بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد، ایران با ۶۱ درصد زن بالای ۲۵ سال و ۴۳ درصد مرد بالای ۲۵ سال با تحصیلاتی در حد دوره راهنمایی یا کمتر از جمله کشورهای کم سواد محسوب می شود.
برخلاف سازمان ملل معتقدم درد اصلی در ایران قبل از کم سوادی، کم شعوری است!
مهم نیست شما چند کلاس سواد دارید مهم برخورداری از حداقلی از شعور است که لزوماً با طی مدارج عالیه تحصیل فراهم نمی شود.
می توان دریا دریا لیسانسه و فوق لیسانسه و دکترا را در ایران ردیف کرد که به صفت ظاهر «تحصیلکرده» محسوب می شوند اما در عمل محروم از حداقل فهم و درک و شعور و فضیلت مانده اند!
زمانی دکتر شریعتی لابه می کرد که:
وه چه زشت است مـُردن در بستر. آن هم به ضرب اسهال!
برخلاف دکتر بر این باورم که:
بسیار زشت تر زیستن در غفلت است آن هم در توهم مُکنت «علم و شعور و سواد»
باز بقول دکتر:
درد امروز جامعه ما بی سوادی مردم ما نیست. نیم سوادی روشنفکران و تحصیلکرده های ماست!
۴ نظر:
این یک مورد آقا در مورد شما به روشنی صدق می کند . شما بحمد و توفیق زیستن در سرزمین آزادی ها به آن ضرب نخواهید رسید اما فکر می کنم در جمیع متوهمان هستید در غربت که به لطف پاشای بزرگ همیشه بلیط دو سره رفت و برگشت را در کیف تان دارید . موفق باشید آقا .
موافقم.
احتمال داشتنِ شعور و معرفت با کسبِ دانش بيشتر میشود، اما داشتنِ يکی ملازم و پيشنيازِ ديگری نيست.
اما کاش شما هم قلمتان را اندکی میپيراستيد و مخالفان را هر چند کوتهفکر و بداخلاق با زبانی فاخر خطاب قرار میداديد تا بُردِ قلمتان بيشتر شود.
فراموش نکنيد که هدف «گرفتنِ حالِ ديگران» و «خنک شدنِ دلِ خود» نيست، هدف ايجادِ تغييراتی مثبت و هر چند اندک است. مثالِ پدرِ روحانی و ژانوالژان شايد نمونهای خوبی از تلاش برای اصلاحِ ديگران با عِلم به ناتوانیها و بدکارگیهايشان باشد.
مويد باشید.
همین که احمق ترین قشر جامعه بیش از سی سال است بر این کشور حکومت می کنند بهترین دلیل بر بی شعوری ملت است
مساله این است که در کشور ما افراد با استعداد و باهوش هدایت می شوند به ظت رشته های فنی و اخیرا پزشکی و این باعث میشود متاسفانه در علوم انسانی که بر رفتار اجتماعی و شعور مردم موثر تر ند ضعف داشته باشیم. گاهی اوقات احساس می کنم این وضع آگانه ایجاد شده است.
ارسال یک نظر