۱۳۹۴ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

دو گانه محکوم به فنا!


اگر امر دائر بر شناسائی سلوک سیاسی «حسن روحانی» شود مسلما ایجاد دو گانه های سیاسی باینری یکی از برجسته ترین تخصص های ایشان محسوب خواهد شد.
کوشش توام با موفقیت ایشان در تشکیل «حلقه عُقلا» طی دوران حضورش در پارلمان زیرکی توام با شیطنتی بود که رندانه معنای برسمیت شناساندن دو گانه «حلقه عُقلاء» در مقابل «حلقه حُمقاء» را در بر داشت! و بدین وسیله بخشی از مجلس را که بیرون از حلقه مسمی به عاقلین قرار می گرفتند را بصورت قهری متهم به حماقت و سُفاهت می کرد!
همین دو گانه سازی را اکنون و بوضوح می توان در عملکرد روحانی رد یابی کرد.
در موقعیتی که فرجام مذاکرات هسته ای ایران مختوم به برجامی شد که متضمن حداقل های حقوق ایرانیان است و رهبری نیز در قبال پروپاگاندای رسانه ای پیرامون آن به صراحت ابراز داشتند:

«در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینه‌های سنگینی پرداخت شده است. نوشته‌ها و گفته‌هائی که سعی می‌کنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمی‌کنند ... البته مسئولان در این قضیه انصافاً زحمت کشیدند هر چند همه خواست های جمهوری اسلامی برآورده نشده»

اما وقتی علی رغم تذکر صریح رهبری مشاهده می شود رئیس جمهور اصرار در پروپاگاندی غیر واقعی و بیرون از اندازه برجام داشته و ضمن توصیف آن به بزرگترین دستآورد قرن و «عطیه ای خدادادی»! اقدام به برگزاری مراسم تجلیل از دکتر ظریف و تیم همراه ایشان در مذاکرات اتمی می کند! چنین امری برخوردار از بار سیاسی معنادار و ناصوابی است.
پرسشی که اکنون آقای روحانی را موظف به پاسخگوئی می کند آن است که اگر دکتر ظریف شایسته کسب مدال لیاقت بابت به فرجام رسانیدن برجام بود آیا این امر بیرون از فهم رهبری نظام است!؟
چگونه است که رهبری همین هفته گذشته بالاترین نشان افتخار موجود در کشور را به سینه سردار فدوی زده و ضمن تمجید از اقدام نیروی دریائی سپاه در بازداشت سربازان آمریکائی دیگران را نیز توصیه به الگوبرداری از اقدام شجاعانه سپاه می کنند اما در مورد دکتر ظریف و تیم هسته ای و دستآودهای ایشان در مذاکرات اتمی برخلاف آقای روحانی دچار ابتهاج و غلو و دست افشانی بیرون از حد نشده و دولت را نیز به واقع بینی در بیان دستآوردهای برجام توصیه می کند
اگر زحمات دکتر ظریف ایشان را شایسته اعطای مدال می کرد چرا رهبری نظام دست به تشویقی معادل و شایسته بمنظور تقدیر از زحمات ایشان نزد!؟
وقتی رهبری در ماجرای اعطای مدال لیاقت به دکتر ظریف توسط رئیس جمهور ساکت بودند و حتی به سنت مالوف پیامی هم به جلسه مزبور ارسال نکردند چنین امری در عرف سیاسی معنا دار است.
ظاهرا آقای روحانی اصرار دارند تا از جوار برجام ضمن قربانی کردن دکتر ظریف و رویآروی قرار دادن ناخواسته ایشان با رهبری نظام (!) و ضمن دهان کجی به رهبری، دو گانه نوینی را دامن بزنند که در یک جانب آن ایشان و تیم شان از منتهی الیه عقلانیت و اعتدال ایستاده اند و با افکار عمومی سازی چنین القا کنند که طرف مقابل شان «رهبری» و از منتهی الیه تندروی قرار دارند.
دو گانه ای که از جوار آن بتوانند «برجام» را به محملی جهت مهار انقلاب اسلامی مبدل نمایند.
میزان توفیق روحانی در به فرجام رساندن چنین دوئیتی قابل وثوق نمی تواند باشد خصوصاً آنکه ایشان تجربه خاتمی را نیز پیش رو دارند که با آرائی بمراتب بیشتر از ایشان مغلوب آن دو گانه «انتصابی ـ انتخابی» شدند که اتفاقاً مانند دو گانه امروز روحانی (اعتدال ـ تندروی) مورد تشویق طرف آمریکائی نیز بود!
هر چند رهبری نیز مُدام به گوش طرف مقابل می خواند:
«برخی دائماً کلمه تندروها را تکرار می کنند که منظور آنها جریان مومن و حزب اللهی است، در حالیکه نباید جوانان انقلابی و حزب اللهی را متهم به تندروی کرد!»
اما ظاهراً تا اطلاع ثانوی آقای روحانی مُصراند تا آزموده را ولو به خطا دوباره بیآزمایند!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خدا نکند کسی مثل شما قرار باشد هر چیزی را دید آن قدر بکشد که در دایره تحلیلش بیاید. چه بچسبد چه نچسبد. رهبر فرمانده کل نیروهای مسلح است. پس دادن مدال به فرماندهان منطقا در حیطه کار اوست. روحانی مسوول قوه مجریه است و لاجرم دادن مدال به مجموعه تشکیلات نهاد دولت بر عهده اوست. همین! به راحتی همین!
حالا شما بشین با واژگان و نثر اجوج ماجوج تحلیل بفرما با استفاده از کلمه بشدت کلیشه شده دوگانه!