئله این است!


انقلاب در نقطه مقابل رفورم، خیزشی خودجوش و درون جوش و فراگیر نزد ملتی است که فصل مشترک‌شان رنجوری ناشی از بدجوری نظم موجود بمنظور تحصیل نظم مطلوب‌شان است.

تباین انقلاب و رفورم را می توان در دنیای شیمی با تباین عمل اکسیداسیون و موتاسیون شبیه سازی کرد. بر این منوال منطق انقلاب به موتاسیونی می ماند که پدیده را از حیث خصلت و صفات بشکلی درون جوش دچار استحاله و تغییر محتوائی و دفعی می کند. برخلاف فرآیند اکسیداسیون که با «حفظ ساختار مولکولی» سوژه محکوم به تغییر می‌گردد.

انقلاب اسلامی ایران نیز با لحاظ تمام استانداردهای ریخت شناسانه و معرفت شناسانه تکانشی ساختارشکنانه بود که نطفه‌اش در رَحِم «ناکارآمدی رژیم پهلوی» منعقد و بدون نیاز به سزارین بصورت طبعی و بومی رشد کرد و بموقع نیز بصورت طبیعی زایمان شد.

آنی که در حال حاضر با حمایت و مدیریت آمریکا از طریق تحریم‌های اقتصادی و لجستیک عوامل میدانی و ایرانی‌اش در داخل و خارج از کشور سازماندهی می شود هر چه که هست انقلاب نیست و کوششی را می ماند تا از طریق تحمیل بحران معیشت و نشاندن شهروند در زمین استیصال و فلاکت بتوانند جمهوری اسلامی را از درون مبتلا به آنتروپی کند.

نقشه واشنگتن برای تحقق فروپاشی در دستور کارش نمونه شبیه سازی شده از «تراژدی کربلا» است.

واشنگتن بجای انقلاب کردن در ایران بدنبال انقلاب ساختن در ایران است و چون می داند «انقلاب» ساختنی و «بفرموده» نیست لاجرم می کوشد با لقاح مصنوعی شهروند اسیر معیشت شده در ایران را «کوفی سازی» کرده تا در بهترین بزنگاه با توسل به سنت «شمرانگی» جمهوری اسلامی را فروپاشی نموده و بدین طریق نوزاد ناقص الخلقه‌اش را در ساختار سیاسی ایران، سزارین کند.

بر این منوال اپوزیسیون در ایران اسم مستعار روند کوفی‌سازی از شهروندان است تا از این طریق بتوانند شهروندان را به صرافت خستگی از مقاومت و پذیرش زعامت آمریکا دلالت کنند.

تحمیل «بحران معیشت» یگانه کارت قدرتمند آمریکا در این «انقلاب ساختن» نیست و برگ برنده دوم آمریکائی‌ها التفات ایشان به کارآمدی «سنت شمرانگی» در مصاف مزبور است.

شمرانگی تالی فاسد نفوذ امیرانی در اندازه «شمر ابن ذی‌الجوشن» به بدنه حکومت «علی ابن ابیطالب» در کوفه بود که سالها بعد توانست به اعتبار کاریر سیاسی خود با به شهادت رساندن «حسین ابن علی» انقلاب رسول الله در مکه را بعد از هفتاد سال با موفقیت در کربلا ذبح کنند.

تراژدی کربلا فرجام محتوم نفوذ شمر‌ها در حلقه حکومت «علی ابن ابیطالب» بود که این فرصت را فراهم کرد تا هفتاد سال بعد یزیدیان را با نفوذیان علیه انقلاب رسول الله به هم افزائی برساند.

امری که حسب ظواهر بار دیگر و این بار در دستور کار کاخ سفید و اپوزیسیون کوفی و شمران نفوذی در جمهوری اسلامی، قرار گرفته!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44

هیچ نظری موجود نیست: