تصنیف معروف «تفنگ» با خوانش و گویش شیرین زیبای لـُری «رضا سقائی» از ماندگارترین اجراهای محلی ایران بود و هست خصوصاً با آن بیت الغزل زیبای:
تفنگ حیفه که آهو بَکـُشی آهو قشنگه
تفنگ حیفه بَکـُشی کبک کوهی رنگارنگه
تنهای نکته منفی آن تصنیف در بیت دوم بود آنجا که شاعر بی سلیقگی کرده و جواز کشتار پلنگان را نیز بی اخلاقانه صادر می کرد:
تفنگ بَزَن به اون دزد فراری
تفنگ جا گولکت سینه «پلنگه»
خوشبختانه اکنون و با انتشار خبری مبنی بر امتناع یک دامدار جوانمرد لـُر از کشتن پلنگی که به گله اش حمله کرده و 44 راس از احشامش را دریده علی رغم مسلح بودن و توانائی چوپان در هلاک کردن پلنگ متهاجم (اینجا را بخوانید) اینک و در عمل آن چوپان غیور و جوانمرد خطه لرستان کوتاهی شاعر را جبران کرد و با امید به آنکه چنین رفتاری تبدیل به یک نـُرم اخلاقی در مواجهه انسانی با جمیع بندگان خدا شود.
یادآوری این نکته نیز خالی از لطف نیست که در ایام جنگ که این تصنیف بشدت اقبال یافته بود «بچه های جبهه» راساً ابتکار بخرج داده و سروده فوق را آنگونه می خواندند:
تفنگ حیفه که آهو بکشی آهو قشنگه
تفنگ حیفه بکشی کبک کوهی رنگارنگه
تفنگ بزن به اون دزد فراری
تفنگ جا گولکت سینه «صدامه»
۱ نظر:
هر چند صدام و همه دیکتاتورها از خوی انسانی خارج شده اند و به قول معروف نمیتوان حکم انسان را در مورد انها صادر کرد
ولی این مجوز نمیشود که ما هم از خوی انسانی خارج شویم و
شعر بسراییم که تنفنگ و گلوله را بزن به سینه صدام
ایا از دید شما اموزش کشتن یک جانور سخت تر است از یک فرهنگ کشتن یک انسان -ولو جانی-
در نظر بگیرید که این اشعار و موسیقی به تدریج تبدیل خواهند شد به یک فرهنگ
یعنی وقتی مجوز زدن گلوله به صدام را دادیم و تشویق هم کردیم سالها بعد فرزندانمان به دنبال صدام های خیالی میگردند و هر کس مخالف خودش را صدامی مینامه و پروسه خطرناکی اغاز خواهد شد که انتهایش معلوم نیست و میشه چیزی شبیه حملات انتحاری مسلمونا و یا حملات امریکا به سایر نقاط برای نابودی صدامیون(تروریست ها)
نمونه داخلیش هم میشه به حسین شریعتمداری اشاره کرد که از نظر وی همه متهمند مگر اینکه خلافش ثابت بشه
ارسال یک نظر