نظر دوستان محترمی که به این وبلاگ رجوع می کنند را مایلم در مورد مطلب زیر جویا شوم:
آیا معنای این عمل را می دانید چیست که بعد از آنکه شورای سبز امید به سخنگوئی «اردشیر امیرارجمند»اقدام به فراخوان تظاهرات سکوت در تهران در روز یکشنبه 22 خرداد ماه سال جاری کرده اینکه امروز تلویزیون بی بی سی درست 24 ساعت قبل از رسیدن این فراخوان، تریبون خود را در اختیار «اردشیر امیرارجمند» قرار داد به چه معنائی است؟
آیا معنای این عمل را می دانید چیست که بعد از آنکه شورای سبز امید به سخنگوئی «اردشیر امیرارجمند»اقدام به فراخوان تظاهرات سکوت در تهران در روز یکشنبه 22 خرداد ماه سال جاری کرده اینکه امروز تلویزیون بی بی سی درست 24 ساعت قبل از رسیدن این فراخوان، تریبون خود را در اختیار «اردشیر امیرارجمند» قرار داد به چه معنائی است؟
۲۹ نظر:
معنای این کار آن است که سبزها تدریجاً در حال پیوستن به اصل خودند
چشم موسوی از وحدت سبز با لندن روشن
بی بی سی با این کار بصورت شیطنت آمیز ضمن عدول از مسئولیت خبررسانی کوشید خود را تریبون این حرکت سیاسی قرار دهد. با همین کارهاست که من نوعی که از سبزهادر داخل کشورم مجبور هستم بدینوسیله برائت خود را از رسانه وزارت خارجه انگلستان و افرادی مانند امیرارجمند اعلام کنم سبز واقعی سبز مستقل و اصولگرا است نه سبز همکار با دولت های خارجی
فرید
سوال ساده ای است و پاسخش هم ساده است:
جنبش اردشیر امیرارجمند جنبش بی بی سی و دولت انگلستان است و «لندن» از طریق میزبانی از این سخنگوی خودخوانده سبزها آن هم 24 ساعت قبل از 22 خرداد در واقع دارد از دهان ارجمند و از بلند گوی بی بی سی از مردم ایران می خواهد فردا حتماً در «تظاهرات درخواستی انگلستان» شرکت کنند!
محمد بُنکدار از تهران
میتواند شکبرانگیز باشد! اما ایراد ژورنالیستی به آن وارد نیست.
ارادت
معنای این کار یعنی مشارکت بی بی سی در امر سیاسی ونه در امر اطلاع رسانی. یعنی بی بی سی در نقش ابزار سیاست خارجی ایران و در مقام یک قعال سیاسی رسماً در مناقشات داخلی ایران و بنفع سبزها وارد شده
یعنی آتش بیاری بی بی سی بنفع جنبش سبز و آخرین تلاش بی بی سی در آخرین لحظات بنفع سبزها بمنظور هر چه بیشتر شلوغ کردن کشور
علی
اطلاع رسانی. شورا هر نظری داشته باشه برای ما اهمیتی نداره. ما کاری که باید بکنیم رو میکنیم. مگه 25 خرداد کسی از ما دعوت کرد؟
میثم
جناب علی
با توجه به تاکید امیرارجمند و استفاده از فرصت حضور بموقع اش در بی بی سی و تکرار مجدد دعوت اش در این برنامه از مردم جهت شرکت در راه پیمائی فردا ،فرمایش شما تا حدود زیادی درست است و این می تواند بدین معنا باشد که ظاهراً این برنامه اساساً به همین منظور توسط بی بی سی و امیرارجمند هماهنگ شده بود
جناب میثم
این اطلاع رسانی نیست مشارکت و فعال شدن در یک اقدام سیاسی است که خلاف شان تعریف شده برای یک رسانه است
انصافا" حرکتی لوس تر و خنک تر و بی مزه تر از این فراخوانهای بی معنی هفتگی نیست . حکایت این فراخوانها البته شده است همان حکایت طرح خندق کنی های مرحوم میرزا آقاسی . مقنی ها گفته بودند که قربان ، این قنات ها برای شما آب ندارد . گفته بود برای شما که نان دارد! . حالا شده است حکایت کار این سبزهای خارج از کشور و تلویزیونهای فارسی زبان . این فراخوانها البته هیچ اثری و شنونده ای و اعتنا کننده ای ندارد ، اما برای کسانی که به تازگی برگهء اقامت اروپا و آمریکایشان را گرفته اند و به عنوان پناهنده به بلاد فرنگ پا گذاشته اند ، و نیز برای برنامه سازان و مدیران تلویزیونها فارسی زبان خارجی ، نان فراوان دارد . تیمی که سر دسته اش عنایت فانی و صادق صبا باشد و مشاورش مسعود بهنود باشد و مجری اش فرناز قاضی زاده باشد ، البته که تریبونش هم در اختیار اردشیر امیر ارجمند قرار می گیرد . اصلا" کی هست این بابا؟ فکر می کنم تا قبل از مطرح کردنش توسط تلویزیونهای خارج از کشور ، فقط اهل و عیالش و مادر زنش او را می شناختند . بهرحال ، به نظر من حتی اگر یک خر لنگ هم به خارج بیاید و یا از همان داخل ایران ادعای مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی کند ، همهء تلویزیونهای فارسی زبان خارجی به سمتش شیرجه میزنند و او را به عنوان یک متفکر جلوی دوربین می گذارند تا خطاب به ملت ایران فراخوان بدهد . البته همین خر اگر به دفتر روزنامهء کیهان در تهران هم برود و ادعا کند که قصد عرعر کردن علیه مخالفین حکومت را دارد ، باز تریبون در اختیارش می گذارند . داریوش جان سیاست همین هست و هیچ معنایی هم غیر از این ندارد
عبدالطیف عبادی
فکر میکنم این روزها بزرگترین خبر گرامیداشت سالروز اعتراضات مردی باشه. بعضی مثل من موافق و برخی مثل شما و جناب علی آقای عزیز مخالف در مقابل هم صف کشیده اند. به نظرم خبر به این مهمی نیاز به ویژه برنامه هایی دارد. حالا چه خوده جمهوری اسلامی بانی باشه، چرا رادیو ها و تلوزیون های خارجی
میثم
جماب میثم
این «خبررسانی» نیست مشارکت در امر «خبرسازی» برای فرداست
فردا روز بزرگی برای همه ماست و نیازی نیست کسی آنرا به ما گوشزد کند. اگر مخالفین فکر میکنند ما در اقلیت هستیم اجازه دهند تا ما هم اعتراض کنیم، اعتراض حق است چه در اقلیت باشیم و چه در اکثریت
میثم
عوام فریبی همیشگی بی بی سی ، که یعنی ما هم هستیم .اونی که همیشه تو صحنه هست همیشه در جریان هم هست ، نیازی به اطلاع رسانی پرهیاهوی بی بی سی نیست
فیروزه
جناب میثم
ظاهراً متوجه اصل مطلب نشده اید محل منازعه فردا و بزرگ بودن یا کوچک بودنش نیست موضوع مهم تنزل یک رسانه تا سطح تبدیل شدنش به بلندگوی یک جریان سیاسی است آن هم یک رسانه دولتی خارجی و الحاق اش به یک جنبش مدعی استقلال !!!
هر تجمع و اعتراض بدون مجوز جنبش به اصطلاح سبز ،فقط دایره محاصره اصلاح طلبان رو تنگ تر میکنه،و مورد منفی این قضیه برای منی که مخالف جنبش سبز هستم از دور خارج شدن تعداد بیشتری از چهره های موجه اصلاح طلبان هست
احسان
بسیار منطق خوبی دارید جناب سجادی. لطفا برای اینکه ما بتونیم صدامون رو بلند کنیم بفرمائید که به ما هم مجال صحبت در رسانه ملی را بدهند. اگر هم به این دوستان دسترسی ندارید اجازه بدید ما از هر امکانی بتونیم استفاده کنیم. حالا ماله هر کشوری که می خواد باشه. فراموش می کنید که مرحوم آقای خمینی هم در پاریس با همین رسانه های خارجی مصاحبه میکرد و از همونجا مردم رو دعوت به مقاومت میکرد. اگر کسانی که تریبون در اختیار آیت الله قرار دادند کار خلاف اصول ژرنالیستی کردند و آیت الله دست نشانده بیگانه بود، ما هم هستیم
میثم
بجز بی بی سی افراد و گروه های سیاسی بسیار دیگری هم داعیه الحاق به جنبش سبز را دارند ، چیزی که مهم هست این است که آیا جنبش سبز هم انتساب به آنها را می پذیرد یا نه ، که امیدواریم با هوشیاری مراقب این نون به نرخ روز خور ها و فرصت طلبان باشند
فیروزه
جناب میثم
خمینی از نمایندگی تقریباً مطلق یک ملت برخوردار بود لذا تا آن اندازه مشروعیت داشت تا از تریبون های موجود برای بیان مطالبات ملت ایران استفاده کند
احسنت. ما هم همان کار را می کنیم. پس بزرگواری فرمائید و کمک کنید راه درست را انتخاب کنیم
میثم
مبارزه خمینی آن هم بنمایندگی از تمامیت ملت ایران مبارزه ای ساختار شکنانه و براندازانه علیه نظام سلطنت بود اما جنبش سبز لااقل به ظاهر چنین ادعائی ندارد کاش اگر چنین قصدی دارد لااقل صادقانه اعلام می کرد
خمینی وقتی مشروعیت اش را از قاطبه ملت گرفت این مجوز را از سوی ملت داشت و احراز کرد تا در حوزه اطلاع رسلانی از ابزارهای موجود بهره ببرد اما این هم باز بمعنای عدول یک رسانه از امر اطلاع رسانی و تنرل دادن خود تا سطح یک طرف دعوا نیست اگر بی بی سی در ایام انقلاب هم در مصاحبه با بنیان گذار جمهوری اسلامی تلاش کرده یک طرف دعوا را بگیرد کاری غیراخلاقی و غیر حرفه ای کرده
خبر یک ایران امروز آمادگی فرداست. هم برای ما، و هم برای نیروهای امنیتی که احتمالا الان مشغول برنامه ریزی هستند. طبیعی ست که این تب به رسانه ها هم کشیده شود
میثم
جناب میثم
رسانه باید در کمین خبر باشد نه تمهید کننده و بانی خبر !
جواب شما در سئوالتان مستتر است. اما آنچه گردش این دوسال به ما فهمانید این بود که جنبش سبز مال ما نیست. جریانی که پاک از یاد برده که « درون حکومتی » و « درون اجتماعی » بوده است. جریانی که زرنگ و سیاستمدار بودن و تدبیر و واقع گرایی پیشه کردن و موقع شناس و صاحب دستور العملی عاقل پسند بودن در عملیات اش جایی ندارد. به هیچ سراطی مستقیم نیست. هر کور و کچلی که بویی از اصلاح و رفرم سیاسی نبرده و غرض و مرض شخصی یا گروهی دارد بدون هیچ یااللهی وارد آن می شود و ادعای ارث و میراث می کند. احدی هم جلودار این افراد نیست. حالا هم که به مدد خواب خرگوشی حضرات سبز ، وصله ای نیست که راست یا دروغ به این جنبش نچسبیده باشد. گله و شکایت این دوستان از چیست، من نمی دانم! عجالتا آنهمه حرف حساب در انتخابات 88 طی این دوسال به شوخی و بالماسکه ماهواره ای مبدل گردیده است. بیچاره آن امیدوارانی که جان بر سر اینکار گذاشتند ...
عسگری
این اعتراضها باید سال 57 انجام میشد که بی بی سی دربست و 24 ساعته در اختیار آقای یزدی و قطب زاده و جبهه ملی برای سرنگون کردن رژیم سلطنتی بود نه الان
هاتف
جناب هاتف
اولاً بی بی سی در آن تاریخ 24 ساعته نبود کمااینکه تاکنون هم 24 ساعته نبوده در آن تاریح رادیو فارسی بی بی سی دو برنامه نیم ساعته و یک ساعته یکی 6 صبح به وقت ایران و یکی 8 شب داشت گذشته از آنکه همانطور که بارها در کامنت های بالا عزض کردم موضوع مورد مناقشه ورود بی بی سی به موضوع در مقام پروپاگاندا است و نه اطلاع رسانی
ثانیاً
یک مطلب را نباید و نمی توان کتمان کرد و آن اینکه رادیو بی بی سی در انقلاب اسلامی سال 57 نفش بارزی را به عهده داشت و پوشش خبری گسترده و خوبی به رویدادهای ایران می داد اما چیزی که شما و بعضاً دیگران کمتر به آن توجه می کنند آن است که چنان پوشش خبری مناسبی قبل از حب علی ناشی از بغض معاویه بود چنان پوشش خبری بمعنای آن نبود که رسانه وزارت خارجه انگلستان خواب نما شده و یک شبه آب توبه بر سر ریخته و اینک انقلابی تر از انقلابیون در خطوط مقدم مبارزه با نظام سلطنت در خدمت انقلابیون قرار گرفته واقعیت آن بود که انگلستان همواره ایران را سفره اختصاصی خود می دید اما بعد از جریان ملی شدن نفت و ظهور دکتر مصدق و ضعف انگلستانه بعد از جنگ جهانی دوم لندن دیگر مانند گذشته توان مدیریت انحصاری خود در جهان را از دست داده بود لذا کراهتاً دست کمک بسوی واشنگتن دراز کرد تا از سفره صد در صدی ایران بصورت مطلق رانده نشود لذا با تن دادن به حضور آمریکا بر سر سفره ایرانی که قبلاً تعلق کامل به لندن داشت پذیرفت واشنگتن هم با «تقبل هزینه حفظ ایران در اردوی غرب» بر سر سفره ایران بنشیند تا لندن نیز سهم خود را ولو کمتر ازسفره ایران حقط کند اما این امر از سر کراهت و ناچاری بود به همین دلیل وقتی امواج انقلاب ضد آمریکائی ایران را در بهمن 57 دید زیرکانه ضمن پوشش خبری گسترده این انقلاب علیه نظام پهلوی تلاش کرد امواج آن را متوجه آمریکا کرده تا ضمن مصون نگاه داشتن خود بتواند سهم قبلی خود در ایران را از آمریکا پس بگیرد امری که اتفاقاً تا حدود زیادی محقق شد و امواج انقلاب اسلامی علی رغم اینکه کودتای 28 مرداد بیشتر ماهیتی انگلیسی داشت اما ضدیت انقلاب عمدتاً متوجه آمریکا شد البته تنها چیزی که انگلستان و به تبع آن بی بی سی پیش بینی نمی کردند آن بود که رهبری انقلاب تنها متوجه واشنگتن بماند و خصومت های لندن را فراموش کند امری که صورت نگرفت و فتوای سلمان رشدی یکی از برجسته ترین کنش های انقلاب ایران علیه انگلستان در کنار آمریکا بود
این دائی جان ناپلئون بازی ها ما رو مردد نمی کنه فراموش نکنیم که انقلاب 57 بیشترین استفاده را از رسانه های بیگانه خصوصاٌ رادیو بی. بی سی کرد. آقای سجادی گوش ما از این حرف ها پره. همکارانتون در کیهان و بیست و سی از این حرف ها کم تحویل ما نمی دهند
امین
جناب امین
بحث جدی است!
شما سرگرم بازی خود باشید و انشاالله فردا می ترکانید!!! ما که بخیل نیستیم تا بخواهیم شما را مردد کنیم فردا متعلق بشماست خوش برانید
vaghti man megoyam sabzeh (lajani) yani khain yani mozdor yani vatan forosh ke ba bbc va voe dasteshan toyeh yek keseh ast
ama ama vaghti megoyam sabz roshan in sabz faghat joz kami azadi ejtemai albateh be sabkeh amrekae chezi degar nemekhahand
pas natejeh megerem ke in hameh sar o seda nadarad beheshan azadi bedahed vasalam nameh tamam
roz mary
بی بی سی رسانه دولتی انگلستان است و چیزی که واضح است این است که دل ملکه انگلستان و دولت آن برای ادب و زبان فارسی نسوخته است وجود بی بی سی فارسی در راستای اهداف انگلستان است.
مخاطبان بی بی سی فارسی مگر چند درصد کل رسانه بی بی سی هستند، فکر می کنم برای انگلیس می ارزد که ابروی رسانه ای بی بی سی فارسی را در طبق اخلاص بگذارد تا به اهداف مکارانه خود که حالا دیگر مکر و حیله ای هم ندارد و کاملا رو بازی می کند، برسد.
کاری که در مورد بی بی سی انگلیسی با احتیاط بیشتری در مورد آن عمل می کند.
جمله نماینده انگلیس در سازمان ملل در رای به تشکیل اسرائیل هرگز فراموشم نمی شود رای ممتنع...تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
حالا اگر تریبون شده سوال اصلی این نیست که تریبون شدن چه معنایی دارد یعنی اردشیر ارجمند سبز تظاهرات و دعواتهای گاه و بیگاه به نفع انگلیس است و انگلیس هیچ وقت دلش به حال من در ایران نسوخته ساده تر اینکه سود بردن انگلیس به معنای زیان کردن ما است.
چطور باید به دوستانم که تا دیروز هیچ از سیاست نمی دانستند و امروز تکرار کننده تحلیلهای بی بی سی فارسی هستند بگویم لااقل به دیده شک بنگرید
ارسال یک نظر