۱۳۹۵ تیر ۱۹, شنبه

نقش مار می زنند!


خبر حضور یکی از اقوام «بشار اسد» در مسابقه سوارکاری در ایران و بازتاب آن نزد جماعت اپوزیسیون کشور چنانچه برخوردار از صحت باشد موید مالیخولیائی مزمن نزد این جماعت مسمی به اپوزیسیون است که تا دیروز شعار «نه غزه نه لبنان ـ جانم فدای ایران» می دادند و می فرمودند اساساً به ما چه ربطی داره تا در سوریه بجنگیم و اینک و یک شبه خواب نما شده و مدافع «پاسداران مدافع حرم» شده و برای ایشان اشک تمساح می ریزند و می فرمایند:
اساساً چه معنی دارد در موقعیتی که جوانان ایرانی در جنگ سوریه کشته می شوند فرزندان اسد برای خوشگذرانی و سوارکاری به ایران بیآیند!؟
مذبذبان مزبور نقش مار می زنند و مرد رندانه مخاطب را استر فرض می کنند که شرکت در یک مسابقه سوارکاری که از عداد رویداد های ورزشی است را «خوشگذرانی» معنا می کنند.
مرد رندان مزبور به این واقعیت نچندان پیچیده بی وقعی می کنند که کشورها ولو در جنگ هم از این رویدادهای ورزشی برای بالا بردن روحیه هم وطنان شان بهره می برند.
ظاهراً فراموش کرده اند در 8 سال جنگ تحمیلی نیز اعزام تیم های ورزشی ایران به تورنومنت های بین المللی تعطیل نشد که اینک این مرد رندان،حضور سوارکاران سوری در یک رویداد ورزشی را با گیس و گیس کشی «خوشگذرانی» سوریان در قفای جان نثاری ایرانیان در شامات معنا می کنند!
فراموش کرده اند در فتنه سبزشان برای واریته هذیان های آن موقع مخملباف بابت افشاگری اسب های میلیون دلاری رهبری (!) چگونه کف می زدند و هورا می کشیدند و متقابلاً برای خبر جت اسکی سواری آن اعلی حضرت در ویلای لواسان و بابت فرار از شایعه زلزله در تهران با صدای بلند می گفتند:
الــــهی! چقدر حضرت استوانه بی ریا است!
تحقیقاً اگر وقاحت برخوردار از برند بود؛ چنان برندی در بالاترین سطح شامل این جماعت مالیخولیائی می شد!

هیچ نظری موجود نیست: