۱۳۹۲ اسفند ۱۲, دوشنبه

بازی کثیف!


در ماجرای مذاکرات اتمی ایران با 1+5، اوباما نشان داد فاقد زیرکی قابل انتظار از یک سیاستمدار زبده است و با ترفندی که توسط رادیکال های نئوکان و وهابیون عربستان و دولت تل آویو بدآن مبتلا شد می توان و باید بازی اوباما با ایران را (چنانچه در روند پیش آمده اتفاق خاصی نیفتد) شکست خورده تلقی کرد!


جزئیات این ترفند پیش تر در گفتگو با آقای یوسفی مدیریت اندیشکده هما بتفصیل توسط ایشان ارائه شد.

مهم ترین عنصری که اوباما در رویکرد مصالحه جویانه اش با ایران بدآن توجه نکرد عنصر زمان بود. اوباما بعد از ماجرای اوکراین تقریباً دیگر زمان را برای ترمیم سیاست های متخذه اش از دست داده!
همه اهتمام اوباما آن بود تا در دور آخر ریاست جمهوریش بتواند با یک اتفاق بزرگ نام خود را در تاریخ تحولات آمریکا به نیکی ثبت کند. فراغت اوباما در «دور آخر» از فشار همیشگی گروهای نفوذ که رئیس جمهور را برای موفقیت در دور دوم حضورش در کاخ سفید به گروگان می گرفتند این انگیزه را به وی می داد تا آن «اتفاق بزرگ» را با معامله با ایران محقق کند.
اما اینک با بحران اوکراین فضای سیاسی بین المللی بسمت رادیکالیزه شدن می رود و در فصای رادیکال محور بازی از دست پراگماتیست ها خارج شده و این افراطیون هستند که بازیگردان ماجرا می شوند.
با نزدیک شدن به فضای انتخابات در آمریکا و رادیکالیزه شدن فضای بین الملل «بعد از بحران اوکراین» اوباما عملاً دیگر فرصت آن را ندارد تا بتواند ابتکار عمل را از دست تندروهای نئوکان و متحدین وهابی و شرکای اسرائیلی خارج کرده و آرامش مطمح نظرش را به اردوگاه خود و متحدینش بازگرداند.
پروژه رادیکالیزه کردن فضا از ابتدای رویکرد مصالحه آمیز اوباما به ایران در دستور کار تندروهای مخالف این روند قرار داشت تا از آن طریق بتوانند کماکان با جنگی نگاه داشتن فضای تخاصم، به سنوات 35 سال گذشته عنصر امنیت را بیرون از دسترس ایران قرار دهند.
ایشان ابتدا کوشیدند ماهی مراد خود را از بطن ناآرامی های سوریه صید کنند.
اتهام بمباران شیمیائی در سوریه نخستین پرده از این فتنه بود که با هوشیاری اوباما و مهارت پوتین و سنجیدگی رفتار ایران خنثی شد.
اصحاب فتنه کوشیدند تا در آن ماجرا اوباما را به سمت نظامیگری در سوریه هل دهند تا از آن طریق بتوانند با لبریز کردن آستانه صبر ایران و روسیه به زیر میز مذاکرات ژنو بزنند! امری که متاسفانه در ایران هم توسط شخصی مانند هاشمی رفسنجانی و از طریق مواضع نسنجیده اش در قبال بمباران شیمیائی در سوریه می توانست امداد رسان به این فتنه شود که بموقع توسط پایوران ایران مهار شد.
این واقعیت را نمی توان از نظر دور داشت با توجه به اصرار هاشمی رفسنجانی در معرفی روحانی در قامت «رئیس جمهور منتخب خود» از جنبه روانی شکست روحانی در فضای رادیکالیزه برای هاشمی فرجامی مطلوب است تا بدآنوسیله بتواند این انگاره را به افکار عمومی القا کند که تنها گزینه ای که می توانست و می تواند در مقابل رادیکال ها در داخل مقاومت و هم آوردی کند کسی بود و هست(!) که به جفا (!) رد صلاحیت شد!

(پیشتر در این مورد در مقاله «دام چاله های سیاسی» بتفصیل توضیح داده بودم)

علی ایحال حرامیان با دندان قروچه کماکان در کمین فرصت برای برپائی فتنه ای جدید بودند و ظاهراً این بار «اوکراین» سناریوی جدید شان بود. فرصتی که «المپیک زمستانی سوچی» آرمانی ترین فرصت را در اختیار حرامیان قرار می داد تا با سوء استفاده از توجه مسکو و افکار بین الملل به آن رویداد ورزشی، فتنه نوین خود را در اوکراین عملیاتی کنند.
سناریوئی که ابتدا توسط دولت ریاض و از طریق عملیات تروریستی در سوچی توسط تروریست های تکفیری استارت خورد. ظاهراً هدف از این ماجراجوئی سرگرم کردن روسیه در مسیر تامین امنیت المپیک سوچی و کم توجهی اش به سویه های دیگر ماجرا بود و آنک هوشمندانه با عملیاتی کردن سقوط دولت «یاناکوویچ» در مقام یک متحد قابل وثوق مسکو، اوباما را در برابر عمل انجام شده قرار داده اند.
بیرون از طرفین غربی ماجرا، در اردوی ایران از اینجا به بعد این بر عهده ذکاوت طرف ایرانی است تا بتوانند از بحران پیش آمده بنحو احسن در راستای یارگیری و تقویت موضع منطقه ای خود بهره برداری کند. امری که چندان دور از انتظار و ناممکن نیست و بلکه سهل الوصول نیز هست!
در سیاست می توان از تهدیدها «بشرط ذکاوت» فرصت آفرید. هر چند تاکنون در ناصیه دولتمردان روحانی کمتر چنین حذق و ذکاوت و تاملی رویت شده!
هر چند روابط عمومی خوب و تبحر در گویش دیپلماتیک امری لازم در دیپلماسی است اما یک سیاستمدار زبده قبل از آن باید بموقع تصمیم بگیرد و بموقع پیشنهاد داشته باشد!
بقول محمد جواد لاریجانی:
حقیقت در سیاست بر عکس علوم و فلسفه امری است اعتباری و وقتی حقیقت امری اعتباری می شود می توان برای حقیقت پیشنهاد داشته باشیم!

***
بزودی و مفصلاً در این مورد و راهکارهای موجود برای ایران در بحران موجود گفتگوی مشروحی به اتفاق مدیریت اندیشکده هما خواهم داشت.


هیچ نظری موجود نیست: