۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

آقای رئیس جمهور، شما نمی توانید!


بی اعتنائی توام با تحقیر محمود احمدی نژاد به حاج حسن «خمینی» در جریان مراسم سالگرد درگذشت بنیان گذار جمهوری اسلامی با چاشنی « ندادن فرصت سخنرانی به ایشان» توسط هَروَله برخی از حُضار در آن مراسم بعد از نامه سرگشاده محمدعلی انصاری، دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی به حجت الاسلام حسن خمینی و تشریح پشت صحنه مراسم چهارده خرداد بار مفهومی خود را پیدا کرد.
[...]

آقای رئیس جمهور ظاهراً بر یک نکته بدیهی کمتر عنایت می کنند و آن اینکه .......!
در حال حاضر ایشان رئیس جمهور رسمی ایرانند. چنین سمتی به خودی خود تا آن اندازه از صلاحیت توام با مسئولیت برخوردار است تا محمود احمدی نژاد را به دو نکته بدیهی متقاعد سازد:
نخست آنکه ایشان در مقام رئیس جمهور وظیفه رسمی و شرعی و اخلاقی و قانونی دارد تا با یک چشم همه شهروندان ایرانی را صرف نظر از اقبال یا ادبار به خود بنگرد.
نکته دوم و مهم تر آنکه چنین نگرش بسیط و مسئولانه ای دو جانبه نیست و رئیس جمهور نباید و نمی تواند از جمیع شهروندان ایرانی بخواهد بالااتفاق شیفته و سرگشته ایشان تحت هر شرایطی باشند.

آقای احمدی نژاد باید بپذیرند به هر حال برخی از شهروندان ایرانی به ایشان رای نداده اند و چنین شهروندانی می توانند و حق دارند مخالف و منتقد و بلکه متنفر از ایشان نیز باشند و بر ادبار خود نیز با هر دلیلی باقی بمانند. اما رئیس جمهور به اعتبار و مسئولیت شرعی و حقوقی چنان مسند و جایگاهی حق چنین تنگ نظری را ندارد.

[...]

رئیس جمهور چنان رفتاری را در جوار مرقد کسی انجام می دهد که وقتی بادمجان دور قاب چین های دهه 60 بمنظور محدود کردن فعالیت منسوبین نهضت آزادی به ایشان سعایت بردند که نهضتی ها با شما مخالفند، حاذقانه فرمود:

خوب مخالف باشند. مگر من اصول دینم! ...


ادامه و متن کامل در وبسایت سخن

۸ نظر:

ناشناس گفت...

اقای سجادی
ایا اقای احمدی نژاد پس از بیان چنین اتهاماتی علیه اقای رفسنجانی و ناطق نوری انهم در مقابل دوربین تلویزیون صلاحیت باقی ماند در پست رئیس جمهوری را دارد؟
چرا شما از قوه قضائیه جمهوری اسلامی درخواست محاکمه او را به عنوان یک مفتری نمی کنید. وظیفه شرعی اخلاقی و ملی شما در این مورد چیست؟
ایا جا ندارد شمایی که روشنفکران شبه مدرن را بخاطر محکوم نکردن صحبت های هیلاری کلینتون اینچنین مورد شماتت قرار میدهد نگاهی به برخوردهای خود با رئیس جمهور ایران اسلامی کنید. اعتراض شما تا همین حد بود. ؛ اقای رئیس جمهور شما نمیتوانید؛
به نظر میرسد در محکوم کردن اشتباهات اردوگاه مقابل بسیار سخت گیرانه عمل میکنید و در مقابل اشتباهات مقامات جمهوری اسلامی رأفت نشان میدهید.
کدام برخورد غیر اخلاقی تر و غیر اسلامی تر بود برخورد اقای بهنود یا احمدی نژاد؟ کدامیک اثر اجتماعی بدتری میتواند داشته باشد؟
دقت کنید صحبت من در بود و نبود نقد نیست در شدت و حدت برخورد شماست.

داریوش سجّادی گفت...

برخلاف شما بر این باورم این هاشمی رفسنجانی بود که می توانست و باید و موظف بود در پاسخ به اتهامات احمدی نژاد بجای نوشتن آن نامه به رهبر که رفتاری متعلق به عهد قجر بود برای تقویت و نهادینه شدن قانون در نظامی که خودش نقش زیادی در ساختن آن داشت و دارد در اقدامی مدنی رسماً از احمدی نژاد به قوه قضائیه شکایت می برد

ناشناس گفت...

یعنی چون اقای هاشمی از دید شما رفتاری قجری داشت و وظیفه خود را انجام نداد شما لازم نیست با رئیس جمهوری که رفتاری غیر اخلاقی؛ غیر انسانی و غیر اسلامی داشت برخورد تند کنید؟ و خواستار محاکمه رفتار غیر قانونی او شوید
راستی امام اول شیعیان که هم نام شماست اگر میدید یکی از مسولین اداره جامعه چنین تهمت و افترایی به یک انسان دیگر می زد چه واکنشی نشان می داد؟
اقای سجادی بک بار هم که شده از خود بپرسید چرا با اشتباهات نیروهای مخالف خود چنین تند و پر شماتت برخورد میکنید اما قادر نیستند با انان که مسئولیتی در جمهوری اسلامی دارند و حرکتی بسیار غیر اخلاقی تر انجام میدهند با همان شدت برخورد کنید.
نکند انها مصونیت دارند و یا بخاطر سوئ استفاده مخالفان قضیه را انچنان که باید مورد انتقاد قرار نمیدهید.
ایا مولای شما هم چنین رفتاری میکرد؟
ایا شما می توانید خود را پیرو او بدانید؟
بهتر است اماری از کلمات منفی که برای اقای بهنود و اقای احمدی نژاد استفاده کرده اید بگیرید و انرا مقایسه کنید با حکمی که یک دادگاه بی طرف برای اشتباه ان دو می داد. انگاه درخواهید یافت که تا چه اندازه قضاوتها و اتهامات شما یک جانبه است.
اشکالی بر شما نیست که از مبانی فکری جمهوری اسلامی دفاع می کنید مشکل اصلی انجاست که قضاوتهای شما جانب دارانه است. اشتباه بزرگ هم فکران را کوچک و اشتباه مخالفان را بیش از حد بزرگ میکنید و به انها می تازید. به این می گویند بی عدالتی!

داریوش سجّادی گفت...

دوست گرامی
اهانت و تهمت زدن به افراد جرمی تعریف شده در قانون است که با شاکی خصوصی یا مدعی العموم باید پی گیری شود
لذا این فقط در حوزه مسئولیت خود آقای هاشمی است که از احمدی نژاد شکایت کند یا مدعی العموم حسب وظيفه به اعتبار شخصیت حقوقی هاشمی بدنبال اعاده حق ایشان باشد
ربطی به من و امثال من ندارد که با مسئله بخواهیم برخورد حقوقی کنیم
شان بنده و امثال بنده در حد همان نقد و تحلیل رسانه ای است که به سهم خود انجام داده و می دهم
در ضمن تا آنجا که می دانم امام نخست شیعیان نام شان علی بود و نه داریوش!!! ظاهراً اشتباه کرده اید و برخلاف نظر شما همواره در حد بضاعت خود نقاد جمیع رفتارهای غلط در هر طرف مناقشه حال با شدت و ضعف متفاوت بوده امااگر مواضع شما در مواردی غلیظ تر از مواضع بنده بوده و هست دلیل نمی شود از من گلایه فرمائید چرا مانند جنابعالی فکر نمی کنم

ناشناس گفت...

سلام اقای سجادی
نوشته اید اهانت و تهمت جرمی تعریف شده در قانون است که با شاکی خصوصی یا مدعی العموم باید پی گیری شود.
یعنی شما به عنوان یکه روزنامه نگار وظیفه خود احساس نمی کنید به رئیس جمهوری که خلاف قانون و شرع عمل میکند تذکر دهید؟ اما به اقاری بهنودک تذکر را فراموش نمیکنید انهم با چنین شدتی؟
وظیفه اصلی شما نقد اپوزیسیون است یا نقد کاستی های حاکمان ایران و یا هردو؟ اگر هردوست حداقل به عدالت رفتار کنید.

به نظر من اقای علی مطهری که در ایران زندگی می کند در نقد جبهه های مختلف از دید خودش بسیار متعادلتر از شماست. حتی اقای زاکانی نیز در این مورد مانند شما دست به عصا راه نمیرود.

نوشته اید
از من گلایه کرده اید چرا مانند جنابعالی فکر نمیکنم.
من که از شما به این دلیل گله گی ندارم تصور من بر ان است که این محدوده را برای نظر خوانندگان در مورد دیدگاه خود در نظر گرفته اید منهم نظر خود را دادم و تعجبم را از قضاوتهای ناعادلانه شما بیان کردم.

تصور نمیکنم جایی اساساموضعگیری کرده باشم که شدیدتر و غلیظ تر از شما بوده باشد.
انتقاد من به شما بر اساس مقایسه با مواضع خودم نیست بلکه نوشته های شما را با قسمتهای دیگری از دیدگاههایتان که خود را مسلمان و روزنامه نگار می دانید، سنجیده ام.


ضمنا در متن اصلی نظر قبلی نوشته بودم
راستی امام اول شیعیان که هم نام مولای و ولی ( اقای خامنه ای ) شما است ... اما به هنگام تصحیح متاسفانه تنها قسمتی از جمله حذف شده بود و باعث این سوئ نفاهم گشته بود. من نوت بوکی غیر فارسی وغیر انگلیسیی دارم و بههمین دلیل گه گاه چنین اشتباهاتی پیش میاید از !!! شما هم ممنوم.

داریوش سجّادی گفت...

دوست گرامی
من تصور می کنم همین مقاله انجام وظیفه ای است که جنابعالی از من خواسته اید و به سهم خود وظیقه روزنامه نگاری ام را انجام داده ام
همچنانکه در آینده نیز مترصد رفتار و گفتار ایشان ودیگران جهت نقد چنان رفتاری خواهم ماند
از حسن توجه شما نیز کمال امتنان را دارم

ناشناس گفت...

zendeh o javed bad ahmadi nejad dorod va baz ham dorod in ghadr mard hast ke in hameh namardi o fosh o ba-do bera shened hech nagot cheghadr sabr cheghadr metanat kam ast? sabr ham andazeh darad hech reis jomhore dr tarekheh iran in mameh behesh tohen nashod ke be in mardeh mobarez shod mageh cheh kardeh ke ham dakheleh iran va ham beron az iran in hameh doshman darad ? bekhatereh inke ba sedayeh boland gofteh( esrael az ben bayad beravad) hamin o bas be-charehash kardan sahyonesth chera ?chon harfeh hagh mezanad o bas
dozd-h ra moarefi mekonad chera be hashemi bar mekhorad ? be gholeh madar bozorgam ke megoyad
chob ra ke boland mekoni gorbeh dozdeh hesabeh khodash ra mekonad
hala harkateh hashemi va shodeh DOROD BR BOZORG MARDEH TAREKHEH IRAN AHMADE NEJAD AVALIN res johoreh SHOJA iran

ناشناس گفت...

ostadeh azez ba inkeh ba shoma mokhalefam dr in moredeh khas
vali chon hamesh say kardid harfeh hagh ra bezaned baz megoyam
chejore begam dost daramb