۱۳۹۳ تیر ۸, یکشنبه

حصر حصین!



علی مطهری با انتشار پاسخ آیت الله خامنه ای به تقاضای ایشان جهت برداشتن حصر، خواسته یا ناخواسته اثبات کرد حصر موجود امری است اجتناب ناپذیر و مرضی الطرفین!
با توجه به اظهارات رهبری، محصورین علی رغم تقصیر، مشمول تقلیل تنبیه شده اند. لذا منطقاً برای نظام برداشتن حصر در عین ماندن محصورین بر موضع تقلب بمعنای برسمیت شناختن «خلعت قهرمانی» تحمیلی سبزها به قامت محصورین است.
از سوی دیگر محصورین علی رغم موجودیت گزینه «ابراز ندامت» به اعتبار پایمردی خود بر موضع تقلب، اسیر کاریزمای تحمیلی حامیان خود شده و اینک در صورت تمایل نیز قهراً نمی توانند این یگانه سنگر و وجهه تحمیل شده بر خود را نیز از دست بدهند.
در موقعیتی که محصورین اعتبارشان را در نظام از دست داده ند و پلی نیز برای بازگشت به اعتبار سابق خود را در نظام باقی نگذاشته اند اینک یگانه گزینه مقرون بصرفه برای ایشان حفظ خلعت قهرمانی است که امت سبزشان بر قامت ایشان دوخته اند.
طبیعتاً چنانچه محصورین ادعای تقلب را نیز پس بگیرند؛ علی رغم این مبتلا به «خسر الدنیا و آخرة» شده و از سوئی امکان بازتولید شاکله سیاسی سابق خود در نظام را ندارند واز سوی دیگر با اقرار به سلامت انتخابات 88 و یا ابراز ندامت مجبور خواهند شد «خلعت قهرمانی» تحمیلی از جانب سبزها را نیز بیآویزند.
بر این روال نامیمون، ظاهراً ماندگاری در حصر یگانه انتخاب اجتناب ناپذیر و مرضی الطرفین و آبرومندانه محصورین جهت حفظ کاریزمای تحمیلی خود نزد شیدائیان خواهد بود!
با توجه به «راه طی شده» ظاهراً تا یابش راه حلی سوم اصل «ما را رها کنید در این رنج بی حساب» مبدل به گزینه تحمیلی و در عین حال مقبول محصورین شده. گزینه ای مرضی الطرفین که ازسوئی به نظام اجازه می دهد تا اثبات کند «باج ندادم» و به محصورین نیز اجازه می دهد تا به امت شان بگویند «سازش نکردم»!
ماجرای حصر قرینه «عطاری» است که در جستجوی «راهی سوم» شکوه از آن داشت که:
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کین کدام است



هیچ نظری موجود نیست: