پهلوی منحصربفردترین نمونه در تاریخ سلطنت ۲۵۰۰ ساله ایران بود که سنت استبداد مطلقه در ایران را به عنصر تحت الامری و دست نشاندگی از خارج کشور آغشته کرد!
سلاطین پیشین ایران طی ۳۰۰۰ سال گذشته در سنت فرمانروائی خود هر اندازه مستبد و افسارگسیخته بودند لاکن قدرت و سلطنت خود را مدیون جنگ و تفوق نظامی قبیله یا قوم خود در مصاف با سلطان پیشین یا رقیبان در کمین بودند.
این تنها خانواده پهلوی بود که «رضا» و «محمدرضا» شان هر دو با دخالت و نقشه و دسیسه دولت اجنبی به سلطنت رسیدند و با همان دخالت خارجی نیز یا سرنگون شدند (رضا) و یا بعد از روی کار آوردن، بازیافت هم شدند(کودتای ۲۸ مرداد)
قرینهای که موید ژنتیک بودن خیانت در این خانواده است و این ژن مشترک در خانواده پهلوی بصورت مستمر از اسپرم پدر به پسر جاری و متداول است!
ظاهرا و حسب شواهد، سنسور خیانت ارثی آخرین ذکور بازمانده پهلوی (رضا) نیز اکتیو شده و نامبرده مدتی است با تخیل بازتولید «سلطنت تحتالامر واشنگتن» و با استعانت از سازماندهی CIA و اتاق فکرهای فسیل های نومحافظهکار آمریکائی «مشق سلطنت» می نویسد.
وجد سلطنت طلبانه «پهلوی ثالث» را قبل از خام اندیشی مشارالیه میتوان در مالیخولیای اسپانسرهای مالی و ساپورترهای سیاسی وی در ایالات متحده ردیابی کرد!
از بعد از دی ماه ۹۶ که شعار «رضاشاه ـ روحت شاد» نزد بیسوادترین و نازکترن لایههای معترض در ایران آنتن گرفت این شعار تا آن اندازه برای نومحافظهکاران آمریکائی اغواگر شد تا بتواند ایشان را فریقته تئوری «کارلوسیزه کردن» ایران کند!
بقول انگلیسیها وقتی یک اسکاتلندی دگمهای پیدا میکند آنرا به خیاط داده و به اعتبار همان یک دگمه سفارش دوخت یک دست کت و شلوار میدهد! و اکنون نیز ظاهرا نومحافظه کاران آمریکائی با این یگانه دُردانه بجا مانده از «پهلویشان» سودای سربالای بازتولید قدرت از دست رفته خود در ایران را متدولوژیک میکنند!
طراحی پروژه نومحافظه کاران برای عملیاتی کردن تخیلشان شامل افزایش تحریم بمنظور افزایش بحران معیشت و ایجاد آشوب از طریق لبریز شدن آستانه صبر شهروندان کلافه شده از فشار اقتصادی است. چیزی شبیه بازتولید سلطنت کارلوس در اسپانیای دهه ۷۰ میلادی.
اما دونالد ترامپ برخلاف ایشان و در نقطه مقابل ایشان از موضعی مرکانتلیستی و سودا اندیشانه بی رغبت نیست تا ماجرای ایران را بشکلی دیگر در دستور کار قرار دهد.
ترامپ برخلاف نومحافظهکاران، مرد ایدئولوژی نیست و مرد تجارت است و بدین منوال قبل از سودای قدرت، دغدغه ثروت دارد! لذا قبل از فروپاشی و رژیم چنج در ایران چشم طمعاش به ریاض و نقدینه حجیم و عظیم دولتمردان فاسد سعودی در آمریکا و خلاصی از محوریت نقش عربستان در بازار نفت جهان است.
جنگ در مخیله ترامپ ارجحیت بر «تغییر رژیم» در ایران دارد. اما در جنگ مطمح نظر ترامپ، قبل از ایران این عربستان سعودی است که باید در مصاف با ایران تخریب و بلکه منهدم شود مشروط بر آنکه ایران نیز در چنان جنگ مفروضی به اندازه کافی تضعیف شود تا از آن طریق بتوان توازن قوا در منطقه را از طریق «توازن ضعف» بین تهران و ریاض مابهازا کرد. هر چند ریاض همه تلاش خود را کرد تا آمریکا را وارد جنگ نیابتی با ایران کند اما ترامپ زیرکتر از حکام سعودی میکوشد بستر و ساپورت و تضمینهای لازم برای تشجیع ریاض به جنگ مستقل با ایران را فراهم کند.
#داریوش_سجادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر