ایلان ماسک خبر داده بالغ بر صد گیرنده اینترنت ماهوارهای استارلینک را مخفیانه وارد ایران کرده!
خبری که حائز اهمیت نیست چرا که در دنیای رسانه و در کارزار مبارزه «مخالفین حکومت در ایران» با «حامیان حکومت در ایران» مشکل «وجود» یا «عدم وجود» پیامرسان نیست. مشکل اصلی در این کارزار فقدان و نداشتن «پیام» در اردوی مخالفان نظام است.
طبیعتا وقتی حرفی برای گفتن نداشته باشید همه رسانههای جهان نیز که در اختیارتان باشد اتفاق خاصی نمیافتد.
اگر در انقلاب اسلامی سال ۵۷ «مرحوم امام» توانست از نوفل لوشاتو با ارسال چند کاسِت تمامیت رژیم پهلوی را به چالش کشیده و در کمتر از یک سال حکومت بظاهر مقتدر پهلوی را ساقط کند اما مخالفان جمهوری اسلامی طی ۴۳ سال گذشته علیرغم برخورداری از مدل به مدل شبکههای تلویزیونهای ماهوارهای و ایستگاههای متعدد رادیوئی و فضای مجازی و اینترنت و واتساب و فیس بوک و اینستا و توئیتر و بی بی سی و اینترنشنال و من و تو صدای آمریکا و ایلان ماسک و ترامپ و بایدن و ماکرون و اره و اوره و شمسی کوره نتوانسته و نمیتوانند بصورت جدی و اثرگذار جمهوری اسلامی ایران را به چالش براندازی بکشانند! دلیل این ناکامی همان چیزی است که سالها پیش زنده یاد جلال آل احمد گفت.
جلال تعریف میکرد زمانی که در هفته نامه سخن قلم میزد روزی جوان دانشجوئی مقالهای بمنظور انتشار در سخن را به ایشان داد و جلال به ایشان گفت:
اگر در مقالهات حرفی برای گفتن داشته باشی ولو آنکه آنرا با ذغال بر روی دیوار یک طویله در یکی از روستاهای خلخال هم بنویسی ! مخاطب پیدا میکند اما اگر حرف و پیامی برای گفتن نداشته باشی مقالهات ولو آنکه در نیویورک تایمز و واشنگتن پست هم چاپ شود افاقه نکرده و تاثیری نمیگذارد.
بر همین اساس از این واقعیت نمیتوان گریخت که پیامرسان بدون «پیام» منشا هیچ اتفاقی نیست و نمیتواند باشد!
تلخ یا شیرین آقای ایلان ماسک و همه آنها که همت خودشان را وقف ارائه خدمات پیامدهندگی به مخالفان حکومت در ایران میکنند، نباید چشمشان را به این واقعیت ببندند که در حال سرمایهگذاری روی جماعتیاند که اساسا حرفی برای گفتن و پیامی برای ابلاغ بمنظور احراز فردائی روشن برای ایران ندارند.
پیامرسان باید پشتگرم به وثاقت پیامبر و وجاهت پیام باشد.
اگر ۱۴۰۰ سال پیش پیامبر اسلام موفق شد در نبود کمترین امکانات رسانهای در بدویت شبه جزیره عربستان «دینشان» را ابلاغ و جهانی کند این توفیق ناشی از برخورداری ایشان از استارلینک و ماهواره و دیش و ریسیور و بی بی سی و اینترنشنال نبود بلکه تسری و جهانی شدن «دین رسولالله» مرهون «داشتن پیام» از جانب ایشان برای جامعه مخاطبشان بود.
صرف ابراز مخالفت با جمهوری اسلامی در نبود «پارادایم» لزوماً پیام نیست.
پیام برای پیام بودن نهتنها سلباً بلکه ایجاباً میبایست از احراز هویت معناشناساته حاملان پیام نیز برخوردار باشد. در غیر این صورت چنان پیامی صرفاً برونریخت کراهتی است هیستریک و سیاسانه که بتعبیر «سهراب سپهری» قطاری را میماند که سیاست میبُرد و چه خالی میرفت!
#داریوش_سجادی
عموم برنامههای داریوش سجادی را میتوانید در یوتیوب تلویزیون صحرا در این (آدرس) ببینید
اینتستاگرام «اصلی» آقای سجادی نیز در این (آدرس) است
خبری که حائز اهمیت نیست چرا که در دنیای رسانه و در کارزار مبارزه «مخالفین حکومت در ایران» با «حامیان حکومت در ایران» مشکل «وجود» یا «عدم وجود» پیامرسان نیست. مشکل اصلی در این کارزار فقدان و نداشتن «پیام» در اردوی مخالفان نظام است.
طبیعتا وقتی حرفی برای گفتن نداشته باشید همه رسانههای جهان نیز که در اختیارتان باشد اتفاق خاصی نمیافتد.
اگر در انقلاب اسلامی سال ۵۷ «مرحوم امام» توانست از نوفل لوشاتو با ارسال چند کاسِت تمامیت رژیم پهلوی را به چالش کشیده و در کمتر از یک سال حکومت بظاهر مقتدر پهلوی را ساقط کند اما مخالفان جمهوری اسلامی طی ۴۳ سال گذشته علیرغم برخورداری از مدل به مدل شبکههای تلویزیونهای ماهوارهای و ایستگاههای متعدد رادیوئی و فضای مجازی و اینترنت و واتساب و فیس بوک و اینستا و توئیتر و بی بی سی و اینترنشنال و من و تو صدای آمریکا و ایلان ماسک و ترامپ و بایدن و ماکرون و اره و اوره و شمسی کوره نتوانسته و نمیتوانند بصورت جدی و اثرگذار جمهوری اسلامی ایران را به چالش براندازی بکشانند! دلیل این ناکامی همان چیزی است که سالها پیش زنده یاد جلال آل احمد گفت.
جلال تعریف میکرد زمانی که در هفته نامه سخن قلم میزد روزی جوان دانشجوئی مقالهای بمنظور انتشار در سخن را به ایشان داد و جلال به ایشان گفت:
اگر در مقالهات حرفی برای گفتن داشته باشی ولو آنکه آنرا با ذغال بر روی دیوار یک طویله در یکی از روستاهای خلخال هم بنویسی ! مخاطب پیدا میکند اما اگر حرف و پیامی برای گفتن نداشته باشی مقالهات ولو آنکه در نیویورک تایمز و واشنگتن پست هم چاپ شود افاقه نکرده و تاثیری نمیگذارد.
بر همین اساس از این واقعیت نمیتوان گریخت که پیامرسان بدون «پیام» منشا هیچ اتفاقی نیست و نمیتواند باشد!
تلخ یا شیرین آقای ایلان ماسک و همه آنها که همت خودشان را وقف ارائه خدمات پیامدهندگی به مخالفان حکومت در ایران میکنند، نباید چشمشان را به این واقعیت ببندند که در حال سرمایهگذاری روی جماعتیاند که اساسا حرفی برای گفتن و پیامی برای ابلاغ بمنظور احراز فردائی روشن برای ایران ندارند.
پیامرسان باید پشتگرم به وثاقت پیامبر و وجاهت پیام باشد.
اگر ۱۴۰۰ سال پیش پیامبر اسلام موفق شد در نبود کمترین امکانات رسانهای در بدویت شبه جزیره عربستان «دینشان» را ابلاغ و جهانی کند این توفیق ناشی از برخورداری ایشان از استارلینک و ماهواره و دیش و ریسیور و بی بی سی و اینترنشنال نبود بلکه تسری و جهانی شدن «دین رسولالله» مرهون «داشتن پیام» از جانب ایشان برای جامعه مخاطبشان بود.
صرف ابراز مخالفت با جمهوری اسلامی در نبود «پارادایم» لزوماً پیام نیست.
پیام برای پیام بودن نهتنها سلباً بلکه ایجاباً میبایست از احراز هویت معناشناساته حاملان پیام نیز برخوردار باشد. در غیر این صورت چنان پیامی صرفاً برونریخت کراهتی است هیستریک و سیاسانه که بتعبیر «سهراب سپهری» قطاری را میماند که سیاست میبُرد و چه خالی میرفت!
#داریوش_سجادی
عموم برنامههای داریوش سجادی را میتوانید در یوتیوب تلویزیون صحرا در این (آدرس) ببینید
اینتستاگرام «اصلی» آقای سجادی نیز در این (آدرس) است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر