۱۳۹۷ اسفند ۵, یکشنبه

بوتیماران


بگزارش بی بی سی گروهی متشکل از دانشگاهیان ایرانی مقیم خارج از کشور تحت عنوان پروژه ققنوس در آمریکا آغاز به کار کرده و رضا پهلوی که در مراسم آغاز به کار این پروژه مبتکر و موسس آن خوانده شده ابراز داشته:

ماموریت اصلی ققنوس پیدا کردن راه حل برای مشکلات ایران و ارایه آن به دولت آینده و بدنه اجرایی این کشور است.

این در حالی است که تیر ماه گذشته مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز در جمع ایرانیان کالیفرنیا از آنها خواست تا از اعتراضات داخل ایران حمایت کنند!

اولا و در صریح‌ترین شکل ممکن خطاب به آقای پمپئو باید گفت:

شما اساسا غلط می کنید در جمع ایرانیان حاضر در جلسه سخنرانی‌تان ایشان را تشجیع و ترغیب به حمایت از اعتراضات فرضی در داخل ایران می‌کنید.

جناب پمپئو ـ عموم ایرانیان در سخنرانی شما افرادی بودند و هستند که طی مراسم قانونی و بصورتی کاملا آزاد و دلبخواهانه در دادگاه فدرال آمریکا حاضر شده و ضمن قرائت «سوگند رسمی» شهروند آمریکا و هم وطن شما شده‌اند.

لذا مطابق مفاد قسم‌نامه شهروندی آمریکا جنابعالی قانونا حق ندارید ایشان را ترغیب به چنین امری کنید و اساسا درخواست شما از «ایرانیان آمریکائی شده مزبور» بمعنای ترغیب ایشان توسط یکی از مقامات بالای اجرائی دولت ایالات متحده به انجام عملی غیرقانونی است که در تضاد و مخالفت کامل با تعهدات مهاجران آمریکائی شده است و تا همین حد اقدام جنابعالی قابلیت پی‌گرد قانونی دارد.

ثانیا همین دست ایرانیان اکتیو در پروژه ققنوس از رضا پهلوی گرفته تا دیگر حضار نیز اساسا غلط می کنند از موضع یک ایرانی (!) کمترین اظهار نظر یا اقدامی برای «ایران ما ایرانیان» انجام دهند.

ایشان همان روزی که برای آمریکائی شدن آن قسم‌نامه را قرائت کردند قانونا و مطابق مفاد آن «تحلیف» کمترین حقی برای پی گیری مسائل و مشکلات «کشور ترک تابعیت کرده‌شان» را ندارند.

متن سوگند رسمی برای اخذ تابعیت آمریکا:

بدینوسیله سوگند می خورم کلاً و تمامی وفاداری خود به هر پادشاه یا دولتمرد و دولت و حکومت و مملکتی که تاکنون شهروند آن بوده ام را طرد کرده و در برابر کلیه دشمنان داخلی و خارجی به دفاع و حمایت از قانون اساسی و قوانین ایالات متحده آمریکا پرداخته و به آن ایمان و وفاداری واقعی بورزم و هنگامی که قانوناً لازم باشد برای دفاع از ایالات متحده تفنگ بدست خواهم گرفت. من این تعهد را آزادانه و بدون هیچگونه تحفظ و یا نیت طفره روی می پذیرم. خداوندآ به من کمک کن!

جناب پمپئو ـ مزید اطلاع‌تان معروض می دارد «ایرانیان اصیل» فرزندان ناصر خسروئی‌‌اند که ایرانیت خود را بدان گونه دلالت می کرد.

من آنم که در پای خوکان نریزم ـ مر این گوهری دُرّ لفظ دری را

ایرانیان اصیل فرزندان حافظی‌اند که شرافت ایرانیت خود را بدان گونه پاس می داشت که:

آشنایان ره عشق گرم خون بخورند ـ ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم

ققنوس این کولی‌وشان بوتیماری بیش نیست که ۴۰ سال تشنه لبانه در حسرت «دریای خروشان انقلاب اسلامی ایرانیان» غمبرک گرفته!

۱۳۹۷ اسفند ۴, شنبه

استیضاح ناموجه روحانی!



تلاش ذوالنور برای استیضاح حسن روحانی ماجور است اما مقبول نیست.

هر چند اقتصاد کشور متاثر از انفعال دولت در حضیض ذلت است علی‌رغم این «روحانی» مُستحق استیضاح نیست!

اگر کسی در این میان شایسته شماتت و بایسته تنبه و ملامت است آن اکثریتی‌اند که در یک بی‌حزمی آشکار و در کمال بی‌مبالاتی و فریفتگی با رای خود روحانی را بر این مسند گماردند.

عوام فریب را تقصیر نیست و نان زیرکی خود را می‌خورد! مُقصر عوامانی‌اند که در توهم دانائی فریب عوام‌فریب را می خورند!

سقف پرواز روحانی «گلایدر» بود و آنانی باید مسئولیت بپذیرند که مشعوفانه ماموریت بوینگ را به گلایدر دادند!

هر چند اشتباه کردن و حق اشتباه کردن را برای یک ملت می بایست برسمیت شناخت و از تبعات آن درس گرفت. اما مُصیبت آنجاست که هرینه برخی اشتباهات فوق طاقت و غیرقابل بازگشت است و کمر تمامیت یک ملت را می شکند!

#داریوش_سجادی
#حسن_روحانی
#استیضاح_روحانی
#ذوالنور

۱۳۹۷ اسفند ۲, پنجشنبه

اسپرم خیانت در پهلوی!


پهلوی منحصربفردترین نمونه در تاریخ سلطنت ۲۵۰۰ ساله ایران بود که سنت استبداد مطلقه در ایران را به عنصر تحت الامری و دست نشاندگی از خارج کشور آغشته کرد!

سلاطین پیشین ایران طی ۳۰۰۰ سال گذشته در سنت فرمانروائی خود هر اندازه مستبد و افسارگسیخته بودند لاکن قدرت و سلطنت خود را مدیون جنگ و تفوق نظامی قبیله یا قوم خود در مصاف با سلطان پیشین یا رقیبان در کمین بودند.

این تنها خانواده پهلوی بود که «رضا» و «محمد‌رضا» شان هر دو با دخالت و نقشه و دسیسه دولت اجنبی به سلطنت رسیدند و با همان دخالت خارجی نیز یا سرنگون شدند (رضا) و یا بعد از روی کار آوردن، بازیافت هم شدند(کودتای ۲۸ مرداد)

قرینه‌ای که موید ژنتیک بودن خیانت در این خانواده است و این ژن مشترک در خانواده پهلوی بصورت مستمر از اسپرم پدر به پسر جاری و متداول است!

ظاهرا و حسب شواهد، سنسور خیانت ارثی آخرین ذکور بازمانده پهلوی (رضا) نیز اکتیو شده و نامبرده مدتی است با تخیل بازتولید «سلطنت تحت‌الامر واشنگتن» و با استعانت از سازماندهی CIA و اتاق فکر‌های فسیل های نومحافظه‌کار آمریکائی «مشق سلطنت» می نویسد.

وجد سلطنت طلبانه «پهلوی ثالث» را قبل از خام اندیشی مشارالیه می‌توان در مالیخولیای اسپانسرهای مالی و ساپورترهای سیاسی وی در ایالات متحده ردیابی کرد!

از بعد از دی ماه ۹۶ که شعار «رضاشاه ـ روحت شاد» نزد بی‌سوادترین و نازک‌ترن لایه‌های معترض در ایران آنتن گرفت این شعار تا آن اندازه برای نومحافظه‌کاران آمریکائی اغواگر شد تا بتواند ایشان را فریقته تئوری «کارلوسیزه کردن» ایران کند!

بقول انگلیسی‌ها وقتی یک اسکاتلندی دگمه‌ای پیدا می‌کند آنرا به خیاط داده و به اعتبار همان یک دگمه سفارش دوخت یک دست کت و شلوار می‌دهد! و اکنون نیز ظاهرا نومحافظه کاران آمریکائی با این یگانه دُردانه بجا مانده از «پهلوی‌شان» سودای سربالای بازتولید قدرت از دست رفته خود در ایران را متدولوژیک می‌کنند!

طراحی پروژه نومحافظه کاران برای عملیاتی کردن تخیل‌شان شامل افزایش تحریم بمنظور افزایش بحران معیشت و ایجاد آشوب از طریق لبریز شدن آستانه صبر شهروندان کلافه شده از فشار اقتصادی است. چیزی شبیه بازتولید سلطنت کارلوس در اسپانیای دهه ۷۰ میلادی.

اما دونالد ترامپ برخلاف ایشان و در نقطه مقابل ایشان از موضعی مرکانتلیستی و سودا اندیشانه بی رغبت نیست تا ماجرای ایران را بشکلی دیگر در دستور کار قرار دهد.

ترامپ برخلاف نومحافظه‌کاران، مرد ایدئولوژی نیست و مرد تجارت است و بدین منوال قبل از سودای قدرت، دغدغه ثروت دارد! لذا قبل از فروپاشی و رژیم چنج در ایران چشم طمع‌اش به ریاض و نقدینه حجیم و عظیم دولتمردان فاسد سعودی در آمریکا و خلاصی از محوریت نقش عربستان در بازار نفت جهان است.

جنگ در مخیله ترامپ ارجحیت بر «تغییر رژیم» در ایران دارد. اما در جنگ مطمح نظر ترامپ، قبل از ایران این عربستان سعودی است که باید در مصاف با ایران تخریب و بلکه منهدم شود مشروط بر آنکه ایران نیز در چنان جنگ مفروضی به اندازه کافی تضعیف شود تا از آن طریق بتوان توازن قوا در منطقه را از طریق «توازن ضعف» بین تهران و ریاض مابه‌ازا کرد. هر چند ریاض همه تلاش خود را کرد تا آمریکا را وارد جنگ نیابتی با ایران کند اما ترامپ زیرک‌تر از حکام سعودی می‌کوشد بستر و ساپورت و تضمین‌های لازم برای تشجیع ریاض به جنگ مستقل با ایران را فراهم کند.
#داریوش_سجادی

۱۳۹۷ اسفند ۱, چهارشنبه

ما آقازاده نیستیم!




آنچنان می گویند ما آقازاده‌ایم، کآنه الباقی که «ما مردم باشیم» زنازاده‌ایم!

عزیزان آقازاده! شولای آقازادگی‌تان بر تن‌تان زار می‌زند.

شما را نمی‌دانیم اما ما رُعایا که مانند شما عظمایان «آقازاده نیستیم» اما مسلمانیم و پیرو دین‌مان همه فضیلت مفروض‌مان مرهون شرافت انسانیت و کمال معنویت و تقوی و معدلت لازم‌التبع مان است!

عزیزان آقازاده! همه فخر آقازادگی‌تان ارزانی خودتان و گوارای وجودتان اما ما برخلاف شما «آقازاده نیستیم» و برای بودن‌مان محتاج آویزان شدن از شولای بابای‌مان نیستیم.

خودمان بکفایت جنم و ظرفیت و لیاقت داریم تا برای «بودنمان» بر روی پای خود بایستیم و حاجتمند و ریزه‌خوار سفره اعتبار «آقاجون»مان نباشیم.

ما آقازاده نیستیم، غلام‌ زاده‌ایم!

غلامزادگانی هستیم که زیر چرخ کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است!

آقازادگان عزیز!

برخلاف «ما» و «منی» بودن شما بزرگواران و بر وفق پند حکیمانه «خمینی ما» بی‌همه چیزان:

این ما و منی جمله ز عقل است و عقال است
در محفل رندان نه منی هست و نه مائی!

#داریوش_سجادی

۱۳۹۷ بهمن ۲۸, یکشنبه

تاخر زمانی آشنا!



روژه گارودی قبل از مسلمان شدن و زمانی که دبیر کل حزب کمونیست فرانسه بود جمله معروفی را از خود در حافظه تاریخ سیاسی جهان ثبت کرد مبنی بر آنکه:

فرزند من اگر در ۲۰ سالگی کمونیست نباشه تعجب می کنم و اگر در ۳۰ سالگی هنوز کمونیست باشه، تعجب می کنم!

فحوای کلام گارودی دائر بر این نکته بود که هر سنی اقتضائات خودش را دارد و جوان به اقتضای رادیکالیسم سن‌اش طبیعی است در ۲۰ سالگی جذب شعارهای رادیکال کمونیست‌ها شود و با گذشتن از هیجانات جوانانه در عاقله مردی اعتدال برگزیند!

نکته گارودی را با تعبیری دیگر می توان در کلام علی (ع) یافت که مسلمانان را به «فرزند زمان خویشتن بودن» توصیه می فرمودند!

اظهارات اخیر حسام الدین آشنا که بعد از شهادت ۳۰ نفر از پرسنل سپاه در عملیات تروریستی در بلوچستان از موضعی تنزه‌طلبانه و اولترا روشنفکرانه توصیه به اجتناب از انتقام گیری کردند موید تاخر زمانی و عقب ماندگی ایشان از تحولات سیاسی ایران است.

جناب آقای آشنا ظاهرا با کامنت خود قصد داشتند فضل فروشی کرده و از این طریق خود را در عداد خشونت ستیزان تحبیب کنند!

جناب آشنا ـ دواعی خشونت ستیزانه و اتخاذ فیگورهای گاندی‌مآبانه اقتضائات دهه هفتاد ایران بود که جلوتر از شما اکبر گنجی با مقاله «خون به خون شستن محال آمد محال» آن را برای مدتی مبدل به مُد روز کرد. مُدی که درست یا غلط تاریخ مصرف‌آش در همان دهه ۷۰ منقضی شد و تکرار بی موقع و تاریخ مصرف گذشته آن نه مُمد حیات است و نه مُفرح ذات و نه اسباب فضل و کمالات شما!

جناب آشنا ـ ژست تاریخ مصرف گذشته اسباب ملالت است و شایسته شماتت و بیشتر لوس است و به نُنُربازی می ماند تا فرزانگی و فطانت!

#داریوش_سجادی

#حسام_الدین_آشنا

#خشونت

#اکبر_گنجی

#روژه_گارودی

دیوارهای شیشه‌ای!


نزول اجلال حسن روحانی از هواپیمای حامل ایشان با پلکان برقی مجلل و تشریفاتی در فرودگاه مهرآباد پس از بازگشت «معظم‌له» از سوچی را باید به حساب لاقیدی و بی‌اطلاعی از جنس ماری آنتوانت همسر لوئی شانزدهم گذاشت که در واکنش به شورش مردم فرانسه بدلیل نداشتن نانی برای خوردن فرمودند:

خُب مردم اگر نان ندارند بروند بجایش کیک بخورند!

در موقعیتی که قاطبه مردم زیر فشار سنگین اقتصاد کشور در الفبای معیشت خود معطل مانده‌اند پسندیده نیست رئیس جمهور با چنین اطوار ناشایستی از خود اداهای شاهنشاه بازی درآورند!

جناب آقای روحانی ـ می دانیم نشستن در رکاب اتومبیل‌های آخرین مدل و ضدگلوله و برخوردار از محافظ و راننده بودن و شرکت در ضیافت‌های متعدد دیپلماتیک در هتل‌های پنج ستاره بغایت شیرین و لذت‌بخش است! اکنون نیز که بسلامتی و میمنت با پلکان لوکس برقی از هواپیمای تان نزول اجلال می فرمائید.

فبها المراد! چشمداشتی هم به این امکانات که در اختیار معظم‌له قرار گرفته، نیست. اما این امکانات بصورت مشروط در اختیار حضرتعالی قرار گرفته و شرط آن ارائه خدمات مضاعف در حوزه مسئولیت های محول به معظم‌له است.

با ترساندن مردم که اگر من رای نیآورم رقیبم در پیاده‌روها دیوار می کشد شولای ریاست را تصاحب کردید اما اینک چه کسی دیوار شیشه‌ای بین شما با مردم را می تواند بشکند!؟

جناب روحانی، فریفته این ظواهر نشوید. این پلکان به هیچ کس وفا نکرده! بیمناک قهر مردمی باشید که ۴۰ سال نجیبانه برای مانائی این انقلاب پایمردی کردند اما نه به بهای فربه شدن پایوران‌ شان!

بقول اردلان سرافراز: یادتون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت ـ تاج از سرش تو میدون لشکر پیاده برداشت!؟

جناب روحانی، پلکان منیت به کسی وفا نکرده . بکوشید بجای آن ریسمانی ببافید تا مردم بتوانند با آن از چاه استیصال معیشت مبتلابه‌شان بیرون آیند و پند حکیمانه مولانا را جدی بگیرید که:

نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت‌تر خواهد شکست

.

۱۳۹۷ بهمن ۲۴, چهارشنبه

امام‌تان نمی‌آید!



دکتر ظریف کنفرانس ورشو را به نطفه‌ای تشبیه کرد که مُرده بدنیا آمده! برخلاف ایشان این نطفه را قبل از مُرده بودن می بایست نطفه‌ای حرامزاده تلقی کرد که محصول هم‌خوابگی اپوزیسیون برانداز با دولت اجنبی است.

کنفرانس ورشو را در عالی‌ترین سطح می توان تکرار کمیک تاریخ تلقی کرد. یک قرینه سازی مضحک از «کنفرانس گوادلوپ» با این تفاوت که کارتر در گوادلوپ لااقل ارزنی وجاهت داشت تا پشت شعار حقوق بشر «هژمونی شیطانی» ایالات متحده را استتار کند.

کمال ابتذال آنجاست که اپوزیسیون برانداز جمهوری اسلامی در ورشو با شعار «دفاع از آزادی و حقوق بشر در ایران» متوسل به رعیت نوازی و خاصه خرجی ترامپی شده که از منتهی الیه کثیف ترین گرایشات نژاد‌پرستی و اشتهار به سلاح فروشی به منحط ترین رژيم پارینه سنگی در ریاض خود و دولت اش را در جهان «بِرند» کرده!

طنز تلخی است که جمعی ایرانی متوهم در ورشو از کسانی مساعدت می طلبند که پیش‌تر در ضیافت «ذبح و مُثلگی خاشقچی» به اتفاق شیهه مستانه می‌کشیدند!

الفاظ «آزادی و حقوق بشر» در دهان ترامپ نجس می شوند.

طنزترین قسمت از «کمدی ورشو» شعار تجمع سلطنت‌طلبان است که با پوستر«پهلوی‌شان» به تفرج و تنعم می سرودند:

می‌جنگیم، می‌میریم، ایران رو پس می گیریم!

ظریفی نبود تا به ایشان بگوید شما اگر اهل جنگیدن و مُردن و ایران پس گرفتن بودید در ۵۷ جلوتر از «پهلوی‌تان» تا عمق لس‌آنجلس و پاریس و لندن نمی‌گریختید و ۴۰ سال در حسرت بازتولید سلطنت در بزم‌های شبانه‌تان متوسل به «السون و ولسون ـ پهلوی رو برسون» نمی‌شدید تا اینک با در دست گرفتن کاسه تکدی محبت از ترامپ «در ورشو» دوره گردی کنید!

بی گدار به آب زده اید! امام‌تان نمی‌آید!

چهل سال در حسرت آمدن امام‌تان انتظار کشیده‌اید،غافل از آنکه ترامپ پیش‌تر و بیشتر از شما و بدون توجه به خواست شما اگر ارزنی برآورد داشت که می‌تواند با ورود به ایران مانند عراق و افغانستان تکلیف ایران را روشن کند هرگز تعلل نمی کرد.

تعلل ترامپ ناشی از تفطن‌اش به این واقعیت است که ورودش به ایران بمعنای باز شدن دروازه‌های جهنم است.

ملاحت ماجرا آنجاست که ترامپ می کوشد با دامن زدن به بحران معیشت در ایران اپوزیسیون را به جان ایران بیاندازد و اپوزیسیون نیز به ترامپ میگه:

میشه شما خودت بری بجنگی بعد بدی دست ما.

این امر به تفاوت «امام زمان اپوزیسیون» با «امام زمان شیعیان» بازگشت دارد. فلسفه انتظار نزد شیعیان بر مسئولیت‌پذیری ایشان و بستر‌سازی بمنظور آمدن امام عدل‌گسترشان نظارت دارد که در نقطه مقابل اپوزیسیونی است که همه شعور و نبوغ مبارزاتی‌شان را در این خلاصه کرده‌اند که:

همسایه ها یاری کنید تا من شوهر‌داری کنم!

#داریوش_سجادی

۱۳۹۷ بهمن ۱۷, چهارشنبه

ژاور تراپی!


خودکشی فرجام غیرقابل اجتناب لگالیسم «بازرس ژاور» در نوول بینوایان بود.

ویکتور هوگو در بینوایان قانون گرائی افراطی (لگالیسم) بازرس ژاور را به فراست عاملی در عدم فهم دنیای رنگی و منعطف «ژان والژان» ترسیم کرد تا آن موجودیت نامنعطف را سرانجام در دوگانه «انسانیت و جزمیت» محکوم به زوال و انتحار کند.

چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نیز نوعا تداعی تصلب و جزمیتی است که مانع از آن شده تا دولتمردان کاخ سفید بتوانند موجودیت خودباشانه «جمهوری اسلامی ایران» را بیرون از تفرعن و نظم و قانون تحمیلی‌شان بر نظام بین‌الملل، فهم کرده و برسمیت بشناسند.

در فاهمه هژمونیک آمریکائی «همه رعیت اند و برخی رعیت‌تراند»! و رعیت‌ترها آنهایند که در سمفونی هارمونیک آمریکائی بیشتر و بهتر برای کدخدا خوش رقصی کنند!

ظاهرا با گذشت چهل سال از جدال بی حاصل و سلطه طلبانه واشنگتن با حیات مستقل و خودباشانه جمهوری اسلامی تدریجا وقت آن می رسد تا کاخ سفید نیز شعور زیستن بیرون از سلطه خودخوانده‌اش بر نظام بین الملل را «مشق» کند.

در غیر این صورت «ژاور درمانی» فرجامی است که خود را بر مناسبات آمریکا با ایران «دیکته» خواهد کرد.

#داریوش_سجادی
#بینوایان
#ویکتورهوگو
#ژان_والژان
#بازرس_ژاور
#انقلاب_اسلامی
#چهلمین_سالگرد_انقلاب
#لگالیسم
#کاخ_سفید

۱۳۹۷ بهمن ۱۵, دوشنبه

تن فروشان و وطن فروشان!



وقتی بر تن‌ات موئی از شرافت نباشه تن فروشی و وطن فروشی نزدت علی السویه است.

وقتی با چنان وجدی کنار آن «تجسد کثافت» می ایستی و با توهم ژاندارک بودگی از آن «بهیموت» مطالبه علیه ایران می‌کنی، تنها انباشتگی عقده‌ها و سرخوردگی‌های زندگیت را برون ریخت می کنی!

وطن که نداری! کاش لااقل موئی بر تن‌ات از جنس ستارخان ما ایرانیان داشتی که با چه شرافتی در پاسخ به «بیرق پناهی» اجنبی به صراحت و شجاعت گفت:

من در زير بيرق جناب ابوالفضل العباس عليه السلام و بيرق ايرانم، بيرق شما به من لازم نيست، مگر من و اهالی تبريز به دولت علّيه ايران باغی شده ايم كه پناهنده بيرق شما شويم؟

خاک بر سرت که برای تخلیه عقده‌هایت همه مرزهای خیانت را نوردیدی!

وقتی بی‌هویتانه وارد سیاست شوی آنچنان آن پتیاره قدرت نزدت دلربائی می کند که شرف‌فروشی فخرت می شود.

#داریوش_سجادی

گوهر انقلاب!



آقایان، در ۴۰ سالگی انقلاب برای اثبات موفقیت نظام متوسل به آمار رشد و توسعه نشید. کمی شعور بورزید و در تله «ضدانقلاب» نیفتید!

شاخص توفیق اگر رشد و توسعه بود که «پهلوی» تصنعا هم که شده ادعا و آمار بیشتری داشت اما دیدید ملت چگونه با انقلاب‌شان آن «چگالی خریت» را تاکسیدرمی کردن

ملت ایران برای نازیدن به «جی ان پی» سالیانه‌شان انقلاب نکرد! اینها وظیفه ذاتی هر نظامی است.

گوهر انقلاب خیزشی ملی برای خودباشی معنایابانه بود.

قدرعنای انقلاب را با شاخص حُریت و معدلت و انسانیت بسنجید.

اکنون اگر باید ترسید از ترهات ضد‌انقلاب فراری و خزیده و لمیده در دل دشمن نباید ترسید. آنان تمام شده‌هایند

محل واهمه، خودی‌های مُتِخَلق به اشرافیت و مَنتَربازی پول‌سالارانه و عَنتَربازی فخرفروشانه مُشتی نوکیسه و تازه به دوران رسیده از جوار زائده اشرافیت سالاری است.

#داریوش_سجادی

اگه بشه، چی میشه!؟


سلبریتی ایرانی از حیث ماهیت اتصال به جامعه جهانی سلبریتی‌ها داشته که از وجوه شخصیتی کمابیش یکسانی برخوردارند.

صرف نظر از بی‌عمقی دانش و نحافت اندیشه و زوال شعور مشهود و مشهور و ژنریک زنجیره جهانی سلبریتی‌ها، ورژن ایرانی این نحله علاوه بر چنان نحافتی از فهمی مُعوج و کاریکاتوری نیز نسبت به مدرنیته غربی، برخوردار است.

اساسا فاهمه روشنفکری ایران در کنار زائده و دنباله سلبریتیک ایشان در عالی ترین سطح از «مدرنیته» فهمی تقلیل ‌گرایانه داشته که عمدتا ناظر بر یک تجمل گرائی و نوسازی فضای زیستمانی مطابق با استانداردهای جامعه اعیانی (Gentrification) است!

بر همین منوال اظهارات اخیر یکی از همان سلبریتی‌ها مبنی بر آنکه: کاش ایران هم یک «شیخ محمد بن راشد» داشت (حاکم دوبی) تا این دنیامون رو بسازن (!) شاخص بارزی از زوال اندیشه نزد چنین «خویش بیش بینانی» است!

مزید اطلاع سلبریتی مزبور می بایست اظهار داشت:

اتفاقا ایران هم یکی داشت که از آن «شیخ راشد» مورد علاقه ایشان برجسته‌تر بود و بسیار پیش‌تر و بیش‌تر از شیخ محبوب «آن سلبریتی» با پذیرش و سرسپردگی به مناسبات «مهتری ـ کهتری» کدخدای آمریکائی توفیق آن را پیدا کرده بود تا به برکت پول بی زوال نفت و حمایت سلبریتی‌های تبلیغاتچی مورد وثوق‌اش، دنیای اسلاف سلبریتی مزبور را از «دوبی مطلوب» این «سرندیپیتی» آبادتر بسازد!

لاکن همه مشکل آنجا بود که سرکنگبین صفرا فزود آن سازندگی نامتعارف و امربرانه و سطحی و آن گوش بفرمانی خاکسارانه، مردم را خوش نیآمد و اسباب «رودل» شد و ایرانیان در ۵۷ آن شیخ قدر قدرت با همه شوکت و منزلت‌اش را بالا آوردند و سلبریتی‌های مدیحه‌سرایش نیز قبل از ایشان تا عمق لس‌آنجلس گریختند و ۴۰ سال است در رویای بازتولید و بازگشت آن مناسبات خاکسارانه مثنوی «اگه بشه، چی میشه» می سرایند!

هر چند نمی‌بایست و نباید ذهنیت فانتزی و تخیلات رویااندیشانه سلبریتی‌ها را مخدوش کرد اما دنیا را نیز نمی‌توان با رویااندیشی و تخیل های فانتزی این جماعت مدیریت کرد!

#داریوش_سجادی


۱۳۹۷ بهمن ۱۲, جمعه

چرا نمیشه؟



بمناسبت چهل سالگی «ضدانقلاب»!

دکتر شریعتی زمانی در توصیف عاملیت و مسئولیت و رسالت شیعه می گفت:

آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی‌اند!

بر سبک و سیاق شریعتی لیکن در توصیفی مع الفارق از چهل سالگی ضدانقلاب فراری و مقیم خارج از کشور که چهل سال در حسرت بازتولید مناسبات شاهنشاهی و استغاثه سقوط جمهوری اسلامی در خلوت و جلوت مایوسانه و محزونانه از خود می پرسند: «چرا نمیشه؟» می بایست اذعان کرد:

آنها که از فردای سقوط پهلوی از ایران رفتند، رفتن‌شان برای بازگشتن نبود. رفتند که بمانند.

آنها که رفتند، رفتن شان فرار از جمهوری اسلامی نبود و تنها در جستجوی کسب «وصال محبوب» بودند!

شوریده حالانی بودند که در وجد و حظ و مفتونی فرنگ، نرفتند که برگردند! رفتند که بمانند!

غربندگانی بودند و می باشند در قامت غلامان خانه‌زادی که با برخوردار شدن از شانس رفتن به سرزمین و خانه اربابی و با توسل به ادای ارباب را در آوردن و مانند ارباب و خرده فرهنگ ارباب، پوشیدن و پوئیدن، خود را در خلسه این‌همانی و همزاد پنداری با ارباب فرو بُرده و از خانه اربابی برای هم سلکان خود در «مزرعه» که از توفیق «بودن در خانه ارباب» محروم مانده اند، شکلک در ‌آورند!

در نماز جمعه معروف ۸۸ که سبزها با کفش نمازشان را ادا کردند در پاسخ گفتند:

همانطور که زمان جنگ و در جبهه، رزمندگان در خط مقدم با پوتین نماز می خواندند ما نیز تاسی به آنها کردیم تا در صورت حمله پلیس بتوانیم بموقع و چابکانه بگریزیم!

بندگان خدا نمی دانستند رزمندگان با پوتین نماز می‌خوانند تا در صورت حمله دشمن غافلگیر نشده و چالاکانه به مصاف دشمن بروند نه آنکه از مهلکه بگریزند.

جیره خواران همین سفره بودند که طی ۴۰ سال گذشته پا به رکاب رفتند که برنگردند و مانند اشراف حکومت تزار از فردای انقلاب بلشویکی تا عمق لندن گریختند و،سالها گیلاس‌ ودکاهای خود را در کنار رودخانه تایمز بسلامتی بازگشت تزار نیکلای دوم سر می‌کشیدند!

#داریوش_سجادی
#چهل_سالگی_انقلاب
#غربندگان
#انقلاب_اسلامی