وقتی بر تنات موئی از شرافت نباشه تن فروشی و وطن فروشی نزدت علی السویه است.
وقتی با چنان وجدی کنار آن «تجسد کثافت» می ایستی و با توهم ژاندارک بودگی از آن «بهیموت» مطالبه علیه ایران میکنی، تنها انباشتگی عقدهها و سرخوردگیهای زندگیت را برون ریخت می کنی!
وطن که نداری! کاش لااقل موئی بر تنات از جنس ستارخان ما ایرانیان داشتی که با چه شرافتی در پاسخ به «بیرق پناهی» اجنبی به صراحت و شجاعت گفت:
من در زير بيرق جناب ابوالفضل العباس عليه السلام و بيرق ايرانم، بيرق شما به من لازم نيست، مگر من و اهالی تبريز به دولت علّيه ايران باغی شده ايم كه پناهنده بيرق شما شويم؟
خاک بر سرت که برای تخلیه عقدههایت همه مرزهای خیانت را نوردیدی!
وقتی بیهویتانه وارد سیاست شوی آنچنان آن پتیاره قدرت نزدت دلربائی می کند که شرففروشی فخرت می شود.
#داریوش_سجادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر