۱۳۹۶ دی ۷, پنجشنبه

از تراژدی اکبر تا کمدی محمود!


محمود احمدی نژاد به اعتبار معرکه گردانی های اخیرش خواسته یا ناخواسته در حال پای گذاشتن در مسیری است که پیش تر اکبر هاشمی رفسنجانی این راه را طی کرده بود و این طنز تاریخ است که دو گانه آنتاگونیستی «اکبر و محمود» علی رغم همه مواضع آشتی ناپذیرشان اکنون در حال نزدیک شدن به یک «این همانی» تاریخی واقع شده است.

اگر نغز ماندگار «هگل» را مبنا قرار دهیم که «تاریخ دو بار تکرار می شود بار نخست بصورت تراژيک و بار دوم بصورت کمیک» بدین اعتبار ظاهرا احمدی نژاد نیز بعد از «تراژدی تاریخی هاشمی» اینک در مقام مطالبه سهم کمیک و تاریخی خود برآمده.

بی جهت هم نیست که اکنون مشاهده می شود «محمود» به یک همزاد پنداری با رقیب پیشین اش رسیده و مانند هاشمی که در ۹۲ بعد از تلخ کامی بابت حذف اش از انتخابات ریاست جمهوری یاد مردم افتاد و فرمود:

هیچکس با استحقاق تر از علی(ع) برای حکومت بر مردم نبود، با اینکه مشروعیتش آسمانی بود. امّا پیغمبر(ص) به ایشان فرمودند: ببین مردم، تو را می خواهند یا نه؟. اگر خواستند، بمان و اگر نخواستند به خودشان واگذار کن ... بی مانندی همچون علی(ع) نیز هرگز نمی تواند درجایگاه قیّمی مردم بنشیند.

بشارتی که اینک محمود را نیز در «بی تابی ناشی از مستوری» به صرافت آن انداخته تا بفرمایند:

هر کسی در هر مقام و منصبی که باشد، اگر ملت او را نخواهد، او غاصب است و باید برود ... هر اقدامی انجام دهد، تخلف است. هر تصرفی در بیت المال انجام دهد، بعدا باید پاسخگو باشد.

بخش کمیک ماجرای «محمود» آنجاست که «اکبر» در تراژدی خود وفق برخورداری از پایگاه اجتماعی نزد طبقه مرفه و اتکایش به یک سازمان حزبی منسجم علی رغم آن نتوانست در مقابل مهابت مردمی انقلاب اسلامی توفیقی حاصل کند و همه نیشگون ها و شیطنت هایش علیه رهبری نهایتا با سرانگشت تدبیر «آیت الله» مدیریت شد.

کمیک بودن تکرار نقش تاریخی محمود از آن جهت مسموع و مشهود است که اولا مشارالیه در فقدان برخورداری ار یک سازمان سیاسی و بدون احراز پرستیژ لازم در مقام دهان کجی و مبارزه طلبی با رهبری نظام برآمده.

این در حالی است که هاشمی رفسنجانی لااقل در تمشیت سیاست های ایذائی خود علیه رهبر هم برخوردار از پرستیژ بود و هم به لوازم یک نزاع با پرستیز نیز التزام داشت و برخلاف ایشان اکنون سلف وی (محمود) در بی پرستیژ ترین شکل ممکن کمدی خود را مشغول تخت حوضی کردن اند!

یگانه ویژگی منحصر بفرد در کمدی محمود رویکرد سفید چشمانه ایشان علیه رهبری است.

محمود به اعتبار برخوردار شدنش از حمایت رهبری در فتنه ۸۸ دچار یک سوء تفاهم شد و نتوانست بفهمد حمایت رهبری از وی در ۸۸ دائر بر صیانت از آرای مردم بود و برخلاف آن محمود آن حمایت را بصورت فله ای به حساب خود فهم و مصادره کرد و بر همین اساس می کوشد به اعتبار تصور «دُردانه انگاشتن خود نزد رهبری» با این معرکه گردانی های خیابانی به زعم خود از رهبری باج خواهی کند!

غافل از آنکه «آیت الله» نیز همچون «روح الله» به صراحت اثبات کرده:

با هیچ کس در هیچ مرتبه ای عقد اخوت ابدی نبسته الی اخوت دائر بر عملکرد مبتنی بر حق افراد!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

محمود احمدی نژاد به یاد مردم نیفتاده است؛ او همواره مردمی بوده و خواهد بود.
به راستی چرا انتقادهای احمدی نژاد به دستگاه قضایی، حمله به نظام و تقابل با رهبری معنی می شود؟
از قضا شاید ندانید که هنوز هم بسیاری از دوستداران همزمانِ رهبری و احمدی نژاد، این دو را یاور همدیگر میدانند.
احمدی نژاد شاید حزب نداشته باشد اما کافی است تا نگاهی به سفرهای او بکنید و میزان استقبال مردم از وی را ببینید.
اطمینان داشته باشید که مخالفان احمدی نژاد اگر از محبوب نبودن وی خیالشان راحت بود، حتما و حتما و حتما او را رد صلاحیت نمی کردند و میگذاشتند در انتخابات شرکت کند و رای نیاورد و ضایع شود.

احمدی نژاد خوب فهمیده که چه میکند.
با حمله به لاریجانی ها و در راسشان رییس قوه قضاییه، یکی از مدعیان اصلی جانشینی آیت الله خامنه ای را مفتضح و از راه به در کرد.
همانکاری که برادران لاریجانی با وارد کردن حجة الاسلام رییسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری اخیر در حق رییسی انجام دادندو
عملا او را تبدیل به گزینه ی حذف شده کردند

ناشناس گفت...

به نظرم احمدی نژاد بسیار بهتر از خیلی ها از جمله حضرتعالی، مردم ایران را میشناسد و رفتارش را با سلیقه مردم و فضای غالب اجتماعی هماهنگ میکند، نمیدانید ولی باید بدانید جز درصد اندکی باقی مردم اندک اعتنایی به رهبری و منویات ایشان و شما و امثال شمایان فرو رفته در خواب خرگوشی ندارند که هیچ بلکه عمیقا متنفرند. جامعه به شدت خشمگین و ملتهب و به تنگ آمده از انقلابی گری های مخرب حضر آقاست. بزودی نتیجه رفتار و تحرکات احمدی نژاد به نفع مردم رقم میخورد(هر چند که خود شایسته راهبری جنبش مردمی نیست) و شما حتما قبل از مرگ و سکته ان را خواهید دید و چهره ی متفکر و نوستراداموسانه حضرتعالی در آن زمان باید بسیار دیدنی باشد. هر چند اگر از حسد نمیرید، قطعا مدعی میشوید و طلبکار و پست میگذارید که که بله....بنده این را نیز پیش بینی کرده بودم.

ناشناس گفت...

جنابعالی از کی ولایتمدار شدی؟! بنده در عحبم از این ادبیات سراسر بی‌ادبانه‌ی جنابتان! احمدی‌نژاد اگر بار دوم به صورت کمدی ظهور کرده باشد همان سال ۸۸ بود که به لطائف‌الحیل و تقلب و تزویر و به قیمت خون جوانان و سرکوب منتقدین به حجله درآمد. دست از این پاچه‌خواری ذلیلانه و رقت‌انگیز بردار. ویسکی‌ات را بنوش و سر خویش گیر.