سخنی با خانم فرزانه روستائی
مخالفت با جمهوری اسلامی همانقدر قابل فهم است که متنفر بودن و برنتابیدن آن بنا به هر دلیلی از جانب غیظ ورزان، قابل هضم!
آنچه در این میان ناوآرد و غیر قابل پذیرش است ناراستی و توسل اپوزیسیون به ابزار نجس و شرف فروشی در مبارزه سیاسی است!
خدا رحمت کند مرحوم عزتالله سحابی را که علیرغم همه انتقادات موجه یا ناموجهاش به نظام، لاکن تا آن اندازه شرف داشت که در مسیر مخالفتهایش با نظام ارزنی خود را به نجاست ابزاری نیآلود و تا پایان عمر آبرومندانه در کشور ماند و با فصاحت اذعان داشت:
مبارزه سیاسی با نظام در خارج از کشور حرف مُفت است. اگر عُرضه و شهامت دارید همین جا و در کنار مردم بمانید و از مواضعتان دفاع کنید!
متاسفانه و برخلاف توصیه مرحوم سحابی «لات بازی در کوچههای خلوت» مبدل به تخصص مشتی خودشیفته در خارج از کشور شده که تا وقتی در ایران بودند ریاکارانه از پیاز حکومت ارتزاق کرده و هوسبازانه از سفره نظام لقمه میگرفتند و آنگاه که خیارشان کونه کرد! سر از فرنگ درآورده و با عمیقترین شکل ممکن مبتلا به سندروم «خودژاندارک بینی» و «خویش رُستم انگاری» مزمن شدند و با هزاران کیلومتر دور شدن از وطن شجاعتشان فوران کرد و «معرکه گردان و قهرمان» مُشتی بیقهرمان و مفلوکتر از خود، شدهاند!
ژانگولرهائی نظیر معصومه علینژاد و محمد حسینی طباطبائی و مجتبی واحدی و راشدانها و حقیقتجوها و پیرموذنها و باطبیها و نبویها و اره و اوره و شمسی کورهها و مدل به مدل مشنگهائی از این مدل در غربت، شاخصهائی از فقر فضیلت و فقد شرافت اند که میتواند و میبایست نماد عبرت نسل جوان ایرانی باشند!
نیما زم نیز یکی از میانه همین خویش رُستم بینان و لاتهای کوچههای خلوت بود که اکنون به پایان پروژه خود رسید.
مشکل قبل از چیستی مشکلات روانی این «خویش قهرمان اندیشان» بستری است که این بیماران روانی را اقبال میکند!
بدبختی اصلی را میبایست در گندآبی کاوید که محتاج رشد و گسترش چنین کرمچالههائیاند! گندابههائی که در آن امثال «فرزانه روستائی» بغضشان برای قهرمان پوشالیشان می شکند و بوتیمارانه نجوای دلتنگی سر میدهند که:
«نام زم از صدر جدول کسانی که برای مردم ایران و آب و خاک ایران از جان مایه گذاشتند و دل سوزاندند هیچگاه جابجا نمیشود»!
خیر خانم روستائی!
دل مویه شما بازتاب بیفروغی آسمان بدون ستاره اپوزیسیون خارج از کشورتان است. در چنین وانفسائی مورچهها هفتتیر کش میشوند و شیدائیانش آن مور را بنهُور میانگارند!
#داریوش_سجادی
مخالفت با جمهوری اسلامی همانقدر قابل فهم است که متنفر بودن و برنتابیدن آن بنا به هر دلیلی از جانب غیظ ورزان، قابل هضم!
آنچه در این میان ناوآرد و غیر قابل پذیرش است ناراستی و توسل اپوزیسیون به ابزار نجس و شرف فروشی در مبارزه سیاسی است!
خدا رحمت کند مرحوم عزتالله سحابی را که علیرغم همه انتقادات موجه یا ناموجهاش به نظام، لاکن تا آن اندازه شرف داشت که در مسیر مخالفتهایش با نظام ارزنی خود را به نجاست ابزاری نیآلود و تا پایان عمر آبرومندانه در کشور ماند و با فصاحت اذعان داشت:
مبارزه سیاسی با نظام در خارج از کشور حرف مُفت است. اگر عُرضه و شهامت دارید همین جا و در کنار مردم بمانید و از مواضعتان دفاع کنید!
متاسفانه و برخلاف توصیه مرحوم سحابی «لات بازی در کوچههای خلوت» مبدل به تخصص مشتی خودشیفته در خارج از کشور شده که تا وقتی در ایران بودند ریاکارانه از پیاز حکومت ارتزاق کرده و هوسبازانه از سفره نظام لقمه میگرفتند و آنگاه که خیارشان کونه کرد! سر از فرنگ درآورده و با عمیقترین شکل ممکن مبتلا به سندروم «خودژاندارک بینی» و «خویش رُستم انگاری» مزمن شدند و با هزاران کیلومتر دور شدن از وطن شجاعتشان فوران کرد و «معرکه گردان و قهرمان» مُشتی بیقهرمان و مفلوکتر از خود، شدهاند!
ژانگولرهائی نظیر معصومه علینژاد و محمد حسینی طباطبائی و مجتبی واحدی و راشدانها و حقیقتجوها و پیرموذنها و باطبیها و نبویها و اره و اوره و شمسی کورهها و مدل به مدل مشنگهائی از این مدل در غربت، شاخصهائی از فقر فضیلت و فقد شرافت اند که میتواند و میبایست نماد عبرت نسل جوان ایرانی باشند!
نیما زم نیز یکی از میانه همین خویش رُستم بینان و لاتهای کوچههای خلوت بود که اکنون به پایان پروژه خود رسید.
مشکل قبل از چیستی مشکلات روانی این «خویش قهرمان اندیشان» بستری است که این بیماران روانی را اقبال میکند!
بدبختی اصلی را میبایست در گندآبی کاوید که محتاج رشد و گسترش چنین کرمچالههائیاند! گندابههائی که در آن امثال «فرزانه روستائی» بغضشان برای قهرمان پوشالیشان می شکند و بوتیمارانه نجوای دلتنگی سر میدهند که:
«نام زم از صدر جدول کسانی که برای مردم ایران و آب و خاک ایران از جان مایه گذاشتند و دل سوزاندند هیچگاه جابجا نمیشود»!
خیر خانم روستائی!
دل مویه شما بازتاب بیفروغی آسمان بدون ستاره اپوزیسیون خارج از کشورتان است. در چنین وانفسائی مورچهها هفتتیر کش میشوند و شیدائیانش آن مور را بنهُور میانگارند!
#داریوش_سجادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر