۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

آموزش روزنامه نگاری


چگونه ننویسیم!

ژورنالیزم سیاسی، يکی از سخت ترین در عین حال جذاب ترین مشتقات روزنامه نگاری است. این حرفه در کنار جمیع اقتضائات و لوازم و بدیهیات مشترک نزد رسانه ها، از دو ويژگی خاص و پراهمیت برخوردار است:
«واقع بینی» توام با «بی حسی»
در ژورنالیسم سیاسی فرد ضمن گذشتن از «بایدها» موظف است همه اهتمام خود را صرف «هست» ها کرده و در چنین اهتمامی کمترین فرصت و مجال را به احساسات و هیجانات و شیدائی ها و تنفرهای خود دهد.
به عبارتی در ژورنالیزم سیاسی فرد موظف است ضمن کنترل عواطف خود و به تبع پرهیز از بازی دادن عواطف مخاطب، واقعگرایانه تمرکز خود را محدود به تبیین چیستی و چرائی یک پدیده کند.
ژورنالیزم سیاسی تا حدود زیادی مشابهت با جنس و نوع کار قـُضات دارد.
در هر دو حرفه هم قاضی و هم روزنامه نگار موظفند با کنترل عواطف و احساسات و مهار حُب و بغض های خود، اهتمام شان را صرف چینش واقع بینانه در تحقق یک رویداد یا پدیده نمایند با این تفاوت که وظیفه روزنامه نگار از قاضی سنگین تر و ظریف تر است.
یک قاضی می تواند و باید بعد از چینش واقع بینانه «پازل يک واقعه» نهایتاً در مورد آن پدیده و مسبب آن داوری کند اما روزنامه نگار برخلاف قاضی به هیچ وجه حق داوری کردن نداشته و تنها موظف است ضمن کنترل عواطف و بالتبع پرهیز از بازی دادن عواطف مخاطب، صرفاً تمهید کننده و تکمیل کننده قطعات پازل یک پدیده یا رویداد با انگشت پر وسواس واقع بینی باشد و نهایتاً و با حفظ امانت در انتقال بدون کم فروشی یا غلوگوئی «داوری» را مُحوّل به مخاطب کند.
سه مقاله زیر نمونه هائی برجسته از «رُمانتیک نویسی» «اشاعه نفرت» و خود و مخاطب را اسیر احساسات کردن در ژورنالیزم سیاسی توسط سه تن از آخرین مجموعه بقایای روزنامه نگاری نسل پهلوی است.
مقاله یک
مقاله دو
مقاله سه
هر سه این مقالات بمثابه یک مدل آزمایشگاهی از حیث «محتوای غیررسانه ای» و «غیرحرفه ای» قابل ارائه در کلاس های تدریس «چگونه ننوشتن» در دانشکده های روزنامه نگاریند.
هر چند بازنشستگی در صنعت ژورنالیزم معنا ندارد، اما مشروط بر توانائی در استفاده از دانش و تجربه می توان از سالمندان در این رشته توقع نیمکت نشینی جهت انتقال تجربه و آموزش به نسل جدید روزنامه نگار سیاسی را داشت.


۸ نظر:

ناشناس گفت...

والله تا به حال که نوشته های شما را میخوانیم خیلی بهتر از همینها نمینویسد فرق شما این است که آنقدر کلمه های عربی در آن به کار میبرید که کسی را متوجه نکنید

داریوش سجّادی گفت...

مهم آن است که عرصه ژورنالیزم سیاسی را به تصنیف و مشاعره و انشانویسی و عاشقانه گوئی و ای نامه که می روی به سویش از جانب من ببوس رویش آغشته نکنیم

ناشناس گفت...

متاسفانه همه چیز ما ایرانیان غیر علمی و کم حساب و کتاب است. از اداره حکومت و دولت مان تا اداره جامعه و صداوسیماو... تلویزیونهای ماهواره ای و سایتهای اینترنتی و اصلاحات و اپوزیسیون ووو الخ! کاش شروع کنیم به یادگیری و دست از یکدندگی و بی خیالی برداریم. اینطوری که راه به هیچ جا نخواهیم برد.
باربد عسگری

مجید گفت...

بله متاسفانه ادبیات سیاسی، علل الخصوص از نوع مجازی, تبدیل شده به نشر اکاذیب و شایعه به همراه چرندیات و هزیون گوییهای یک مشت آدم بیسواد یا تازه به دوران رسیده. سراسر افترا، دروغ، کاملا سیاهنمایی و جهتدار بدون رعایت انصاف!
یک زمان فکر میکردم ما در دوران گذار همستیم و به مرور این پدیده به سمت واقعیت متوازن میشه. ولی انگار خوابی بیش نبوده و همچنان با سرعتی باور نکردنی به پیش میره که هیچ چیزی هم جلودارش نیست!

ناشناس گفت...

سهند شمس اسحاقی
عرض سلام خدمت جناب اقای سجادی
مدت مدیدی بنا بر برخی مشغله ها فرصت مرور مطالب منتشره در جراید مجازی و غیر مجازی نبود تا دیروز که این فرصت مهیا شد و ازجمله ویدئویی در مورد قتل ندا اقا سلطان که بی ارتباط با بخشی از مصاحبه اینجانب با حضرتعالی نیست.
برای جلوگیری از اطاله وقت و کلام سراغ اصل ماجرا می روم حضرتعالی در بخشی از مصاحبه با اینجانب در مورد شخص ... See Moreبسیجی که متهم به قتل ندا شده بود فرموده بودید:
«....
بنده سوالم اين است اقای آرش و کليه کسانی که خبر را شنيديد. شما می گوييد جنبش سبز يک جنبش نايس ِ ملاطفت طلب است بعد هم توانستيد يک بسيجی آدم کش را که يک نفر را در مقابل چشم همه کشته خلع سلاح کنيد و کارت شناسائی اش را هم در اورده ايد ايشان هم تمام مدت مثل ماست وايساده و شما را نگاه کرده!؟؛ از کی تا حالا جنبش سبز اينقدر دلاور شده که يک قاتل مسلح را خلع سلاح کند بعد هم ولش کند؟ آيا روی پيشانی بنده و امثال بنده نوشته شده ابله!!!»
اخیراً یک فیلم مستند از ماجرای قتل ندا اقا سلطان ساخته شده است که کار یک کارگردان خارجی به نام آنتونی توماس که دقیقا نشان می دهد فرد متهم به قتل در درگیریهای خیابانی لباسش توسط حاضرین در صحنه در اورده می شود و مورد ضرب و شتم هم قرار می گیرد تا اینجای ماجرا را داشته باشید به آن باز خواهم گشت.
تلویزیون دولتی ایران به تاریخ 22 خرداد ( گمان می کنم ) برنامه ای را بروی انتن تلویزیون فرستاد که در آن به بازخوانی ماجرای قتل ندا پرداخته است، القصه شخص متهم که با نام «ـجاوید» در اینترنت معرفی شده است و کارت بسیج وی نیز در برخی سایتها بهمراه عکس موجود است در این برنامه شرکت می کند و با عجز و لابه بسیار با اذعان به اینکه در ان صحنه حضور داشته است و مورد ضرب و شتم هم قرار گرفته است و عاجزانه مظلومانه مدعی می شود که قتل کار وی نبوده است و انتشار کارت بسیج وی در اینترنت موجبات ریختن ابروی وی و مزاحمتهای تلفنی شهروندان خارج از ایران برای وی شده است.
در مصاحبه مزبور با جنابعالی حضرتعالی این شائبه را مطرح می کنید که اولا محال است که ان شخص بسیجی توسط مردم خلع سلاح یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد و دوما ! تلویحی این شائبه را به ذهن مخاطب القا می کنید که اصل ماجرا یعنی وجود بسیجی ( که مورد ضرب و شتم قرار گرفته و پیرهنش از تنش در اورده شده ) غیر ممکن و دروغ و ساخته پرداخته یک جریان خاص است. البته حضرتعالی پیشتر هم در ماجرای قتل های زنجیره به همین شیوه و سلوک اذهان عمومی را به دستان خارجی اسرائیل انگلیس و خلاصه کشورهای خارجی منحرف کرده بودید و با ادله ای ! ادعا می کردید که این جریان از خارج از نظام هدایت می شود و نظام مقدس ! یادگار حضرت امام از این مسائل عاری است و قس علیهذا....
در مورد قتل ندا اقا سلطان هم باز هم همان قصه اما به زبان دیگر و با مضمون ندا تکرار می شود که البته تا زمانیکه این ویدئو و برنامه ساخته شده صدا و سیمای جمهوری اسلامی بر روی انتن نرفته نبود بررسی ادعای شما در مورد قتل ندا و بسیجی بسیار سخت و غیر ممکن بود اما اکنون لااقل بخشی از ادعاهای جنابعالی در ان مصاحبه بی اساس و بی پایه از اب در امده است. اول وجود ان بسیجی دوم مسئله ضرب و شتم و در اوردن پیراهن وی توسط مردم و رها کردن آن.
در ضمن برنامه تلویزیونی مزبور که توسط صدا و سیما بروی انتن رفته است و شخص بسیجی مزبور با نام « جاوید » در ان حضور دارد به نام برنامه تقاطع می باشد که زحمت پیدا کردن ان در ارشیو صدا و سیما را به عهده حضرتعالی و علاقه مندان می گذارم.
حضرتعالی به عنوان شخصی که بارها و بارها خود را وامدار حقیقت و واقعیت معرفی کرده بودید وظیفه دارید ! به خطای فاحش ناشی از عجولی و عدم تعهد به واقعیت در ان مصاحبه اعتراف کنید البته این یک باید اخلاقی و حرفه ای است و من هم انرا وضع نکرده ام !
موفق باشید.

داریوش سجّادی گفت...

جناب آقای اسحاقی
با سلام متقابل
هر دو فیلم مزبور پیشتر از تذکر نکته سنجانه جنابعالی ملاحظه شده بود و تصادفاً برداشت بنده خلاف شماست و این دو فیلم را تا حدودی تائید کننده دیدگاه و تحلیل خود می بینم
اولاً من در مصاحبه با شما منکر وجود آن شخص بسیجی نشدم بلکه منکر ادعای دستگیری توام با خلع سلاح وی شدم که مستند تقاطع نشان داد آن فرد اساساً مسلح نبوده و مردم محل نیز که وی را دستگیر کرده اند علی رغم ادعاها که اسلحه اش را در شمشادها انداخته نتوانسته اند اسلحه ای پیدا کنند
گذشته از آنکه دکتر حجازی نیز باید این ادعا را اکنون پاسخگو باشد که در مصاحبه با بی بی سی گفت آن بسیجی را وقتی مردم گرفتند فریاد می زد که نزنید من نمی خواستم بزنمش
در حالی که ایشان در فیلم تقاطع بنا بر تائید دوست دکتر حجازی در همان فیلم فریاد می زده نزنید من نزدمش
حالا این دکتر حجازی است که دلیل چنان اظهار کذبی را باید توجیه کند
در ضمن در خصوص کشته شدن ندا آقاسلطان فیلم جدیدی در اینترنت منتشر شد که تا حدود زیادی می تواند نظر بنده را مبنی بر دسیسه بودن آن قتل تائید کند
شما برای اطلاع بیشتر می توانید به لینک زیر در وب لاگ اینجانب رجوع کنید
در مورد قتل های زنجیره ای نیز من بصورت مشروح در مقاله پیچک انحراف حرف زده ام و اگر نقد یا مخالفتی دارید مشتاقانه چشم انتظار نقدتان از آن مقاله هستم و قطعاً این حق را برای من قائل خواهید بود تا در نقد آن مقاله صرفاً به چند متلک کفایت نکنم
لذا در صورت تقبل زحمت در نقد آن مقاله بر بنده منت گذاشته و از نقطه نظرتان بهره مند خواهم شد
لینک مقاله جدید اینجانب در مورد قتل ندا آقا سلطان
http://sokhand.blogspot.com/2010/06/blog-post_14.html
و لینک مقاله پیچک انحراف
http://www.sokhan.info/Farsi/Peechak.htm
با تشکر بابت حسن توجه تان

ناشناس گفت...

ey emel ke meravi be soyash az janebeh man bebos rpyash

chon hagh-ghi-ghat ra dr maghaleh-hayash kam o pesh mebenam
mofagh bashi
tanha sayti hast ke hr roz sar mezanam vali motasefaneh der be der op meshavad chera?mmmmm

Unknown گفت...

سلام خدمت استاد بزرگوار.
بنده دانشجویی هستم که شدیدا به ژورنالیسم سیاسی علاقمندم و از نوع تحللیل و نوشتارتون لذت میبرم. از جنابتان تقاضا دارم که اگر امکانش باشد بنده را در این زمینه راهنمایی کنید. از معرفی افرادی که بنظرتان تحلیلگر واقعی هستند برای شاگردی و یا معرفی کتاب و یا دست نوشته هایی از خودتان برای آموزش و یا هر چه که هست .... ممنون