نامه محمود احمدی نژاد به آیت الله خامنه ای و مطالبه عزل رئیس قوه قضائیه و انتخابات زودرس ریاست جمهوری و مجلس را باید واریته نوین پارتیزان فراموش شده ای محسوب کرد که نمی تواند باور کند دوران فروغ اش پایان یافته.
هر اندازه می شد احمدی نژاد را با هاشمی رفسنجانی در یک تضاد سازش ناپذیر برسمیت شناخت اما به همان اندازه این دو از حیث «نفرت از فراموش شدگی» برخوردار از هم رنجی اند.
نامه نوین احمدی نژاد را نمی توان چیزی جز گدازش محمود در لهیب و شهوت دیده شدن با تصور خود خاص بینی و ادای قهرمانانه در آوردن، تفسیر و معنایابی کرد.
هر چند احمدی نژاد نشان داده فاقد عمق و سواد سیاسی لازم از تاریخ تحولات ایران است اما این امر نافی آن نیست تا فقد بضاعت سیاسی ایشان را نتوان با نامه نگاری علی اصغر حاج سید جوادی در بهمن ۵۴ این همانی کرد.
هر اندازه نامه سید جوادی در آن تاریخ توانست نام ایشان را در آن مقطع به نیکوئی در صفحات تاریخ ایران ثبت کند اما نمی توان این واقعیت را نیز نادیده انگاشت که بر خلاف سید جوادی سهم محمود از تاریخ در «این همانی» ناخواسته اش با سید جوادی به بخش کمیک تاریخ اختصاص می یابد.
احمدی نژاد تا آن اندازه ذکاوت سیاسی ندارد تا بفهمد سیدجوادی اولا به اپوزیسیون محذوف در نظام پهلوی تعلق داشت و ثانیا نامه انتقادیش را خطاب به یک نظام کاملا نامشروع تحریر کرده بود. این در حالی است که احمدی نژاد خود دو دوره رئیس جمهور یک نظام مشروع و مستقر بوده و اکنون نیز در بطن نظام و در مجمع تشخیص مصلحت نظام پیاز نظام را می خورد.
بر همین منوال قهرمان بازی نوین محمود را تنها می توان در قامت یک افسردگی سیاسی ناشی از «وحشت از فراموش شدن» تلقی کرد و بابت ملالت ایشان از ایشان دلجوئی کرد.
شوربختانه سهم احمدی نژاد از تاریخ حماسه ای بود که به کمدی ختم شد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
۶ نظر:
یعنی میخوای بگی اون ازتو خنگ تره؟ خیلی بعیده ...
به ناشناس ! امان از نفاق و منافق . درود بر مومنین . منافقین حقایق و واقعیتها را درک نمیکنند و قدرت فهم آن را ندارند در حالی که خود را خیلی زرنگ و زیرک می پندارند !! و لکن المنافقین لا یفقهون
خداوند به زبان و قلم آقا داریوش برکت فراوان دهاد . آمین .
به ناشناس . نه اون خنگه نه این . ولی تو خیلی ابلهی !
مگر نامه احمدی نژاد، خواسته های اپوزیسیون را مطرح کرده است.
برکناری رییس قوه ی قضاییه واقعا خواسته ی بخشی بزرگی از مردم است.
مجلسی که سر کار است که اصلا دغدغه ی مردم را ندارند و دولت کلیدسازان هم که فقط قفل میسازد
احمدی نژاد چه نیازی به دیده شدن دارد وقتی در هر شهر و روستا میرود دوستدارانش او را درآغوش میکشند و به یادش هستند؟؟
احمدی نژاد همانند رفسنجانی، سیاس نیست. ولی در بزنگاه حاضر سمت ملت ایستاده است. عضویت وی در مجمع، باعث نشده تا او خواسته های مردم را نادیده بگیرد.
در واقع نمک گیر آقایان نشده است.
زیرکی احمدی نژاد قابل ستودن است. تحولات آینده نشان خواهد داد که روحانیان و روحانی زادگان حکومتی و شبکه ی وابسته شان در قبال برخورد با احمدی نژاد اشتباه کرده و دون کیشوت وار رفتار کردند.
به: ۲ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۹
از کجا فهمیدی نابغه؟
بنده به عنوان یکی از بی شماران کشور ایران عرض میکنم ضمن اینکه بسیار برای متفکر و اندیشمند درجه یک استاد دایوش سجادی احترام قائلم در خصوص اقای احمدی نژاد به نظر بنده قاصر می رسد که اولا ایشان جنسش از جنس رفسنجانی مرحوم و آقایان خاتمی روحانی کروبی موسوی فرق دارد . آنها تافته جدا بافته بودند اما آقای احمدی نژاد از جنس مردم بود . دوم اینکه احمدی نژاد قاصر است آنها مقصر . سوم اینکه ممکن است احمدی نژاد بازی خورده باشد یا ساده لوح یا هر چیز دیگر اما به طور قطع یقین وابسته مزدور جاسوس و نفوذی نیست که این امتیاز بزرگی برای اوست . چهارم اینکه دشمنان ایران که همگی دشمن بشریت نظام اسلام و مردم هم هستند بسیار از احمدی نژاد بدشان می آید و بیزارند در حالی که هاشمی و روحانی و خاتمی و امثالهم جزو شرکایشان حساب میشوند و این دو با هم برابر نیست . به هر تقدیر بنده معتقدم آخرش اینه که احمدی نژاد انگوری بوده که با تلاش مضاعف هاشمی و شرکای داخلی و خارجی تبدیل به غوره سرکه و شایدم خدای نکرده شراب شده . البته مطمئن نیستم .
ارسال یک نظر