۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

خودشیفتگان!

سید محمد خاتمی اخیراً در دیدار با جمعی ار رزمندگان دوران جنگ عراق با ایران در بخشی از سخنان خود با ایشان بنا بر سنت مالوف و سلیم النفسی شناخته شده اش ضمن ارج گذاری بر پیشینه فرهنگی و اخلاقی تمدن تاریخی ایران اظهار داشت:
«این جان ایرانی بود که در ایجاد عظمت های فرهنگی و علمی (وایضاً اخلاقی) و تمدن اسلامی نقش ممتاز داشته است.»
هر چند چنین تعارفاتی در تبیین علّو درجات اخلاقی و تمدنی ایرانیان از سوی جناب خاتمی و ایضاً کسر بزرگی از نخبگان ایرانی امری مسبوق به سابقه است. اما شوربختانه بدیهیات تاریخی موید چنین ادعائی نمی تواند باشد!
برای اثبات این ادعا نه لازم است به اظهارات «جیمز موریه» مورخ سرشناس انگلیسی استناد کرد که به صراحت اذعان می داشت:
«ایرانیان لبریزند از خودپسندی و شاید بتوان گفت كه در تمام دنیا مردمی پیدا نشود كه تا این درجه بشخص خودشان اهمیت بدهند و برای خودشان اهمیت قایل باشند»
و نه لزومی به بازخوانی این بخش از ادعاهای «سرجان ملکم» وجود خواهد داشت که بصراحت می گفت:
«یك فرد ایرانی شاید كمتر از هر فرد دیگری در روی زمین حاضر است در راه منافع كشور خود قدمی بردارد ... و باز در دلش می پندارد كه هیچ كشوری كه شایسته مقایسه با ایران باشد وجود ندارد ... از طرز سخنان ایرانیان در كشورهای دیگر راجع به وطن شان شنونده گمان می كند كه ایران دلپذیرترین منطقه سراسر جهان است و هوای آن، آب آن، میوه های آن، خانه های آن، باغ های آن، اسب های آن، شكارگاه های آن، مناظر آن، زنان آن، همه موضوع مبالغه آمیزترین تحسین از ناحیه ایرانیان است.»
همچنانکه نباید متوقف در ادعای «سر جان کمپل» وزیر مختار انگلستان در سلطنت محمد شاه شد که به صراحت توام با شماتت مدعی بود:
«از تجربه های گذشته باید دستگیرتان شده باشد که ایرانیان مردمانی پولکی و خود فروشند(!)»
معتبر ترین سند برای اثبات چنین ادعائی عنایت به تناسب معنادار درصد «تقاضا» با میزان «عرضه» در بازار مطالبات فرهنگی ایرانیان است.
لیست بلند بالائی از ادیبان و شعرا و عرفا و فیلسوفان و ملایان و مفتیان صاحب نام در کنار حجم بالائی از کتب عرفانی و دیوان اشعار و اندرزنامه ها و نصایح الملوک در کنار شهیرانی از فردوسی گرفته تا حافظ و سعدی و امام محمد غزالی و مولوی و خیام و عطار نیشابوری و خواجه نظام الملک و سهروردی و بوعلی سینا و شیخ بهائی و ده ها و صدها چهره سرشناس فرهنگی در تاریخ تمدن ایران، سند معتبر و غیر قابل انکاری است از ابتلای عمیق و گسترده قاطبه ایرانیان به رفتار ها و گفتارها و ایضاً پندارهائی ناپسند وغیر اخلاقی.
طبیعتاً ابتلای به چنین آفاتی بوده که در طول تاریخ لزوم ظهور و بروز چنان طبیبان حاذقی را در حوزه اخلاق اجتناب ناپذیر می کرده.
از آنجا که «نیاز» بستر «تولید» است طبعاً عمق و حجم بالای تولیدات فرهنگی و اخلاقی در تاریخ ادبیات ایران می تواند حاکی از بی اخلاقی عمیق ایرانیان در طول تاریخ باشد.
بواقع انباشتی از عارف و زاهد و شاعر و ادیب و درویش و ... در تاریخ ایران موید دغدغه نخبگان از بی اخلاقی نزد ایرانیان است.
عمق این دغدغه تا جائی بوده که بالغ بر 3000 سال پیش بنیان گذار سلسله هخامنشی را از ناحیه بی اخلاقی بدخیم موجود نزد ایرانیان تا آن درجه به استیصال کشاند که در قسم نامه معروف اش دست استغاثه خود را بسوی آسمان بلند کرد و از خداوند مسألت طلبید تا کشورش را در کنار قحطی و دشمن از گزند «دروغ» نیز مصون نگاه دارد!
هر چند این نافی فرازهای افتخارآمیز آن بخش از رفتار و گفتار و کردار فردی و گروهی ایرانیان در بزنگاه های تاریخی نیست اما تجربه نشان داده چنان فرازهای قابل افتخاری نیز قبل از آنکه منبعث از سلوک اخلاقی باشد متکی بر رهبرانی فرهیخته و ستارگانی فرزانه بوده.

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

درود
کاملا موافقم
یکی دیگر از مشکلاتی که داریم این است که فکر می کنیم باهوشترین مردم جهان هستیم
با اینکه رده بندی که در این یکی دو سال منتشر شده نشان می دهداز لحاظ هوش متوسط به پایین و در کنار کشورهای افریقایی هستیم باز دستاز این ادعا بر نمی داریم
امریکا را ایرانیان می چرخانند اون دختره تو دانشگاه ...که باهوشترینه ایرانیه
جانشین انشتین ایرانیه و..همه و همه ادعاهای عجیب و غریب ما هستند که هر روز در بالاترین به نمایش در می ایند
ما شریف ترین ادمهای جهان هستیم هم یه ادعای عجیب و غریب دیگه است
اینها باعث غرور کاذب ما شده و نتیجه اش هم اینه که تلاش و کوشش نمی کنیم چون فکر می کنیم برترین هستیم

مانی ب. گفت...

چقدر مزخرف گفتید. پوکی ایرانیان ادعای سخیفی ست٬ اما پوکی شخص شما از این نوشته جاهلانه آشکار است.

ناشناس گفت...

نظر قبلی رو من نوشتم اون موقع نمیدونستم که ادمی هستی که رفتی امریکا تا امریکا رو بکوبی اصلا از کارت خوشم نیامد و تو همون پست هم جوابت رو دادم
اگر از کشوری اومده بودی که مهد اخلاق و پیشرفت بود زورم نمی گرفت ولی الان برام مضحک و خنده داره که رفتی اونجا تا انگلها رو بررسی کنی.
بهتره اول وضع خودت رو بررسی کنی بعد زوم کنی روی بدبختیهای کشور خودت بعد هم بیخود کردی که رفتی امریکا اگه اونجا بد هست غلط کردی رفتی اونجا اگه هم رفتی اونجا مشکلاتش رو پیدا کنی هم غلط کردی رفتی چون کشورت هنوز در وضعی نیست که بتونی برای دیگران تعیین تکلیف کنی
اگه هم تو ذهنت اسلام و پیاده سازی اون میگذره هم باز غلط کردی رفتی اونجا چون جمهوری اسلامیت یکبار همچین غلطی رو کرد و جامعه اسلامی ایجاد کرد و به نابودی ایران داره منتهی میشه
بنابراین از هر دری وارد میشم مب بینم که غلط کردی رفتی اونجا
واقعا توجیه امثال شماها چیه؟ ها؟
مد نظرتون اسلامه؟اون که دره اینجا تو ایران امتحانش رو پس میده و همه رو عزادار کرده
تقصیر ندارین تو ذهنتون چپوندن حالا هم نمیتونین تفکرات غلطتتون رو عوض کنین
شماها منافق هستین اونجا در امریکا زندگی می کنین بعد مینویسید که غرب بده

mojdeh گفت...

ghabeleh tavajoeh shady khanom
alan man che begoyam be in agha ya khanomeh nashenas shoma kheli be adab hasted( nashenas )ostad nagoftan hameyeh gharb bad ast har adameh agheli megoyad hameyeh garb bad nest balkeh vahshigarehashan bacheh o zan koshtaehashn hagh ra zeraeh pa gozashtaneshan bad ast vael ahkar
baba enghadr tarso nabashed esm begzared natarsed hechkas shoma ra nemebenad kami shozat mikhahad hamin o bas sangar nagered poshteh kompeyoetan

ناشناس گفت...

ارزان فروختی خودت را!
کاش حداقل مانند شریفی نیا نامی برای خود دست و پا میکردی!
اسلامی که تو از آن سراغ گرفتی پوستین وارونه بوده...
اسلام حقیقی را تونمی توانی درک کنی...

ناشناس گفت...

آقا من مغزم سه کار می کنه
می شه یکی بگه پست بالا چه ربطی به خود فروشی و اسلام حقیقی و پوستین وارونه و شریفی نیا داشت؟
حسن

ناشناس گفت...

طبيعه كه مفهوم اخلاق درجوامع مختلف باهم متفاوته، وابزارسنجش را بايد مطابق باشرقي يا غربي بودن جامعه تعويض كرد
سعید

ناشناس گفت...

مطمئنا نباید چشم بر روی عادات و اخلاقیات ناپسند خودمون ببندیم.اما در مسیر اصلاح اخلاقیاتمون،فکر نکنم نیازی به نظرات و استنادات و توصیه های جماعت بی اخلاق تر از خودمون باشه
احسان

ناشناس گفت...

سید جمال الدین اسدآبادی صد سال پیش عمل به اسلام را در غرب پیدا کرده بود اونوقت الآن وقتی از بی اخلاقی خودمون مینالیم بعضیا هنوز به تریش قباشون برمیخوره که چرا برای استناد حرفمون از غربیها مدرک میاوریم! من نمیدونم کی میخواهیم دست از این تابو سازیها برداریم و بجای تعصب ورزیدن کمی واقع بین باشیم!!!!!
فیروزه

ناشناس گفت...

به راستی این فاصله یِ زیاد میان آموزه هایِ نخبگان و خلقیات عمومی ایرانیان است که تعاریفِ عام در خصوصِ عمومِ ایرانیان را مبالغه انگیز می نماید ، تناقضِ فاحش اینجاست که انبوهی از شاعران و عارفانی که خود از خاستگاهِ بی اخلاقیها به عرصه یِ فضل و کمال پای نهادند ، اکنون مایه یِ مباهات و تفاخرِ آحادِ این مردم هستند بی آنکه اندکی بر سلوکشان پایبند باشند !
فاصله یِ فاحش میان نخبگان و توده یِ مردم هنوز نیز انکارناپذیر است
و برخی مورّخین ، ایران را سرزمینی نخبه پرور و نخبه کُش ، لقب می دهند
بسیاری از رذایل اخلاقی در عیارِ مبانی انطباقِ ایرانیان با تنگناها و بحرانهای تاریخی به گونه ای نهادینه بروز و ظهور یافته است و تناقضاتی تأمل برانگیز در این واحد جغرافیایی را تداعی می سازد
در برهوتِ سرزمینهایی نطیرِ ایران است که رهبران فرهیخته به کارهایی سترگ توفیق یافتند و از جبرِ جهل و بی اخلاقیهای عام رهیدند و نیز معکوس این روند و ضعفِ بینشِ پیشتازان نیز به تعمیقِ نگونبختی ها ، همواره منجر می گردید
سپاس از درجِ این نوشتارِ ارجمند که از آفاتِ عمومیِ جامعه ِ ایرانی حکایت می کرد
کیان

ناشناس گفت...

تبارك الله آقاي سجادي، به سلامتي 500 سال هم با مرحمت شما بر قدمت پر شوكت هخامنشيان افزوده شد.