۱۳۹۴ آبان ۲۱, پنجشنبه

راه برجام از دمشق می گذرد!


ولادیمیر پوتین را به صفت تدبیر می توان دولتمردی هوشمند و عجوبه ای قهار در سیاست ورزی در میانه سیاستمداران موجود در جهان معاصر محسوب کرد. بر همین روال حضور گسترده و قدرتمند وی در نبرد نظامی با داعش در سوریه نقد ترین و جدیدترین ترفند فرصت شناسانه و مدبرانه وی در تعقیب و تحصیل منافع ملی و منطقه ای روسیه محسوب می شود.
علی رغم خوش بینی اولیه دولت روحانی و تیم مذاکره کننده از نتیجه مذاکرات هسته ای و امیدواری ساده اندیشانه ایشان به لغو تحریم های اقتصادی، واقعیت های میدانی و داده های سیاسی موید آنست که «برجام» به سرعت به اهرمی بمنظور به گروگان گرفتن شدن ایران مُبدل شده.
فی الواقع دغدغه ایالات متحده در برجام چرخیدن یا نچرخیدن چند سانتریفیوژ در فردو یا نطنز نبود و اینها مجموعا نقش پوششی را داشتند تا بدانوسیله آمریکا بتواند حسن خُلق و حسن نیت مطمح نظر خود از ایران را تحت راستی آزمائی قرار دهد. به سخنی دیگر آمریکا مشتاق آنست تا ببیند از جوار توافقنامه وین آیا ایران بالاخره تصمیم خود را گرفته تا به «بچه خوب و سر به راه و مطیعی» برای کدخدا و مناسبات نظام کدخدایانه تحت لیسانس آمریکا مُبدل شود!؟
لذا تحریم ها قبل از آنکه در گرو چرخش یا عدم چرخش سانتریفوز باشد در گرو تصمیم ایران بر پایمردی بر مواضع انقلابی یا تن دادن به امریه های کدخدا است! به همین منظور در فردای تعیین تکلیف نهائی برجام در مجلس ایران و پس از توشیح مشروط رهبری، آمریکائیان برای نخستین بار از حضور ایران در مذاکرات در مورد وضعیت سوریه استقبال کردند.
دعوت از ایران در «اجلاس سوریه» راستی آزمائی بمنظور سنجش نقش آفرینی ایران در منطقه مطابق با نیل و میل آمریکا است. آمریکائیان از این طریق خواستند تا به ایران این فرصت را بدهند تا بمنظور اثبات حسن نیت و اثبات بچه خوب و مطیع و مثبت شدنش وفق مراد و منویات واشنگتن و در ازای کسب توفیق دست تفقد کدخدا بر سرش (برداشتن تحریم ها) پشت میز مذاکره بر سر سوریه «هنر نمائی آمریکا پسندانه» از خود نشان دهد!
سوریه نخستین و در دسترس ترین آزمون بمنظور چنین راستی آزمائی از ایران است. اما پوتین در آستانه عملیاتی شدن برجام با حمله نظامی گسترده به سوریه پیش دستی کرد و ضمن قرار دادن آمریکا و ایضاً ایران مقابل یک عمل انجام شده ابتکار عمل در فضای بعد از برجام را در دست گرفت.
پوتین با این کار زیرکانه و زبر دستانه و با چابکی آمریکا و متحدینش و ایضا ایران را مدیریت کرد تا طرفین تکلیف خود را بعد از برجام پیدا و احصا و انتخاب کنند.
پرسش اصلی پوتین در فاز نوین ورود موثر و گسترده ارتش روسیه در بحران سوریه فاقد ابهام بود و ایشان با وضوح و صراحت در حال ارسال این سیگنال به یکی از طرفین مناقشه در سوریه است که:
«تصمیم خودتان را بگیرید! یا با ما یا اوباما!؟»
پرسشی که پاسخ اش به اعتبار همراهی سنگین و موثر سپاه پاسداران در سوریه در کنار پایمردی رهبری ایران بر موضع اصولی و پیشین ایران در سوریه و تاکید ایشان بر عدم مذاکره با آمریکا، تا «اینجا» آمریکا و عقبه پراگماتیست آنها را در داخل ایران، مایوس کرده!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

پوتین چون درست در امتداد خط سیاست ایران در قبال سوریه و در حمایت از رژیم بشار اسد میباشد . مورد تمجید و ستایش ایران قرار دارد . آیا نمیدانید جنایات این جنایتکار جنگی در قبال مردم خودش در زندانها و نقاط مختلف سوریه را ؟!
http://www.kaleme.com/1391/03/11/klm-102288