شاذترین واکنش نسبت به بازگشت مجدد طالبان ، تعلق به سکولارهای افغانستان داشت که ترشرویانه و معترضانه از آمریکا گلایه میکردند و میکنند که چرا آمریکا پشت حکومت اشرف غنی نایستاد و آنها را تنها گذاشت!
ظاهرا سکولارهای منطقه جملگی در یک چیز مشترکاند و آن مُخنثی در کردار و پُرادعائی در گفتار است.
علیرغم همه ادعاهای دمکراسی خواهانه سکولارها اما در عمل ثابت شده که حکومت و مُلکداری مورد وثوق ایشان چیزی در عداد «لَـلِه سالاری» است تا بدینوسیله در ذیل اقتدار لَـلِهای بنام آمریکا بتوانند خوشزیستی نمایند!
ساختاری کُمپوزیسیونی که طی آن وظیفه آمریکا بندهنوازی است تا رعایا نیز بتوانند ذیل اقتدار آن « لَـلِه محبوب» غمزهنمائی فرمایند!
کمپوزیسیونی بر این منوال که : همسایهها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!
نکته تاریخی اینجاست که سکولارهای مزبور به این پرسش چرا پاسخ نمیدهند که در فردای خروج آمریکا از افغانستان چرا خودتان برای منویات و اهداف و آرمانهایتان نجنگیدید و نمیجنگید و اصلی ترین تبحرتان در بحرانها، فرار و عزیمت نزد همان لَـلِهای است که بابت بیوقعیاش از ایشان مُکدرید!؟
سکولارهای ایران نیز مبتلا به همین مخنثیاند و با دریائی از ادعا و ضمن حفظ و تعمیق نفرتشان از جمهوری اسلامی بیش از چهل سال است که غیورانه و سلحشورانه «السون و ولسون» کُنان منتظر هزیمت نظام با عزیمت ناوگان عمو ساماند!
سالها پیش مرحومه سیمین بهبهانی بنمایندگی از سکولارهای وطنی آنگونه سُرود که:
دوباره میسازمت وطن، اگر چه با خشت جان خویش!
و هرگز به این پرسش پاسخ ندادند که اساسا «روشنفکری سکولار» کی و کجا و چه چیزی را در ایران ساخت تا اینک بخواهد آنرا دوباره سازی کند!؟ جز آنکه همه مبانی معرفتی و هویتی و اعتقادی و فرهنگ بومی کشورشان را مهملبافانه از بین بُردند!؟
#داریوش_سجادی
۱ نظر:
"دوباره میسازمت وطن" يعنى دوباره نفت و ذخاير وطن را ميدهيم و اجناس مصرفى از غرب وارد ميكنيم، ظاهرمان را مثل غربيها ميكنيم و اداى غربى ها را در مى آوريم.
ارسال یک نظر