۱۳۹۵ تیر ۱۱, جمعه

غاز بودن مرغ همسایه!


صادق زیباکلام تئوریسین خودخوانده اصلاحات (!) اخیراً و پیرو رفراندوم برگزار شده در انگلستان که منجر به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شد بر کرسی تدریس دمکراسی نشسته و در خلوت و جلوت و مصاحبه و مقاله و سخنرانی مُبتهجانه نظام جمهوری اسلامی را اندرز می دهد که به تجربه رفراندوم انگلستان تاسی کرده و دمکراسی واقعی را از لندن بیآموزند!
زیباکلام می فرمایند برخلاف دواعی آنانکه می گفتند و می گویند دمکراسی غربی دروغی بیش نیست و مردم نقشی در انتخابات نداشته و محور بازی در دست محافل قدرت و نخبگان و الیت و الیگارشی حاکمه است که با لطائف الحیّل و با فریب مردم آرای مطمح نظر خود را از صندوق بیرون می آورند؛ با رفراندوم انگلستان که در آن بدنه عوام جامعه برخلاف نظر جمیع پایوران و نخبگان و هیئت حاکمه رای خود را به نظام دیکته کرد اینک ثابت شد دمکراسی در غرب واقعی است و عوام می توانند برخلاف خواست حکومت و خواص جامعه، رای خود را به صندوق ریخته و حکومت و الیگارشی حاکم و نخبگان مملکت را مجاب به پیروی از خود کنند.
فرمایش جناب زیباکلام متین است اما ظاهراً فراموش کرده اند برخلاف مشق دمکراسی امروزشان، ایشان و همراهان و عقبه سیاسی ایشان در اردوی سبزها بودند که در 88 همین دمکراسی مورد اقبال خود را برنتابیده و با ادله هائی متفرعنانه برآیند انتخابات 88 را به بهانه کودتا و تقلب و تخلف و تدلیس، نفی کردند!
ظاهراً حافظه ایشان فراموش کرده چگونه در 88 با دواعی محیرالعقولی از قبیل:
رای عوام دون رای خواص است و آنها زشت اند و بی ریخت اند و بی کلاس اند و بی سواد اند و دهاتی اند و ما باشعوریم و باکلاس ایم و با سوادیم و خوشگلیم و خوش لباس ایم و خوش بیانیم و موندمان بالا است و با انبوهی از مواضع متفرعنانه و پر تبختر بر چهره نظام ناخن کشیدند و 8 ماه شهر را اسیر خیره سری و تفرعن خود کرده و برآیند انتخابات آن سال را قربانی خود شیفتگی و از خود متشکری شان کردند!
چطور مرغ همسایه غاز است و وقتی انگلستان به آرای طبقات عوام جامعه احترام می گذارد امثال زیباکلام احساس رسالت می کنند تا فخر چنین دمکراسی نابی را به زمین و زمان بفروشند اما وقتی همین تجربه در کشورشان تکرار می شود تمامی لوازم دمکراسی را فراموش کرده و با زدن به زیر میز و تحقیر آرای توده های عوام، شهرآشوبی می کنند.
اصلاً جناب زیبا کلام چرا راه دور می روند.
همین انتخابات ریاست جمهوری پیش رو آزمون خوب و مجددی است تا ایشان التزام یا عدم التزام خود به آرای عوام را مظنه بزنند.
مقتدا و مُرادشان جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم که مکرراً می فرمایند مردم دیگر آگاه شده اند و گول نمی خورند!
زمزمه های آمدن محمود هم که بگوش می رسد و متقابلاً شاهد حجم بالائی از وحشت در اردوی خواص و از ما بهتران هم هستیم که در حال بر هم زدن زمین و زمان اند تا مبادا محمود بیاید و ببرد! مطابق نظر سنجی اعلام شده «جلائی پور» شان هم در حال حاضر احمدی نژاد علی رغم داغ نبودن فضای سیاسی کشور تنها 10 درصد از «روحانی» عقب تر است!
با چنین مختصاتی آیا آقای زیباکلام و مقتدای آقای زیباکلام و عقبه سیاسی ایشان در صورت ورود احمدی نژاد و احیاناً و «نعوذ بالله» پیروزی مجدد وی در انتخابات، قول می دهند به رای بقول خودشان «عوام» احترام بگذارند و رسم انگلیسی پیشه کنند و مجدد مملکت را به آشوب نکشند!؟


۱ نظر:

ناشناس گفت...

مازندرانیها وقتی کلامات این زیباکلامان!!!! را میشنوند ,انگشت به دهان میگویند : خی مرغانه هاکرده , یعنی خوک تخم مرغ گذاشت , مازندرانیها این قبیل سر و صدا ها را سگسار خل میخوانند , یعنی آنجا که خیل سگان جمع باشند , سگ صاحبش را نمیشناسد .