۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

مرزهای بی شرمی


سایت خبری بی بی سی فارسی بنقل از «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا «خبر داده» که وی روز چهارشنبه 13 آوریل 2011 در اجلاس سالانه «ایالات متحده و جهان اسلام» ضمن آنکه از کشورهای عرب خواسته است که «در حین گذار بسوی دمکراسی به سرنوشت انقلاب ایران دچار نشوند» اظهار داشته:

جمهوری اسلامی یک روایت هشدار دهنده مهم است که با یک استبداد جدید، آرمان های دموکراتیک انقلاب ۱۹۷۹ ایرانیان را بی رحمانه برانداخته.

بنا بر این خبر، وزیر امور خارجه آمریکا پیشتر نیز موضع گیری های مقام های ایرانی در حمایت از معترضان در کشورهای عرب را «اوج تزویر» جمهوری اسلامی توصیف کرده بود.

چند پست قبل تر ذیل عنوان «صداقت آمریکائی» این علیا مخدره! را به نماد دروغ و تذبذب توصیف کردم. اما اکنون و با این اظهارات جدید ظاهراً ایشان مایلند به مقام «عجوزه تزویر» مُبدل شوند.

خوب بود وزیر امور خارجه ایالات متحده می فرمودند از چه زمان و تاریخی متوجه دمکراتیک بودن انقلاب اسلامی 1979 ایرانیان شدند؟

کی و کجا آرمان های این انقلاب دمکراتیک را محترم شناخته و برسمیت شناختند؟

اگر ایالات متحده از ابتدا قائل به آرمان های دمکراتیک انقلاب اسلامی 1979 ایرانیان بود پس بر چه اساسی «ژنرال هایزر» را برای کودتا علیه آن انقلاب دمکراتیک مخفیانه عازم ایران کردند؟

چرا علی رغم دمکراتیک و آرامانگرایانه بودن انقلاب مردم ایران در بهمن 57، ایالات متحده علی رغم خواست ایرانیان پناه دهنده به پادشاه مستبد و رانده شده از آن انقلاب دمکراتیک شد؟

چرا در حالی که از عمر انقلاب دمکراتیک ایرانیان هنوز یک سال هم نگذشته بود واشنگتن کودتای نوژه را علیه آن انقلاب دمکراتیک تمهید کرد؟

چرا دولت ایالات متحده هرگز آن انقلاب دمکراتیک و آرمان های بلندش را برسمیت نشناخت؟

چرا کاخ سفید طی 32 سال گذشته برای یک لحظه هم این انقلاب دمکراتیک را با آرمان های بلندش، به حال خود نگذاشته و مداوماً علیه آن توطئه و دسیسه کرد؟

معنای 32 سال تهدید نظامی در کنار تحریم های اقتصادی آمریکا علیه این انقلاب بقول خانم کلینتون «دمکراتیک و آرمان خواهانه» چیست؟

ظاهراً وزیر خارجه آمریکا ایرانیان را سفیه فرض کرده اند که اکنون که دیپلماسی شان در خاورمیانه به گل نشسته و جمیع دولت های عرب دست نشانده شان متاثر از خیزش های انقلابی و بعضاً اسلامی شهروندان شان و با الگوبرداری از همان انقلاب دمکراتیک سال 79 ایرانیان در حال سقوط اند ناگهان ایشان خواب نما شده و به صرافت آرمان های انقلاب دمکراتیک مردم ایران در بهمن ماه سال 57 افتاده!

ظاهراً در قاموس آن علیا مخدره، بی شرمی فاقد مرز است.

اکنون و بر این اساس ایشان را باید «اوج تزویر» دانست یا مقام های ایرانی را؟

۹ نظر:

بی طرف گفت...

بله٬ ما هم با شما موافقیم! در حال حاضر (اکنون) و بر این اساس بایستی فقط و فقط مقامهای ایرانی را «اوج تزویر» دانست ! (نه یک کلام بیش٬ نه یک کلام کمتر)

ناشناس گفت...

اول اینکه آقای سچادی با بی ادبی کردن فقط نشون میدی که همپالکی احمدی نزاد و خامنه ای هستی و به درستی نظرت کمکی نمیشه.
دوم اینکه اتفاقا خیلی هم نظر درستی داده. انقلاب ایران دمکراتیک بود تا اون زمانیکه قانون اساسی قرار بود شبیهه فرانسه باشه و همه حق زندگی و اظهار نظر داشته باشن که متاسفانه بی ادبهای همپالکی شما به سرکردگی خمینی حتی شش ماه - یکسال هم به مردم مهلت ندادن و اعدام و کشتار مردم به خاطر عقیده شون شروع شد.

بسیار هم درست گفته. انقلاب دمکراتیک همه آحاد مردم از ملی و کمونیست و مسلمون تا بهایی و کلیمی و ارمنی و بی خدا تبدیل شد به این آشغالی که احمدی نزاد رییس جمهورشه.

ناشناس گفت...

ایشان کاملا درست گفته. اگر شک دارید رجوع کنید به صحبت های مرحوم بازرگان در زمان استعفا که هشدار به دیکتاتوری ولو طبقه روحانی داد.

ناشناس گفت...

مقامهای ایرانی و شبه روزنامه نگاران بی سواد کاسه لیس اوج تزویرند. (پاسخ به سوال)

bananamoz گفت...

mary
motashakeram az lotfetan benahayat ostadeh azezam az vaghtey in sayt ra peyda kardam barayam hokmeh daneshga ra darad ghlametan ra dost daram arezoyeh salamaty shoma ra az khodavandeh bozorg khastaram zemnan merse az enkeh saez ra doroshtar karded hala lezat mebardam az khndan movafagh o perooze bashed khoda be doshmananetan ham aghl bedahad ba in kamenthayeh moghrezaneh

ناشناس گفت...

amreka nangat bad sarmat bad khoneh
javananeh ma
kodakan ma
bozorgan ma
makhsosan daneshmandaneh ma
mechekad az changeh to

سعید 1800 گفت...

جناب آقای سجادی سلام
در صحت این فرمایشات شما شکی ندارم و کاملا موافقم. اما تنها نکته ای که باید در نظر داشت اینه که در ایران وضعیت وبلاگ نویسی ، روزنامه نگاری و احزاب آن گونه است و در ایالات متحده نیز اینگونه که شما در خود ایالات متحده به این صورت نظرات خود را منتشر می کنید؛ و این ، شاید تنها حقی می تونه باشه که به عجوزه تزویر! داد و تنها نکته ای که به کشورهای عربی گوشزد کرد.

ممنون.

داریوش سجّادی گفت...

البته سعید جان من بخاطر دارم در جائی دیگر در مورد محدوده و محدودیت های آزادی در هر دو کشور صحبت کرده ام (الان حضور ذهن ندارم کجا و در کدامیک از مقالاتم بود) که اتفاقاً این محدوده و محدودیت ها چندان تفاوتی با هم ندارند اختلاف تنها در چیستی و کجائی مرزهای منافع ملی دو کشور است

Unknown گفت...

تبریک میگویم. کیهان بار دیگر مطلب شما را بازنشر کرد با تاکید خاص بر فحاشی و عجوزه خواندن خانم کلینتون. البته مدتی است که از مخالف نظام به همکار نشریات زنجیره ای رسیده اید و اگر با همین شیب تند برانید به زودی به مقام های برتر هم نائل میشوید. واقعا وقتی چیزی مینویسی که کیهان می پسندد باید بازنگری اساسی بکنی مگر اینکه حساب شده باشد