۱۳۹۳ خرداد ۱۱, یکشنبه

کـِـبر میمون!


تکبُر از جمله رذیلت هائی محوری است که اسباب سقوط انسان به حضیض و دنائت اخلاق شده و می شود.
اما همین تکبُر از مقام و خوانشی دیگر می تواند مُبدل به فضیلتی اخلاقی و کِــبری فرخنده و میمون شود.
چنین کِــبری محصول فهم و خوانش خود ذیل توحیدی است که ناظر بر «همه چیزی» خدا و «بی همه چیزی» غیر خداست!
به اقتفای چنان فهمی از توحید، ابراز منیت و احساس عینیت و فخر شخصیت در چنین جهانی و نازیدن به طلعت و خلعت خود در چنان منظومه ای، عین سفاهت است.
نگاه سالکان و سائقان چنان توحیدی، به متوهمین «دارائی و توانائی» در چنان منظومه ای، نگه کردنی است عاقل اندر سفیه!
چنان سالکانی مبتلایان به «کـِـبری میمون» اند که با فهم هیچ انگارانه از خود در مقابل ادب همه چیز انگارانه از خدای خود، فخر فروش «هیچی خود» به توهم «خود چیز پنداران» اند و نگاه شان به «خود دانا» و «خود دارا» و «خود توانا» پنداران، نگاهی است از سر نیشخند و مضحکه!
دیوژن هائی که همه توهم جلال و جبروت اسکندران و حظ خود مهم انگاری و خود قوی دانی و خود فهیم خوانی و خود روشنفکر بینی و خویش آیت الله خواهی را علی گونه به عطسه بزی هم نخرند!
کِـبرشان میمون و تکبرشان پاینده!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

احسنت و نفست حق