۱۳۹۴ فروردین ۹, یکشنبه

بوسه مرگ!



از خود شیرینی های «آلن ایر» تا نــُـنــُر بازی های «آلن ایر دوستان» ایرانی!

با «آلن ایر» سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا بالغ بر 15 سال پیش آشنا شدم.
ماجرا از این قرار بود که برای تدریس آنلاین جناح بندی های سیاسی در ایران، اطلاعیه ای جهت ثبت نام متقاضیان در سایت «گالف 2000» منتشر کردم که دست بر قضا با استقبال خوبی مواجه شد و چهره های سرشناسی مانند دکتر نیکی کدی تا دکتر تهرانیان و جمع دیگری از مشاهیر دنیای سیاست مقیم ایالات متحده اقدام به ثبت نام کردند و نام «آلن ایر» هم میان متقاضیان بود.
در اطلاعیه دوم متقاضی ارسال رزومه و سوابق آشنائی ایشان با موضوع دوره شدم و بعد از دریافت سوابق دیدم در این میان «آلن ایر» که خود را ایران شناس شاغل به خدمت در کنسولگری آمریکا در امارات متحده عربی معرفی کرده بود از بیشترین و کامل ترین کتب و رفرنس ها و منابع استفاده کرده و بهره برده.
بنا به دلائلی شخصی از صرافت این پروژه افتادم اما از آن تاریخ به بعد نام «آلن ایر» و فعالیت هایش بویژه مصاحبه هایش را با وسواس دنبال می کردم تا آنکه بمناسبتی و ذیل یکی از مقالاتم به ایشان اشاره کرده و فعالیتش را جاسوسی و کسب اطلاعات از ایران برای دولتمردان آمریکا معرفی کردم.
آلن ایر نیز بلافاصله واکنش نشان داد و ضمن ارسال ایمیلی به اینجانب گفت:
من جاسوس نیستم و تنها یک کارشناس سیاسی مسائل ایرانم که در سفارت آمریکا در دوبی مستقر بوده و کارم دیده بانی مسائل ایران و انتقال آن به مرکز (وزارت خارجه آمریکا) است (نقل به مضمون)
من هم در پاسخ به ایشان نوشتم:
مهم نیست شما خود را چه کاره می دانید ! مهم آنست که همین امور محوله تان در فرهنگ ایرانی «جاسوسی» تلقی می شود. قدر مسلم وزارت خارجه آمریکا که قرار نیست با اطلاعات ارسالی شما «تـُرشی» بیاندازد و طبیعتاً مبتنی بر داده پردازی از اطلاعات ارسالی جنابعالی دست به طراحی و تدوین رویکرد و استراتژی نسبت به ایران خواهد زد. (نقل به مضمون)
علی ایحال و بعد از ارتقا مشارالیه بسمت سخنگوئی وزارت خارجه، نقش ایشان در کریدورهای سیاسی مرتبط با ایران پر رنگ شد و بویژه به دلیل تبحر نسبتا خوبش با زبان فارسی اکنون بسرعت توانسته نزد کسری از «ایرانیان همیشه شیفته ایالات متحده» خوش بدرخشد و مشعوف از چنین درخششی مبتلا به جو زدگی شده و بعضا در صفحه فیس بوکش بتناوب اظهار فضل و لحیه فرموده و مشاهده می شود شیدائیان ایرانیش نیز با احساس عمیق دختر خاله ـ پسر خالگی با ایشان، برایش غش می کنند و کف می زنند!
جدید ترین فاضلانه ایشان آنجا بود که فرموده اند:
شک ندارم جایزه صلح سال 2015 لایق و برازنده محمد جواد ظریف خواهد بود!
ادعائی که چنانچه صحت داشته باشد موید فراست یک افسر اطلاعاتی است تا از این طریق از سوئی برای ایرانیان جوزده و دلباخته اش «دلربائی کند» و هم زمان بتواند از این طریق و با تاسی به خدعه آشنای «بوسه مرگ» بر تلاش نچندان نامشهود و مفهوم آمریکائیان در خلال مذاکرات هسته ای دال بر ایجاد اختلاف بین دولتمردان ایرانی به زعم ایشان «صلح طلب» و دولتمردان «سخت سر و جنگ طلب» در جبهه مقابل ظریف، امداد رسانی کند.


۱ نظر:

ناشناس گفت...

اصولا" تمامی سفیران کشورها جاسوس هستند ! و کارشان در درجه اول برسی اوضاع داخلی کشوری است که برای جاسوسی به آنجا فرستاده میشوند . مگر نبود محمد جمشید گوهری افسر اطلاعاتی ایران در رومانی که بعد از سفر افتضاح و شرم سارکننده نیکولای چائوشسکو به ایران و اعدام او در کوته زمانی بعد از بازگشتش به رومانی ، به تهران احضار و از مقامش برکنار شد . در حکم برکناری صادر شده از سوی وزارت امور خارجه آمده بود:چون سفیر جمهوری اسلامی ایران در رومانی گزارش جامعی درباره اوضاع داخلی رومانی در آستانه سفر چائوشسکو به تهران نداشته است، از کار برکنار و وی برای توضیح به تهران فراخوانده می‌شود .